از اینرو، باید در برابر حکمت قانونگذاری احکام سرتسلیم فرود آورد و به این امر باور و یقین داشت که نماز، فریضهی الهی بر بندگان و ستون دین و فرق بین کفار و مسلمانان است.[1] همچنان نماز، شرط نجات و رستگاری و حافظ ایمان است. الله تعالی نماز را بهعنوان یکی از اساسیترین پایههای هدایت و پرهیزگاری یاد کرده است؛ آنجا که میفرماید: «الم ﴿۱﴾ ذَلِكَ الْكِتَابُ لَا رَيْبَ فِيهِ هُدًى لِلْمُتَّقِينَ ﴿۲﴾ الَّذِينَ يُؤْمِنُونَ بِالْغَيْبِ وَيُقِيمُونَ الصَّلَاةَ وَمِمَّا رَزَقْنَاهُمْ يُنْفِقُونَ﴿۳﴾»؛ ترجمه: «الف، لام، میم، اين است كتابى كه در [حقانيت] آن هيچ ترديدى نيست [و] مايه هدايت تقواپيشگان است. آنانی كه به غيب ايمان مىآورند و نماز را بر پا میدارند و از آنچه به ايشان روزى داده ايم انفاق میكنند.»[2]
نیز الله تعالی فرموده است: «قَدْ أَفْلَحَ مَن تَزَكَّى ﴿۱۴﴾ وَذَكَرَ اسْمَ رَبِّهِ فَصَلَّى﴿۱۵﴾»؛ «همانا رستگاری یافت کسی که پاکی ورزید و یاد کرد نام پروردگار خود را و گزارد نماز را.»[3]
و از میان کسانی که بدکردارند، آنانی را که بر نمازها پایبندی دارند، استثنا کرده و فرموده است: «إِلَّا الْمُصَلِّين ﴿۲۲﴾ الَّذِينَ هُمْ عَلَى صَلَاتِهِمْ دَائِمُونَ﴿۲۳﴾»؛ «مگر آن نمازگزاران، آنان که خود بر نمازشان مداومت دارند.»[4]
و دربارهی مومنان رستگار فرموده است: «وَالَّذِينَ هُمْ عَلَى صَلَوَاتِهِمْ يُحَافِظُونَ»؛ «و آنان که خود بر نمازهایشان محافظت دارند.»[5]
و دربارهی دوزخیان فرموده است: «مَا سَلَكَكُمْ فِي سَقَرَ ﴿۴۲﴾ قَالُوا لَمْ نَكُ مِنَ الْمُصَلِّينَ ﴿۴۳﴾»؛ «چه چيز شما را در آتش [سقر] درآورد؟ گويند از نمازگزاران نبوديم.»[6]
و دربارهی منافقان فرموده است: «إِنَّ الْمُنَافِقِينَ يُخَادِعُونَ اللَّهَ وَهُوَ خَادِعُهُمْ وَإِذَا قَامُوا إِلَى الصَّلَاةِ قَامُوا كُسَالَى يُرَاءُونَ النَّاسَ وَلَا يَذْكُرُونَ اللَّهَ إِلَّا قَلِيلًا ﴿۱۴۲﴾»؛ «منافقان با خدا نيرنگ میكنند و حال آنكه او با آنان نيرنگ خواهد كرد و چون به نماز ايستند با كسالت برخيزند با مردم ريا میكنند و خدا را جز اندكى ياد نمى كنند.»[7]
نماز فریضهای دائمی و مطلق است و بر تمام مسلمانان، چه آزاد و چه برده، چه ثروتمند و چه فقیر، چه سالم و چه بیمار، و چه مقیم و چه مسافر، فرض است و در هیچ شرایطی از افراد بالغ ساقط نمیشود. بر خلاف روزه، زکات و حج که این سه رکن دارای شرایط و ویژگیها و اوقات مشخص هستند، نماز حتی در حالت جنگ و کارزار نیز ساقط نمیشود و در آنجا هم باید نماز خوف گزارده شود.
ترجمه: « و چون در زمين سفر كرديد اگر بيم داشتيد كه آنان كه كفر ورزيده اند به شما آزار برسانند گناهى بر شما نيست كه نماز را كوتاه كنيد چرا كه كافران پيوسته براى شما دشمنى آشكارند. و هر گاه در ميان ايشان بودى و برايشان نماز برپا داشتى پس بايد گروهى از آنان با تو [به نماز] ايستند و بايد جنگافزارهاى خود را برگيرند و چون به سجده رفتند [و نماز را تمام كردند] بايد پشت سر شما قرار گيرند و گروه ديگرى كه نماز نكرده اند بايد بيايند و با تو نماز گزارند و البته جانب احتياط را فرو نگذارند و جنگافزارهاى خود را برگيرند [زيرا] كافران آرزو مى كنند كه شما از جنگافزارها و ساز و برگ خود غافل شويد تا ناگهان بر شما يورش برند و اگر از باران در زحمتيد يا بيماريد گناهى بر شما نيست كه جنگ افزارهاى خود را بر زمين نهيد ولى مواظب خود باشيد بى گمان خدا براى كافران عذاب خفت آورى آماده كرده است.»[8]
نیز الله تعالی فرموده است: «حَافِظُوا عَلَى الصَّلَوَاتِ وَالصَّلَاةِ الْوُسْطَى وَقُومُوا لِلَّهِ قَانِتِينَ ﴿۲۳۸﴾ فَإِنْ خِفْتُمْ فَرِجَالًا أَوْ رُكْبَانًا فَإِذَا أَمِنْتُمْ فَاذْكُرُوا اللَّهَ كَمَا عَلَّمَكُمْ مَا لَمْ تَكُونُوا تَعْلَمُونَ ﴿۲۳۹﴾»؛ « بر نمازها و نماز ميانه مواظبت كنيد و خاضعانه براى خدا به پا خيزيد. پس اگر بيم داشتيد پياده يا سواره [نماز كنيد] و چون ايمن شديد خدا را ياد كنيد كه آنچه نمى دانستيد به شما آموخت.»[9]
دائمی بودن فریضه نماز و خطر ترک آن
این فریضه الهی از انبیا و پیامبران ساقط نمیشود؛ عارفان، نیکان و مجاهدان نیز باید به آن پایبند باشند. الله تعالی میفرماید: «وَاعْبُدْ رَبَّكَ حَتَّى يَأْتِيَكَ الْيَقِينُ». و آنکه فکر میکند که این فریضه به خاطر معرفت و یقینی که به آن دست یافته، یا به خاطر فداکاریها و کارنامههایی که به اسلام تقدیم کرده است، از او ساقط میشود، خود را به هلاکت انداخته و نفس خود را در معرض تهدیدی بزرگ قرار داده است.
مثال کسی که نماز را به خاطر عملی دیگر که به آن تکیه و اعتماد کرده است، ترک میکند، مانند کسی است که در کشتیای که مسافران آن بزرگان و اندیشمندان هستند، به تختهای از تختههای کشتی رو کرده و با این پندار که آن تخته از نظر ساختار در کشتی اضافه است و به آن نیازی نیست، آن را درمیآورد و یا میخی از میخهای اصلی کشتی را به گمان اینکه اسراف و اضافه است، میکند. فضولی و دخالت در اموری که به او مربوط نیست، او را به این کار وامیدارد و با این کار، خود و مسافران کشتی را بدبخت کرده و مصیبتی بزرگ به بار میآورد.[10]
راز پایبندی بر نمازها و مجازات کسی که آن را انکار کند
در نماز راز سلامتی ایمان و دین، ارتباط با الله تعالی، و باقی ماندن در دایره اسلام و زمرهی مؤمنان نهفته است. این حقیقتی است که جز الله تعالی کسی دیگر از آن آگاه نیست. برخی از صاحبدلان مثال جالبی برای این موضوع بیان کردهاند: یکی از توانگران فرزانه باغی خرم و سرسبز داشت. هنگامی که لحظه وفاتش فرارسید، فرزندش را طلبید و به او گفت: به تو وصیت میکنم که این باغ را با درختان، گلها و گیاهانش نگهداری و هیچ چیزی از آنها را به خاطر بینیازی از آن نکنی؛ زیرا همهی آنها دارای حکمتها و فوائد پوشیدهای هستند.
اما هنگامی که آن مرد وفات کرد و باغ به دست فرزندش افتاد، روزی گیاهی دید که پژمرده و خشک شده بود و هیچ بو و طراوتی نداشت. او فکر کرد که آن گیاه خشک بیجهت آنجا را اشغال کرده و منظرهی باغ را بد جلوه میدهد. بنابراین، آن گیاه را از ریشه کند. مدتی نگذشت که مار سیاهی وارد باغ شد و صاحب باغ را نیش زد و بلافاصله جان داد. بعدها مردم فهمیدند که آن گیاه در واقع ضد مار بوده و مادهای بازدارندهی مارها و افعیها و گیاهان سمی در خود داشته است. مارها در باغی که این گیاه در آن باشد، وارد نمیشوند.[11]
این چنین است مثال کسی که نماز را ترک کرده و از آن اظهار بینیازی میکند؛ آنهم بر این پندار که اهداف و نتایجی را که نماز به خاطر آنها مشروع شده است و پلی برای رسیدن به آنها است، دریافته است. یا به کارنامهای از خدماتش به اسلام و مسلمانان، عبادتهای زیادی که در گذشته انجام داده، خدمات ارزندهاش در اسلام، یا اشتغال زیادش به کارهای مفید در راستای منافع اسلام و مسلمانان، تکیه و اعتماد میکند و نماز را ترک میکند. این شخص در واقع خودش را در ورطهی هلاکت و اعمال و ایمانش را در معرض نابودی قرار داده است و بسان گوسفندی است که از گله و چوپان جدا شده و هر آن احتمال دارد که گرگ آن را ربوده و شکار کند.
ادامه دارد…
[1] ـ در قرآن درباره نماز چنین آمده است: «وَأَقِيمُوا الصَّلَاةَ وَلَا تَكُونُوا مِنَ الْمُشْرِكِينَ» (سوره روم: ۳۱). و در سوره توبه نیز آمده است: «فَإِنْ تَابُوا وَأَقَامُوا الصَّلَاةَ وَآتَوُا الزَّكَاةَ فَخَلُّوا سَبِيلَهُمْ» (سوره توبه: ۵). همچنین در همین سوره الله تعالی فرموده است: «فَإِنْ تَابُوا وَأَقَامُوا الصَّلَاةَ وَآتَوُا الزَّكَاةَ فَإِخْوَانُكُمْ فِي الدِّينِ» (سوره توبه: ۱۱). امام مسلم از حضرت جابر روایت کرده است که رسول اکرم (صلی الله علیه وسلم) فرمود: فاصله بین بنده و کفر، ترک نماز است. و در روایتی دیگر آمده است: فاصله بین انسان و شرک، ترک نماز است. و در سنن ترمذی آمده است: فاصله بین ایمان و کفر، ترک نماز است. حضرت بریده (رضی الله عنه) از رسول الله (صلی الله علیه وسلم) روایت میکند که فرمود: پیمانی که بین ما و آنان وجود دارد، نماز است. بنابراین هرکس آن را ترک کند، کفر کرده است. ابن ماجه از حضرت ابوالدرداء (رضی الله عنه) روایت کرده است که فرمود: محبوبم به من چنین توصیه نمود: با الله چیزی شریک مگردان؛ گرچه تکهتکه شده و در آتش افکنده شوی. و نماز فرض را عمداً ترک نکن؛ زیرا کسی که عمداً آن را ترک کند، از ذمه الهی خارج میشود. و شراب منوش؛ زیرا شراب کلید بدیها است. امام مالک (رحمه الله) در موطا از حضرت عمر (رضی الله عنه) روایت کرده است که به کارگزارانش چنین نوشت: مهمترین وظیفه و تکلیف از نظر من، نماز است. کسی که آن را محافظت نماید، دینش را نگه داشته و هرکس آن را ضایع گرداند، پس او سایر مسئولیتها را به طریق اولی ضایع میگرداند.