نویسنده: شکران احمدی

ج: تعبیرات شارع

در بحث‌های قبلی، راه‌های علل احکام و به‌عبارت‌دیگر مسالک نص و هم‌چنان بعض الفاظی ذکر گردید که توسط آن‌ها علت به دست می‌آمد، در اینجا در ضمن دو فقره، استفاده از تعبیرات شارع که از آن‌ها مقاصد شناخته می‌شود را بررسی می‌نماییم.
  1. ارادۀ شرعی

تعبیر به ارادۀ شرعی یکی از مهم‌ترین راه‌های شناخت مقاصد شریعت است؛ زیرا بین اراده و قصد، ترادف معنایی وجود دارد. مقید ساختن اراده به قید شرعی دلالت می‌کند که اراده بر دو نوع است: 1. ارادۀ تکوینی؛ 2. ارادۀ شرعی.
ارادۀ تکوینی خداوند جل‌جلاله، همۀ موجودات را شامل می‌گردد و به مقصود شارع دلالت نمی‌کند؛ مانند: «فَمَنْ يُرِدِ اللَّهُ أَنْ يَهْدِيهُ يَشْرَحْ صَدْرَهُ لِلْإِسْلَامِ وَمَنْ يُرِدْ أَنْ يُضِلّهُ يَجْعَلْ صَدْرَهُ ضَيقًا حَرَجًا كَأَنَّمَا يَصَّعَّدُ في السَّمَاءِ»؛ یعنی: «آن کس را که خدا بخواهد هدایت کند، سینه‌اش را برای [پذیرش] اسلام، گشاده می‌سازد و آن کس را که به‌خاطر اعمال خلافش، بخواهد گمراه سازد، سینه‌اش را آن‌چنان تنگ می‌کند که گویا می‌خواهد به آسمان بالا برود».
در آیۀ دیگر، خداوند جل‌جلاله می‌فرماید: «وَلَا يَنفَعُكُمْ نُصْحِي إِنْ أَرَدتُ أَنْ أَنصَحَ لَكُمْ إِن كَانَ اللَّهُ یُرِيدُ أَن يُغْوِيَكُمْ هُوَ رَبُّكُمْ وَإِلَيْهِ تُرْجَعُونَ»؛ یعنی: «[چه سود که] هرگاه خدا بخواهد شما را [به خاطر گناهان‌تان] گمراه سازد و من بخواهم شما را اندرز دهم، اندرز من سودی به حال‌تان نخواهد داشت. او پروردگار شماست و به‌سوی او بازگشت داده می‌شوید.» در این دو آیه ارادۀ تکوینی خداوند نشان داده شده است.
ارادۀ دینی و شرعی یا به تعبیر دیگر ارادۀ تشریعی، به مقصود و محبت شارع دلالت می‌کند که در آیات متعدد قرآن کریم چنین است: «یُرِیدُ اللهُ بِكُمُ الْيسْرَ وَلَا يُرِيدُ بِكُمُ الْعُسْرَ»؛ ترجمه: «خداوند آسايش شما را می‌خواهد و خواهان زحمت شما نيست.»
و هم‌چنین: «يُرِيدُ اللَّهُ لِيُبَيِّنَ لَكُمْ وَيَهْدِيكُمْ سُننَ الَّذِينَ مِن قَبْلِكُمْ وَيَتُوبَ عَلَيْكُمْ وَاللَّهُ عَلِيمٌ حَكِيمٌ.» ترجمه: «خداوند می‌خواهد (قوانين دين و مصالح امور را) برای‌تان روشن كند و شما را به راه كسانی (از پيغمبران و صالحان) رهنمود كند كه پيش از شما بوده‌اند و توبه (لغزش‌ها و بزهکاری‌های پيشين) شما را بپذيرد و خداوند آگاه (از احوال بندگان است و قوانينی را برای‌تان وضع می‌نماید كه مصلحت و منفعت شما را در بردارد) و حكيم است (و برابر حكمت، احكام شريعت را صادر می‌نماید).» در این دو آیه، ارادۀ تشریعی مراد است.
هم‌چنین الفاظ قضاء، حکم، کتابت، امر و اذن و لفظ جعل مانند اراده، شامل امور تکوینی و شرعی می‌گردد. به‌عنوان‌مثال، لفظ قضاء که به تقدیر دلالت می‌کند: «فَلَمَّا قَضَيْنَا عَلَيْهِ الْمَوْتَ» ترجمه: «زمانی‌كه بر سليمان (كه سمبل قدرت و عظمت بود) مرگ مقرّر داشتيم» در آیۀ ذیل، قضا به امور شرعی و دینی تعلق گرفته است: «وَقَضَى رَبُّكَ أَلَّا تَعْبُدُوا إِلَّا إِيَّاهُ وَبِالْوَالِدَينِ إِحْسَانًا» ترجمه: «[ای انسان!] پروردگارت فرمان داده است كه جز او را نپرستيد و به پدر و مادر نيكی كنيد (و با آنان نيكو رفتار نمایيد)».
مثال تكوينی لفظ «حکم» آیۀ ذیل است که خداوند جل‌جلاله فرموده است: «قَالَ رَبِّ احْكُم بِالْحَقِّ» یعنی: [پیامبر] گفت: «پروردگارا! به‌حق داوری فرما و این طغیان‌گران را کیفر ده.» مثال استعمال حکم، در ارادۀ شرعی این آیه است که فرموده است: «ذَلِكُمْ حُكْمُ اللَّهِ يَحْكُمُ بَيْنَكُمْ.» «این‌ها حكم خدا است و خدا است كه در ميان‌تان فرمانروائی و داوری می‌کند و او آگاه كار بجا است».
مثال لفظ (کتب) که به امور تکوینی دلالت می‌کند، این آیه است: «وَلَقَدْ كَتَبْنَا فِي الزَّبُورِ مِن بَعْدِ الذِّكْرِ أَنَّ الْأَرْضَ يَرِثُهَا عِبَادِىَ الصَّالِحُونَ» ترجمه: «ما علاوه بر قرآن، در تمام كتب (انبياء پيشين) نوشته‌ایم كه بی‌گمان (سراسر روی) زمين را بندگان شايستۀ ما به ارث خواهند برد (و آن را به‌دست خواهند گرفت)».
مثال (کتب) که دال بر امور شرعی می‌باشد این آیه است: «يَاأَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ كُتِبَ عَلَيْكُمُ الصِّيَامُ كَمَا كُتِبَ عَلَى الَّذِينَ مِن قَبْلِكُمْ لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ» ترجمه: «ای كسانی‌كه ايمان آورده‌اید! بر شما روزه واجب شده است، همان‌گونه كه بر كسانی‌كه پيش از شما بوده‌اند واجب بوده است تا باشد كه پرهيزگار شويد».
  1. تعبیر از مصالح و مفاسد با الفاظ خیر و شر

تعبیر از مصالح و مفاسد با الفاظی مانند خیر و شر، نفع و ضرر، محبوب و مکروه، حسن و قبیح، معروف و منکر، حسنات و سیئات؛ از ارزش‌های مهم مقاصد شمرده شده است که در بیشتر موارد از مصالح با لفظ «حسنات» و از مفاسد با کلمۀ «سیئات» تعبیر شده است. به‌عنوان‌مثال: خداوند جل‌جلاله فرموده است: «كُتِبَ عَلَيْكُمُ الْقِتَالُ وَهُوَ كُرْهٌ لَكُمْ وَعَسَى أَن تَكْرَهُوا شَيْئًا وَهُوَ خَيْرٌ لَّكُمْ وَعَسَى أَن تُحِبُّوا شَيْئًا وَهُوَ شَرٌّ لَكُمْ وَاللَّهُ يَعْلَمُ وَأَنتُمْ لَا تَعْلَمُونَ» یعنی: «جهاد در راه خدا بر شما مقرر شد؛ درحالی‌که برای‌تان ناخوشایند است. چه‌بسا چیزی را خوش نداشته باشید، حال‌آنکه خیر شما در آن است و یا چیزی را دوست داشته باشید، حال‌آنکه شر شما در آن است، خدا می‌داند و شما نمی‌دانید».
هم‌چنین می‌فرماید: «وَأَن تَصُومُوا خَيْرٌ لَّكُمْ.» ترجمه: «و روزه داشتن برای شما خوب است اگر (حقائق و نكات عبادات را) بدانيد». این آیات همه به مقصد تشریع اشاره دارند.
هم‌چنین تعبیر از مصلحت و مفسده به لفظ (منفعت) و (اثم) در آیۀ کریمه چنین تصریح شده است: «يَسْأَلُونَكَ عَنِ الْخَمْرِ وَالْمَيْسِرِ قُلْ فِيهِمَا إِثْمٌ كَبِيرٌ وَمَنَافِعُ لِلنَّاسِ وَإِثْمُهُمَا أَكْبَرُ مِن نَّفْعِهِمَا وَيَسْأَلُونَكَ مَاذَا يُنفِقُونَ قُلِ الْعَفْوَ كَذَلِكَ يُبَينُ اللَّهُ لَكُمُ الْآيَاتِ لَعَلَّكُمْ تَتَفَكَّرُونَ» یعنی: «دربارۀ شراب و قمار از تو سؤال می‌کنند، بگو در آن‌ها گناه و زیان بزرگی است؛ و منافعی [از نظر مادی] برای مردم در بردارد؛ [ولی] گناه آن‌ها از نفع‌شان بیشتر است؛ و از تو می‌پرسند چه چیز انفاق کنند؟ بگو از مازاد نیازمندی خود. این‌چنین خداوند آیات را برای شما روشن می‌سازد، شاید اندیشه کنید.»
ادامه دارد…
بخش قبلی
Share.
Leave A Reply

Exit mobile version