نماز برآوردن غریزهی نوعی انسان است؛ غریزهی نیازمندی و ناتوانی، غریزهی پناه بردن، دعا کردن، مناجات و راز و نیاز نمودن به درگاه بندگی ذاتِ نیرومند بینیاز، بخششگر، بزرگوار، مهربان، حفاظتکننده، بازدارنده، دهنده، سخاوتمند، دانا، آگاه، شنوا و اجابتکننده است. نماز برآوردن خواستهی غریزهی شکر و وفاداری، غریزهی دوستی، مهربانی، فروتنی، تواضع، بندگی، تذلل و خاکساری است. انسان در نماز مانند ماهی است که تنها در آب زندگی میکند و اگر از آب خارج شود، همواره نیازمند، مشتاق و خواهان آب خواهد بود. همین است معنی سخن رسول اکرم (صلی الله علیه وسلم) که فرمودند: «وجعلت قرة عيني في الصلاة»؛ ترجمه: «خنکی چشمانم در نماز قرار داده شده است.»[1]
و این گفتار ایشان که به مؤذنشان، بلال (رضی الله عنه)، فرمودند: «يا بلال! أقم الصلاة أرحنا بها»؛ ترجمه: «ای بلال، نماز را برپا کن و ما را آسوده دار.»[2]
پناهگاه مسلمان:
نماز برای مؤمن از نظر پناه دادن، کمک کردن، به داد رسیدن، بخششگری و مهرورزی، از آغوش مادر مهربان و دلسوز برای کودک، نزدیکتر است؛ همان کودکی که رانده شده و از سایه پدر محروم گشته است و ناتوان و فرومانده است. هرگاه با او مخالفت شود یا مورد تهدید قرار بگیرد و یا ترسیده و وحشتزده شود یا دچار گرسنگی و تشنگی شود، خودش را به آغوش مادر مهرورز میاندازد و دست به دامن او میشود. نماز نیز چنین حالتی دارد؛ پناهگاهی است که مسلمان به آن پناه میبرد و دستگیره و ریسمان محکمی است بین او و پروردگارش که به آن چنگ میزند. نماز غذای روح، مرهم زخمها، دوای جانها، یاور مصیبتزده، امنیتدهنده و آرامکنندهی انسان وحشتزده، نیروی انسان ضعیف و سلاح مسلمان بیدفاع است.
به همین خاطر الله تعالی میفرماید: «يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ اسْتَعِينُوا بِالصَّبْرِ وَالصَّلاَةِ إِنَّ اللهَ مَعَ الصَّابِرِينَ»[3]
از اینرو، هرگاه رسول اکرم (صلی الله علیه وسلم) دچار اندوه یا مشکلی میشدند، به نماز پناه میبردند.[4]
حضرت ابوالدرداء (رضی الله عنه) روایت میکند که رسول اکرم (صلی الله علیه وسلم) هرگاه در شب باد شدیدی میوزید، به مسجد پناه میبردند تا اینکه باد آرام میگرفت. هرگاه در آسمان خورشیدگرفتگی یا ماهگرفتگی پیش میآمد، به نماز پناه میبردند تا مادامی که آن حالت برطرف میشد.[5]
صحابه (رضی الله عنهم) که تربیتیافتگان مکتب نبوت بودند نیز چنین حالتی داشتند. ابوداود (رضی الله عنه) از نضر روایت کرده است که فرمود: «در زمان حیات حضرت انس (رضی الله عنه) تاریکیای پیش آمد. من پیش حضرت انس (رضی الله عنه) رفتم و عرض کردم: ای ابو حمزه! آیا چنین پدیدهای در زمان رسول الله (صلی الله علیه وسلم) هم پیش میآمد؟ حضرت انس فرمود: “پناه به خدا! در آن زمان اگر باد به شدت میوزید، ما از بیم قیامت به مسجد میشتافتیم.”»
آنان چنان مشتاق و دلبستهی نماز بودند و چنان نماز را بر تمام چیزهای محبوبشان ترجیح داده و در راه آن جان و زندگیشان را به مخاطره میانداختند که مشرکان و دشمنانشان نیز از این شیفتگی و دلبستگیشان آگاه و مطلع بودند.
امام مسلم (رضی الله عنه) از حضرت جابر (رضی الله عنه) روایت میکند که فرمود: «ما همراه رسول اکرم (صلی الله علیه وسلم) با گروهی از قبیلهی جهینه میجنگیدیم و جنگ شدت گرفت؛ راوی میگوید: در این هنگام مشرکان گفتند: “اکنون وقت نماز آنان فرامیرسد که آن را از فرزندانشان بیشتر دوست دارند.”»
نقش جسم، عقل و روح در نماز:
در نماز، جسم، عقل و روح هر سه نقش دارند؛ زیرا نماز حرکات ورزشی یا یک سیستم روزمره خشک و جامدی که فاقد روح و زندگی باشد، نیست. همچنین یک سیستم نظامیای که انسان در آن اراده و اختیاری نداشته باشد، نیست. نماز عملی است که هم جسم و هم عقل و قلب در آن مشارکت دارند و هر یک در آن بهرهای کامل و سهمیهای وافر دارد که حکیمانه و عادلانه برایش در نظر گرفته شده است. سهمیه جسم ایستادن، رکوع کردن، سجده کردن، راست ایستادن و خم شدن است. سهمیه زبان تلاوت و تسبیح است. سهمیه عقل تفکر، تدبر و فهمیدن است و سهمیه قلب خشوع، رقت، نرمدلی و لذت بردن است.
در قرآن، الله تعالی به هر یک از بخشهای فوق سهمیهاش را داده است؛ آنجا که میفرماید: «وَقُومُوا لِلهِ قَانِتِينَ؛ و برپا دارید برای الله فروتنانه.»[6]
و نیز میفرماید: «يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا ارْكَعُوا وَاسْجُدُوا وَاعْبُدُوا رَبَّكُمْ وَافْعَلُوا الْخَيْرَ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ؛ ای کسانی که ایمان آوردهاید رکوع کنید و سجده گزارید و بندگی کنید پروردگارتان را و بکنید کار نیکو، باشد که شما رستگار شوید».[7]
موارد فوق سهمیه جسم هستند. و نیز فرموده است: «يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَقْرَبُوا الصَّلَاةَ وَأَنْتُمْ سُكَارَى حَتَّى تَعْلَمُوا مَا تَقُولُونَ؛ ای کسانی که ایمان آوردهاید نزدیک مشوید به نماز در حالی که شما مست باشید تا آنکه بدانید چه میگویید.»[8]
در این آیه الله تعالی تصریح کرده است که باید در نماز تدبر و احساس باشد و این کار عقل است.
و نیز فرموده است: «قَدْ أَفْلَحَ الْمُؤْمِنُونَ الَّذِينَ هُمْ فِي صَلَاتِهِمْ خَاشِعُونَ؛ به راستی رستگار شدند مؤمنان. آنان که ایشان در نماز خود فروتنند.»[9]
فروتنی و خشوع از اعمال قلب است. و فرموده است: «تَتَجَافَى جُنُوبُهُمْ عَنِ الْمَضَاجِعِ يَدْعُونَ رَبَّهُمْ خَوْفًا وَطَمَعًا وَمِمَّا رَزَقْنَاهُمْ يُنْفِقُونَ]. «فاصله میگیرد پهلوهایشان از بسترها و میخوانند پروردگارشان را از روی ترس و امید، و از آنچه دادهایم به ایشان انفاق میکنند.»[10] بیم و امید از اعمال قلب است.