نویسنده: عبیدالله نیمروزی
پیشدرآمد: در بخشهای پیشین، از سیرۀ علمی امام ترمذی سخن گفتیم و جایگاه درخشان ایشان در میان ائمۀ حدیث را مورد بررسی قرار دادیم؛ اما درک عمیق و جامع آن مباحث، نیازمند ورود به حوزهای است که بهمثابۀ زیربنا و ستونهای محکم علم حدیث بهشمار میآید. بدون فهم این اصول و مبانی، تلاش ما در تحلیل شخصیت و آثار امامانی چون امام ترمذی، مانند ساختن ساختمانی خواهد بود که پیریزی و اساس آن سست باشد.
چنین مطالبی نهفقط مقدماتی ساده نیستند، بلکه ضروری و حیاتیاند؛ چرا که حلقۀ اتصال بین شناخت جایگاه ائمۀ حدیث و فهم منزلت آثار علمی آنان هستند. همانگونه که در هر علمی، مقدمات، تعاریف و اصطلاحات آن بهعنوان کلیدهای ورود به اصل علم محسوب میشوند، در علم حدیث نیز دانستن این مفاهیم، شرط لازم برای درک حقیقت این علم نورانی و فهم منزلت حاملان آن است.
اگر بخواهیم مثال ملموسی بزنیم، چنین است که: همانطور که بدون شناخت زبان و ادبیات یک ملت، نمیتوان آثار و سخنان بزرگان آن قوم را درک کرد، بدون درک مبانی و اصطلاحات علم حدیث نیز نمیتوان منزلت راویان و محدثان را به درستی فهمید.
خلاصه و چکیدۀ مباحث:
-
تعریف حدیث
از منظر لغوی: «حدیث» به معنای کلام تازه و در مقابل «قدیم» قرار میگیرد. از منظر اصطلاحی: اصولیان: حدیث شامل اقوال و افعال اختیاری پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوسلم است.
محدثین: حدیث اعم از اقوال، افعال، تقریرات و صفات اختیاری و غیر اختیاری پیامبر صلیاللهعلیهوسلم میباشد.
-
وجه تسمیۀ حدیث
برخی علما مانند حافظ ابن حجر، دلیل این نامگذاری را در مقابل «کلام قدیم» قرآن دانستهاند. علامه شبیراحمد عثمانی این نام را برگرفته از آیۀ شریفۀ «وَأَمَّا بِنِعْمَةِ رَبِّکَ فَحَدِّثْ» میداند؛ به این معنا که خداوند پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوسلم را مؤظف ساخت تا نعمت تعلیم احکام و شرایع را به مردم بازگو کند و این رسالت در قالب اقوال و افعال ایشان محقق شد.
-
مترادفات حدیث
واژههای خبر، اثر و سنت در مواردی بهعنوان مترادف حدیث به کار میروند. خبر: معنای عامتری دارد و شامل سخنان پیامبر صلیاللهعلیهوسلم و دیگران میشود. اثر: به روایات منقول از صحابه و تابعین اطلاق میشود.
نزد جمهور علما، میان این اصطلاحات تفاوتی نیست، اما برخی مانند فقهای خراسان «حدیث» را به روایات نبوی و «اثر» را به روایات صحابه و تابعین اختصاص دادهاند.
-
اختلاف میان علما
محدثین تمام اقوال و احوال پیامبر صلیاللهعلیهوسلم (اعم از اختیاری و غیر اختیاری) را در زمرۀ حدیث میدانند.
فقها غالباً به اقوال و افعال اختیاری پیامبر صلیاللهعلیهوسلم بسنده میکنند.
اهمیت این مباحث
بررسی این مباحث، نهتنها مدخلی ضروری برای فهم علم حدیث و شناخت راویان حدیث است، بلکه به ما کمک میکند تا: درک صحیحی از جایگاه ائمۀ حدیث همچون امام ترمذی داشته باشیم. بتوانیم تفاوتهای اصطلاحی و کاربردی حدیث و مترادفات آن را بهخوبی بفهمیم. به عظمت و دقت علمای گذشته در تدوین و حفظ حدیث پی ببریم.
بیشک، این مطالب به ما میآموزد که چگونه حرفحرف سخنان پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوسلم بهدقت ثبت و ضبط شده و این علم عظیم چگونه به ما رسیده است.
پس همانطور که آب، پایۀ حیات هر موجود زنده است، علم حدیث نیز پایه و اساس شناخت دین و رسالت پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوسلم میباشد. بدون این مبانی، شناخت ما ناقص و فهم ما سطحی خواهد بود.
در نتیجه، ورود به این مباحث، ضرورتی انکارناپذیر است و بیتوجهی به آن، ما را از درک عمیق سیرۀ علمی امامان حدیث و شناخت گنجینههای ارزشمند احادیث بازمیدارد.
مقدمه
علم حدیث یکی از ارکان اصلی و بنیانی در سیستم علمی اسلام است که بهواسطۀ آن، سخنان، افعال و تأییدات پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوسلم برای مسلمانان نقل و ثبت شده است. این علم نه تنها جنبۀ معرفتی و فقهی دارد، بلکه بهعنوان زیربنای تربیتی و اخلاقی برای مسلمانان عمل میکند. در واقع، بدون این علم، بسیاری از اصول و مفاهیم اساسی دین اسلام قابل فهم و استنباط نخواهند بود، چرا که درک دقیق از قرآن کریم و احکام شریعت، وابسته به فهم صحیح احادیث نبوی است. به همین دلیل، از دیرباز علمای اسلام در پی تدوین و تثبیت اصول و مبانی این علم بودهاند تا روند درک آن را برای پیروان دین اسلام تسهیل کنند.
برای فهم کامل علم حدیث، در ابتدا باید به مباحث مقدماتی و اساسی آن پرداخته شود که به آنها در اصطلاح رئوس ثمانیه یا بحوث ثمانیه گفته میشود. این اصول بهعنوان مبانی بنیادین هر علم، نقش تعیینکنندهای در شکلدهی به فهم و درک عمیقتر آن علم ایفا میکنند. در واقع، این مباحث مقدماتی بهعنوان نقشهراهی هستند که مسیر را برای هر پژوهشگر هموار کرده و از اشتباهات و سردرگمیها در فرآیند تحقیق جلوگیری میکنند. بدون تسلط بر این مبانی، پژوهشگر قادر نخواهد بود جایگاه علم حدیث را در نظام معرفتی اسلامی بهدرستی درک کند و از منابع اصلی آن بهرهبرداری علمی داشته باشد.
در زمینۀ علم حدیث، این مباحث ابتدایی شامل مجموعهای از پرسشهای کلیدی است که درک و پاسخ به آنها، پیشنیاز ورود به بحثهای عمیقتر در این علم بهشمار میرود. این پرسشها شامل: تعریف علم حدیث، موضوع علم، غایات و اهداف این علم، وجه تسمیۀ آن، فضیلتهای آن، تاریخ تدوین و تکامل آن، انواع مصنفات و در نهایت، جایگاه آن در میان سایر علوم اسلامی هستند. درک دقیق این مباحث بهطور مستقیم به فهم دیگر ابعاد حدیثشناسی منتهی میشود، چرا که هر یک از این مقدمات بهطور ویژه در تبیین جایگاه و اصالت حدیث در دنیای اسلام و تاریخ علم حدیث مؤثرند.
علاوه بر این، باید به این نکته اشاره کرد که این مباحث مقدماتی نه تنها بهعنوان پیشزمینهای برای مطالعۀ علم حدیث عمل میکنند، بلکه بهطور مستقیم بر شناخت تاریخ حدیث، فرآیندهای جمعآوری و نقل احادیث و همچنین شیوههای ارزیابی و تصحیح آنها تأثیرگذار هستند. اینگونه است که پژوهشگر علم حدیث در ابتدا باید این مبانی را درک کند تا بتواند به درستی به تجزیه و تحلیل متون حدیثی بپردازد و بهویژه در برابر نقدها و چالشهای مختلفی که در مسیر تحقیق در این زمینه قرار دارد، ابزارهای لازم را در اختیار داشته باشد.
در واقع، این مقدمات تنها جنبههای تئوریک و نظری علم حدیث را پوشش نمیدهند؛ بلکه در عمل، این مباحث بهطور مستقیم به پژوهشگر کمک میکنند تا مباحثی مانند صحت و سقم حدیث، تمایز میان اقوال مختلف محدثان و تفاوتها در اصطلاحات حدیثی را به درستی درک کند. این درک، بهویژه در مواجهه با متون حدیثی مختلف و متنوع، از اهمیت ویژهای برخوردار است.
نکتهای که باید بر آن تأکید کرد این است که بدون درک این مباحث مقدماتی، ورود به مباحث پیشرفتهتر علم حدیث نظیر حدیثشناسی تطبیقی، نقد حدیث و بررسی فنی راویان، نهتنها دشوار خواهد بود، بلکه ممکن است پژوهشگر را بهسوی اشتباهات فاحش و تفسیرهای نادرست از متون حدیثی سوق دهد؛ به عبارت دیگر، این مباحث مقدماتی حکم ستونهای علم حدیث را دارند که بر آنها دیگر تحقیقات و مباحث علمی این رشته ساخته و پایهریزی میشود.
لذا در ادامه، تلاش خواهیم کرد که با پرداختن به این مباحث، بهویژه در ارتباط با علم حدیث، به پژوهشگران و علاقهمندان این حوزه کمک کنیم تا نهتنها جایگاه این علم را در ساختار علمی اسلام بهدرستی درک کنند، بلکه ابزارهای لازم را برای تحلیل و ارزیابی حدیثها بهدست آورند. ازاینرو، شناخت دقیق این مباحث نهتنها ضرورتی علمی، بلکه یک پیشنیاز حیاتی برای هر پژوهشگر در این عرصه محسوب میشود.
ادامه دارد…