نویسنده: شعیب احمد غزنوی
خوش­تر آن باشد که سرّ دلبران                           گفته آید در حدیث دیگران
 مولانا

چکیده

محمد، رسول الله (صلی‌الله‌علیه‌وسلم)، کسی است که پیام نبوی او به گونه‌ای بر جهان و بشریت اثر گذاشته که تاریخ را متحول ساخته است. پرسش و تحقیق در مورد شخصیت پیامبر اکرم (صلی‌الله‌علیه‌وسلم) همواره مورد توجه شخصیت‌های برجسته جهانی در طول تاریخ بوده است. اینکه چگونه محمد رسول الله (صلی‌الله‌علیه‌وسلم) در دل کویر بی‌انتها و در جامعه‌ای دور از تمدن و علم پرورش یافته و چگونه شخصیتی با بالاترین اخلاق انسانی ظهور کرده و دستورالعمل‌هایی عمیق برای تربیت اخلاق و رفتار انسانی ارائه داده است، همیشه مورد بررسی و تحلیل تیزبینان بوده است.
کمترین دستاورد ظهور پیامبر خاتم (صلی‌الله‌علیه‌وسلم) و ارائه‌ی آخرین پیام او، که با خواندن و نوشتن آغاز شد، توسعه دادن علوم در جهان اسلام و انتقال این دانش‌ها ابتدا به اروپا و سپس به سایر نقاط جهان بوده است. دلایل تاریخی برای این حقیقتِ غیرقابل انکار بی‌شمارند و یکی از این دلایل، اذعان مکرر دانشمندان اسلامی و به ویژه غیر اسلامی و اروپایی به این واقعیت است که شخصیت پیامبر اکرم (صلی‌الله‌علیه‌وسلم) شخصیتی متعالی با درک، فهم، عقل و اخلاق والا بوده است.
نویسندگان، محققان و دانشمندان حقیقت‌جو، نه تنها پیامبر اسلام را از بزرگان دینی می‌دانند، بلکه با صراحت به جهانی شدن دین اسلام و مزایای بی‌شمار آن اذعان دارند.

مقدمه

خداوند برای اطمینان از اینکه انسان از رسیدن به هدف عالی و اصلی بازنماند، دو راهنما در اختیار او قرار داده است:
اولین راهنما، عقل است که در وجود خود انسان نهادینه شده و به عنوان یک راهنمای اولیه و ابتدایی عمل می‌کند. اگر انسان از عقل خود بهره ببرد، تا حدودی می‌تواند راهنمایی شود؛ اما عقل به تنهایی نمی‌تواند او را به آن هدف نهایی برساند، چرا که دامنه‌اش محدود است. در اینجاست که نیاز به یک راهنمای برتر پدید می‌آید تا انسان را به مقصد برساند.
خداوند در عصرهای مختلف، کسانی را که از همه لایق‌تر، شایسته‌تر و نزدیک‌تر به خدا هستند، به عنوان رسول و نبی برگزیده تا بشریت را هدایت کنند. این سنت الهی از زمان خلقت بشر آغاز شده و با توجه به شرایط حاکم بر جامعه بشری و رشد و پیشرفت عقل بشر تا زمان پیامبر اسلام (صلی الله علیه وسلم) ادامه یافته است. در زمان پیامبر اسلام (صلی الله علیه وسلم)، عقل بشر به مرحله‌ای از پختگی و رشد رسیده که دیگر نیازی به پیامبر جدید نیست و بشر می‌تواند قوانین و دستورالعمل‌های زندگی خود را از دینی که توسط ایشان آورده شده، دریافت کند.
این دین تا روز قیامت پاسخگوی نیازهای بشریت است و بشریت پس از پیامبر (صلی الله علیه وسلم)، برخلاف گذشتگان، دین خود را تحریف نخواهد کرد. خداوند با مهر خاتمیت به نام محمد (صلی الله علیه وسلم)، دوران رسالت و نبوت را به پایان رسانده و اعلام داشته که ایشان آخرین پیامبر هستند. پس از او، پیامبر دیگری نخواهد آمد و نیازی به پیامبر جدید نیست. انسان‌ها تا قیامت وظیفه دارند به سخنان او گوش فرا دهند و از او پیروی کنند.
محمد (صلی الله علیه وسلم) نوری است که چشم هر انسان بینا را به خود خیره می‌کند و شمعی است که ره‌پویان حقیقت و عدالت، آزادی و آزادمنشی، پروانه‌وار به دور او می‌گردند. او چشمه‌ای جوشان است که تشنگان دانایی و معرفت از آن سیراب می‌شوند؛ قهرمان و نجات‌دهنده‌ای که ستم‌دیدگان به او پناه می‌برند؛ راهنما و هدایت‌گری که رهروان جاده‌ی بشریت را به سرمنزل مقصود می‌رساند و نوری است که هرگز خاموش نمی‌شود.
آن­هایی که اعتقاد و باور به پیامبری و خاتمیت او دارند، طبیعی و مسلم است که اوصاف و کمالات او را بیان نمایند، رفتار، کردار، گفتار و تمام خصلت­های او را ستایش نمایند و باید او را بشناسند. اما هستند کسانی که اعتقاد و باور به پیامبری او ندارند و او را پیامبر خدا نمی­دانند، ولی باشناختی که از او دارند، درباره­اش صادقانه می­نویسند و حرف می­زنند. بالاتر از این، اگرکسی از روی جهالت و تعصب به پیامبر اعتراض و یا توهین کند، این­ها از پیامبر دفاع می­کنند وحق قلم را ادا می‌نمایند.

بیان شخصیت پیامبر خاتم (صلی الله علیه وسلم) از نگاه دیگران

جنبه‌های عظمت و بزرگی در زندگی متفاوت است. برخی از بزرگان عظمت‌شان در نبوغ علمی است و بعضی در نبوغ سیاسی و عده‌ای در نبوغ رزم و برخی هم نبوغ‌شان در فضایل اخلاقی تجلی می‌کند. اما در وجود مبارک حضرت محمد (صلی الله علیه وسلم) تمام جنبه‌های عظمت جمع شده‌اند. هیچ جنبه‌ای از جوانب مختلف زندگی نیست مگر آنکه حضرت رسول (صلی الله علیه وسلم) در آن سرآمد و برجسته است. در علم و حکمت، سرور عالمان و حکیمان است. پیام وحی که از جانب پروردگار بر او نازل شد، حکمت و ادب و قانونی متقن و جاودان را بر بشریت افاضه کرد.
حضرتش در اخلاق و ادب و مهار نفس، در لطافت روح و بخشش و پاکی درون، و در پایداری در راه و روش، نمونه‌ی بارز کمال بود. در سیاست و حکومت، سرآمد بزرگان بود. تاریخ هرگز کسی را چون او در سیاست و اداره امور و حسن رهبری و ایجاد محبت در قلب‌ها و توانایی‌اش در به کارگیری امکانات امت در راه و هدفی واحد نشناخته است. در جنگ، قهرمانی بود که ترس را نمی‌شناخت، پیشگامی بود که با تردید بیگانه بود، مهربانی بود که سنگدلی را نمی‌شناخت. هر کاری را به جا و به موقع انجام می‌داد. اگر عفو و گذشت برای مردم مفید و موجب خیر می‌بود، از هر بخشنده و تسامح کننده‌ای بزرگ‌تر بود، و اگر مجازات و کیفر مانع بدی و زشتی می‌شد از هر عقوبت کننده و بازدارنده‌ای قوی‌تر بود.
این‌گونه رسول خدا (صلی الله علیه وسلم) الگو و نمونه‌ای کامل برای هر بزرگ مردی، و سرمشقی عالی برای هر نابغه‌ای، و پیشوایی موفق برای هر اصلاح‌طلبی است. این تعجبی ندارد؛ زیرا او پیشوای انبیا و بزرگ پیامبران است. پروردگارش او را تربیت کرد و چه نیکو تربیت کرد و نعمت‌هایش را به او ارزانی داشت و او را اشرف بندگانش ساخت و بعد او را چون رحمتی فراگیر به سوی همه‌ی مردم مبعوث فرمود: «و ما أَرْسَلْنَاكَ إِلا رَحْمَةً لِلْعَالَمینَ»؛ «و ما تو را به عنوان رحمتی برای جهانیان فرستادیم».
ملت ما با برخورداری از مردان بزرگ، غنی‌ترین ملت‌هاست. تاریخ هیچ ملتی این اندازه از مردان بزرگ را سراغ ندارد که با آثار و کارهای نیک خود سراسر تاریخ را پر کرده باشند آنگونه که تاریخ امت ما سراغ دارد. البته تعجبی هم ندارد، زیرا ما ملتی هستیم که همه‌ی جوانب عظمت و بزرگی را از پیامبرمان فرا می‌گیریم. پیامبری که نمونه و سرمشق کاملی است برای هر هدفی که ما بر می‌گزینیم و هر اخلاق نیکی که به آن آراسته می‌گردیم و هر کاری که در زندگی برای خیر و صلاح انجام می‌دهیم. بی‌تردید کار هیچ یک از ما سامان نمی‌پذیرد و راهمان هموار نمی‌گردد مگر اینکه رسول خدا (صلی الله علیه وسلم) را پیشوا و سرمشق خود قرار دهیم: «لَقَدْ كَان لَكُمْ فِى رَسُولِ الله أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ»؛ «بی‌گمان پیامبر برای شما نمونه و الگویی بسیار عالی است». پس تحت هدایت رسول خدا (صلی الله علیه وسلم) راه می‌یابیم و بر طریقت او ره می‌سپاریم و از سرچشمه‌ی عظمت او سیراب می‌شویم و پرچم هدایت او را حمل می‌نماییم و تحت آن پرچم، جنگ و جهاد می‌کنیم.
«ناصرالدین رینه»، خاورشناس مسلمان فرانسوی، می‌گوید: «پیامبر (صلی الله علیه وسلم) خیلی به ظاهر خود توجه می‌کرد تا حدی که معروف بود در عین سادگی و در نهایت ذوق و زیبایی، یک نوع وسواس و دقت دارد. در تمام این موارد هدفش از زیبایی ظاهری، خشنودی خداوند متعال بود. با این وجود، پوشیدن لباس گران‌قیمت و مخصوصاً ابریشم را (برای مردان) به شدت حرام کرد تا فرصتی برای مباهات و برتری‌طلبی ثروتمندان بر تهی‌دستان فراهم نگردد.
ادامه دارد…
Share.
Leave A Reply

Exit mobile version