نویسنده: «ابو عائشة»
پیش‌درآمد: یکی از مسائل بسیار مهم و مورد بحث در ارتباط با فرقۀ معتزله، مبحث عقل و دیدگاه آنان نسبت به عقل است. همان‌طوری که در قسمت‌های قبلی بیان شد، معتزله برای عقل جایگاه بسیار بلندی قایل شده‌اند تا جایی که آن را بر نصوص مقدم دانسته‌اند و از طریق آن، منکر بسیاری از چیزهایی شده‌اند که با عقل سازگاری ندارد و عقل نمی‌تواند آن را درک کند. ما در این قسمت تلاش می‌کنیم، مسئلۀ «عقل و عقلانیت» را از دیدگاه معتزله و اهل سنت مورد بررسی قرار داده و تعریف آن را نزد هر یکی به‌طور واضح و روشن بیان کنیم.

عقل و جایگاه آن در اسلام

عقل یکی از مهم‌ترین وسیله‌های شناخت است و اسلام به عقل ارزشی فراوان عنایت کرده است. دکتر محمد عبد‌الفتاح می‌نویسد: «هیچ دینی از ادیان سماوی نیست که به عقل آن‌قدر اهمیت داده باشد که اسلام برای آن قایل است و این مسئله در نص قرآنی که قطعی الثبوت و قطعی الدلالة است و کلام خداوند متعال که منزه از هر نوع شک و تردید و بالاتر از هر نوع حقیقت می‌باشد و هر حقیقت از آن سرچشمه می‌گیرد و دنیا را با نور یقین منور می‌سازد، بیان شده است».
کثرت تکرار مشتقات عقل در قرآن و سنت رسول‌الله صلی‌الله‌علیه‌وسلم خود بیانگر جایگاه بلند و منزلت بالای آن در اسلام است. لفظ عقل و مشتقات آن 49 بار در قرآن وارد شده ‌است و هم‌چنان در بسیاری از احادیث پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وسلم، کلمۀ عقل و مشتقات آن به کار رفته است.

عقل در لغت و اصطلاح

عقل در لغت
عقل از مادۀ «عقل یعقل عقلا و معقولا» گرفته شده ‌است.
عقل به معنای تثبت در امور نیز می‎آید. ابن منظور در لسان العرب می‌نویسد: «العقل هو التثبت فی الأمور».
عقل گاهی اوقات معنای قلب را می‌دهد و خداوند متعال می‌فرماید: «أفلم یسیروا في الأرض فتکون لهم قلوب یعقلون بها»؛ «آیا در زمین نگشته‌اند تا دل‌هایی داشته باشند که با آن‌ [دل‌ها] دریابند» و در جایی دیگر می‌فرماید: «لهم قلوب لا یفقهون بها» عقل را به این خاطر عقل می‌گویند؛ چون صاحبش را از افتادن در مواضع هلاکت، نگهداری می‌کند. عاقل کسی است که نفس خود را از خواهشات نفسانی دور می‌کند. عقل الشیء: یعنی آن را فهمید و درک کرد، عقل به معنای منع می‌آید؛ زیرا صاحبش را از انحراف و عدول از راه راست و مستقیم، بازمی‌دارد.
بخش قبلی | بخش قبلی
Share.
Leave A Reply

Exit mobile version