نویسنده: صادق فائز

توجه دین مبین اسلام به جوان و جوانی

اگر تأملی کوتاه در زندگی پیامبر اسلام صلی‌الله‌علیه‌وسلم داشته باشیم و ژرف به تصمیمات و برخوردهای ایشان نگاه کنیم، به این نتیجه می‌رسیم که تمرکز ایشان بیشتر روی جوانان بود تا جایی که به سخنانشان گوش می‌داد واز لغزش‌هایشان می‌گذشت و سعی می‌نمود در چوکات احساسات آنها از آنان کار بگیرد و احساسات و عواطف آنها را به درستی مدیریت کند‌.
بازهم اگر به غزوه‌های پیامبر اسلام صلی‌الله‌علیه‌وسلم و عصر صحابه بنگریم می‌بینیم که پیروزی‌ها و اتفاقات بزرگ را همین جوانان رقم زده‌اند،  از حضرت علی رضی‌الله‌عنه گرفته تا دیگر یاران پیامبر اسلام صلی‌الله‌علیه‌وسلم همه جوان بودند و پشرفت دین مبین اسلام مرهون تلاش‌ها و جانفشانی‌های جوانان است.
با توجه به اهمیت جوانی، حضرت رسول صلی‌الله علیه‌و‌سلم اهمیت زیادی برای جوانان قائل بود و پیوسته می‌فرمود: «اوصیکم بالشباب خیرا فإنهم أرق أفئدة، ألا و ان الله بعثنی بالحنیفیة السمحة، فحالفنی الشباب و خالفنی الشیوخ» یعنی شما را به خوبی نسبت به جوانان توصیه و سفارش می‌کنم چون قلب جوانان بسیار نرم است (و زود متأثر می‌شوند و اگر هم راه کجی رفته باشند می‌توان آنها را به راه راست برگرداند) آگاه باشید زمانی که خدا مرا با دین و شریعت یکتاپرستی آسان مبعوث کرد، این جوانان بودند که با من هم پیمان شدند و دعوت مرا پذیرفتند، اما پیرها و کهنسالان با من مخالفت کردند.
اگر به زندگی بزرگان صحابه نگاه کنیم در می‌یابیم که غالب آنها در جوانی به دین اسلام مشرف شدند. ابوبکر رضی الله عنه، عمر -رضی الله عنه-  عثمان -رضی الله عنه-  و علی -رضی الله عنه-  بود که همگی زیر چهل سال سن داشتند.
یکی از پنج چیزی که ما مأمور به غنیمت شمردن آن هستیم جوانی است. رسول‌الله صلی‌الله‌علیه‌و‌سلم می‌فرماید: «اغتنم خمسا قبل خمس: شبابک قبل هرمک، و صحتک قبل مرضک، و فراغک قبل شغلک، و غناک قبل فقرک، و حیاتک قبل موتک.» پنج چیز را قبل از پنج چیز غنیمت شمار: جوانی را قبل از پیری، صحت‌مندی را قبل مریضی، فراغت را قبل از مشغول شدن، غنی‌بودن را قبل از فقر و زندگی را قبل از مرگ.
 پس همه اینها فرصتهای ارزشمندی هستند که باید غنیمت شمرده شوند فرصت جوانی، سلامتی، ثروتمندی، فراغت و از همه مهمتر فرصت زندگی.
پیامبر خدا (صلی‌الله‌علیه‌ وسلّم)، از میان همه مسلمانان آن روز، مصعب بن عُمَیر را به نمایندگیِ خود برگزید. ایشان به مُصعب بن عُمَیر که جوانی کم‌ سن و سال و از حافظان و قاریان قرآن بود و بسیاری از قرآن را آموخته بود به مدینه گسیل داشت.مصعب در خانه اسعد بن زراره فرود آمد او هر روز از خانه بیرون می‌رفت و به خانه‌ها و قبایل انصار مراجعه می‌کرد و ایشان را به پذیرش اسلام دعوت می‌کرد و برای آنان قرآن می‌خواند
این جوان با ایمان و پُرشور و با تدبیر، ماموریت خود را به خوبی انجام داد.طولی نکشید که همه اقشار مدینه، بخصوص نسل جوان، دعوت او را پذیرفتند و مسلمان شدند.
پیامبر ، در میان همه یاران، جوان بیست و یک ساله‌ای را به نام “عَتّاب بن اسید”، برای مسئولیت بزرگ یعنی فرمانبرداری مکه برگزید.
پیامبر خدا (صلی‌الله‌علیه‌وسلّم)، در واپسین روزهای عمر شریفش، فرمان آماده شدن مردم برای جنگ با روم را صادر فرمود و دستور داد که مسلمانان به سرعت جهت این امر آماده شوند.آن حضرت (صلی‌الله‌علیه‌وسلّم)، اسامه پسر زید را به فرماندهی این لشکر برگزیداسامة بن زید – رضی الله عنه- را که جوانی هجده ساله بود طلبید و فرماندهیِ لشکر را به او واگذار کرد.
یا چنان که در حدیث آمده است: وعن ابن مسعود -رضي‌الله‌عنه- عن النبي -صلى‌الله‌عليه‌وسلم- قال : ” لا تزول قدما ابن آدم يوم القيامة حتى يسأل عن خمس: عن عمره فيما أفناه ، وعن شبابه فيما أبلاه ، وعن ماله من أين اكتسبه، وفيما أنفقه، وماذا عمل فيما علم ؟ ” رواه الترمذي . وقال : هذا حديث غريب.
از حضرت ابن مسعود رضی‌الله‌عنه روایت است که رسول‌الله صلی‌الله‌علیه‌وسلم فرمود: در روز قيامت، بنده قدم از جاى خود بر ندارد تا آن گاه كه از چهار چيز پرسان شود: از عمرش، كه در چه راهى صرف كرده است؟ از جوانيش؛ كه در چه راهى به سر آورده است؟ از مالش؛ كه از كجا آورده و در كجا خرج كرده است و از علمش؛ که چقدر به آن عمل کرده است.
طبق مفاد این حدیث، در روز قيامت از دوران جوانی دوبار پرسان می‌شود، یکبار آنگاه که از کل عمر پرسان می‌شود و بار دوم بطور مستقل از خود جوانی. و این اهمیت دوران جوانی است که دوبار از آن پرسان می‌گردد و این بدان خاطر است که انسان در این دوران در تمام مقتضیات انسانی به حد کمال می‌رسد و هرکاری بخواهد می‌تواند در این دوران انجام دهد، اموری که انجام آنها در مراحل کودکی، نوجوانی و پیری امکان‌پذیر نیست.
ادامه دارد…
بخش قبلی
Share.
Leave A Reply

Exit mobile version