نویسنده: عبدالحمید نوروزی
مهمترین ثمرات و اثرات پیمان زناشویی
-
مهار غریزۀ جنسی
-
حفظ و باقی نوع نسل بشر
بدیهی است که بقای نوع و نسل بشر بهوسیلۀ ازدواج است و پیوند زناشویی بین انسآنها راهی است برای تداوم نسل بشر تا پایان زندگی او بر این کرهٔ خاکی. در قرآن کریم نیز به این حکمت اجتماعی، چنین اشارههایی شده است: «يَاأَيُّهَا النَّاسُ اتَّقُوا رَبَّكُمُ الَّذِي خَلَقَكُمْ مِنْ نَفْسٍ وَاحِدَةٍ وَخَلَقَ مِنْهَا زَوْجَهَا وَبَثَّ مِنْهُمَا رِجَالًا كَثِيرًا وَنِسَاءً»؛ ای مردمان از پروردگاتان بترسید! پروردگاری که شما را از یک انسان بیافرید و سپس همسرش را از نوع او آفرید و از آن دو نفر مردان و زنان فراوانی بر روی زمین منتشر ساخت.
«وَاللَّهُ جَعَلَ لَكُمْ مِنْ أَنْفُسِكُمْ أَزْوَاجًا وَجَعَلَ لَكُمْ مِنْ أَزْوَاجِكُمْ بَنِينَ وَحَفَدَةً»؛ خدا از جنس خودتان همسرانی برای شما قرار داد (تا در کنار آنان بیاسایید) و از همسرانتان پسران و نوادگانی به شما داد.
همچنین پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوسلم در روایتی، به حکمت زاد و ولد و افزایش و پیدایش انسآنها اشاره میکند؛ آنجا که میفرماید: «تَنَاكَحُوا، تَكْثُرُوا، فَإِنِّي أُبَاهِي بِكُمُ الْأُمَمَ يَوْمَ الْقِيَامَةِ»؛ ازدواج کنید تا جمعیت شما افزایش یابد؛ زیرا من در روز قیامت در بین سایر امتها به فراوانی شما افتخار خواهم کرد.
-
حفظ روابط نسبی
فایدۀ دیگر ازدواج که خداوند به آن امر کرده افتخار کردن فرزندان به نسبهایشان است؛ زیر اصل و نسبدار بودن، باعث اعتبار ارزش کرامت و خوشبختی است و چنانچه ازدواج نمیبود، جامعه از فرزندان نامشروع که هیچ اصل و نسب و کرامتی نداشتند، پر میشد و در چنین جامعهای ارزشهای اخلاقی لطمۀ اساسی میخورد و فساد و بیبند وباری در جامعه گسترش مییافت.
-
مسئولیت جامعه از انحرافات و بیبندوباریهای اخلاقی
یکی دیگر از اثرات ازدواج، مصونماندن جامعه از هرجومرج و بیبندوباری اخلاقی و محفوظ ماندن افراد آن از مفاسد اجتماعی است؛ زیرا غریزۀ جنسی و تمایل به جنس مخالف تنها از طریق ازدواج اشباع میشود و از این جهت میبینیم که رسول گرامی اسلام صلیاللهعلیهوسلم خطاب به جوانان با شیوهای جالب و زیبا، فلسفهٔ اخلاقی ازدواج را اینگونه بیان میفرماید: «يَا مَعْشَرَ الشَّبَابِ، مَنِ اسْتَطَاعَ البَاءَةَ فَلْيَتَزَوَّجْ، فَإِنَّهُ أَغَضُّ لِلْبَصَرِ وَأَحْصَنُ لِلْفَرْجِ، وَمَنْ لَمْ يَسْتَطِعْ فَعَلَيْهِ بِالصَّوْمِ فَإِنَّهُ لَهُ وِجَاءٌ»؛ ای گروه جوانان، هر کس از شما استطاعت (قدرت جنسی و هزینۀ زندگی) را دارد، ازدواج کند؛ زیرا ازدواج، چشم را بهتر کنترل میکند و ناموس را محفوظ میدارد؛ اما کسی که نتواند هزینۀ ازدواج را تأمین کند، باید روزه بگیرد؛ زیرا روزه باعث كمشدن شهوت و غریزۀ جنسی است.
-
تعاون و همکاری زوجین در تشکیل خانواده
بهوسیلۀ ازدواج است که زن و شوهر برای بقای خانواده با یکدیگر همکاری مینمایند، تا بتوانند فرزندانشان را تربیت کنند و مسئولیتهای زندگیشان را به انجام رسانند. در پرتو نظام خانواده است که زن و مرد مکمّل همدیگرند و هر یک دیگری را کامل میکند. در این میان زن به تناسب سرشت و طبیعتش، عهدهدار تواناییهای ویژهاش، نقش خاص خود را ایفا میکند. تلاش و کوشش برای تأمین نیازهای خانواده، حل مشکلات و مسائل جانبی خارج از خانه، حمایت و نگهداری از خانواده در برابر حوادث و مصیبتهای روزگار از عمدهترین روحیهٔ همکاری بین زوجین تکامل یافته و به بالاترین مرتبۀ خود میرسد و در پرتو چنین روحیههایی، کانون خانواده بر پایهٔ مستحکم و تربیت و پرورش کامل بنا شده و از نعمت محبّت و دوستی که در سایهٔ حقوقی که اسلام آن را برای سعادت جامعه مقرر کرده بهرهمند میشوند.
-
مصونیت جامعه از امراض
یکی دیگر از حکمتهای خداوند از امر به تشکیل خانواده، سالمماندن جامعه از امراض است؛ امراض مسرِی و کشنده که نتیجۀ روابط نامشروع و گسترش زنا در جامعه میباشد.
-
آرامش روحی و روانی
بهوسیلۀ پیوند زناشویی بین زن و شوهر، رابطهٔ دوستی و مهربانی برقرار میشود و هر یک بر اثر انسگرفتن با دیگری به سعادت و خوشبختی نایل میشود. هنگام غروب که شوهر کار روزانهاش را به پایان میرساند و به خانه برمیگردد و در جمع صمیمی زن و فرزندانش قرار میگیرد، تمام غم، اندوه و مشکلاتی که در طول روز با آنها مواجه شده فراموش میکند و خستگی و رنج ناشی از تلاش و زحمت کار زیادی که باعث آزردگیاش شده از بین میرود. زن هم در چنین شرایطی، زحماتش را فراموش کرده و در محیط باصفای خانواده، احساس آرامش و سکون میکند. این چنین است که زن و شوهر با هم و در کنار همدیگر لحظات خوشی را در سایهٔ آرامش و سعادت زندگی زناشویی را تجربه میکنند و به این ترتیب هر یک از آنها با جدیت نشاط و اراده به استقبال روز جدید میروند، تا بتوانند برای ادای وظیفه و تکالیف مخصوص خویش آماده باشند. مسلّم است که در پرتوی چنین آرامش روحی و روانی هر یک از زوجین میتواند بهطور کامل به مسئولیت و وظایف خود عمل کرده و در راه خوشبختیِ خانواده و همسر و فرزندان خویش گام بردارد.
چه راست گفته پروردگار بزرگ در قرآن عظیم؛ آنجا که میفرماید: «وَمِنْ آيَاتِهِ أَنْ خَلَقَ لَكُمْ مِنْ أَنْفُسِكُمْ أَزْوَاجًا لِتَسْكُنُوا إِلَيْهَا وَجَعَلَ بَيْنَكُمْ مَوَدَّةً وَرَحْمَةً إِنَّ فِي ذَلِكَ لَآيَاتٍ لِقَوْمٍ يَتَفَكَّرُونَ»؛ و از نشانههای خداوند آن است که همسرانی از خودتان برایتان آفرید تا در کنار آنان آرام گیرید و بین شما محبت و الفتی پایدار و استوار قرار داده و در آن نشانههایی است برای اهل تفکر و اندیشه. برانگیختن عاطفه پدر و مادر نسبت به فرزند
پیوند زناشویی باعث میشود که محبت و احساسات نسبت به فرزند، از قلب پدر و مادر فوران کند و شعلههای گرم احساسات و محبّت خود را به جگرگوشههایشان هدیه کنند. بدیهی است که اینگونه احساسات عمیق، تأثیر مفیدی در مراقبت از فرزند و نتیجهٔ چشمگیری در توجه به حال فرزندان و تربیت جگرگوشههایشان دارد که بهخاطر مصالح زندگی فرزندان خویش، شببیداری کنند و برای فراهمنمودن آیندهای بهتر و زندگی سعادتمندانۀ آنان کوشش نمایند.
تعجيل در امر ازدواج
امروز تمامي کفار دنيا دست بهدست هم داده و در برابر اسلام صفآرايي نمودهاند و سعي بر آن دارند که هر چه بيشتر اسلام، را تضعيف نمايند و اساسيترين راه موفقيت خود را دورساختن مسلمانان از تعاليم رهاييبخش اسلام و فراهم نمودن وسايل وآلات فساد براي جوانان و گمراه نمودن آنها تشخيص دادهاند و در اين راستا از هيچ کوششي فروگذار نکردهاند.
يکي از زهرآگينترين تبليغات دشمنان اسلام، ساده جلوهدادن ازدواج و توجه نکردن به آن است که در مغز جوانان ما جاي دادهاند و اضافه بر آن، سنگين بودن مهريهها و جهيزيهها و داشتن انتظارات بالاي مردم، سبب دوري جوانان از ازدواج گشته است و هرگاه آمار ازدواج پايين باشد، آمار زنان بالا ميرود و از طرفي، ايمان و عقايد و پايبندي به احکام اسلام در ميان مسلمانان و بالاخص جوانان به ضعف و کمرنگي گرايیده و تقليد از تمدن غرب و مظاهر فريبندۀ آن که به وسيله فيلمها، مجلات، نشريهها و نوارها، به جهان اسلام منتقل مينمايند مورد توجه جوانان قرار گرفته که این موجب بیرغبتی جوانان به ازدواج گشته است.
بنابر اين هر چند که اصل در ازدواج و نکاح در نزد اکثر فقها، ندب و استحباب است؛ ولي با توجه به شرايط حاکم بر جهان ما بايد گفت که ازدواج ونکاح واجب است و بسياري از فقها از ديرباز بر اين نظرية بودهاند و حکم بر اين نظريه، امروز لازم به نظر ميرسد تا مسلمانان امر ازدواج را ساده و بياهميت تلقي ننمايند.
پيامبر اکرم صلیاللهعلیهوسلم میفرماید: «من جائکم ترضَونَ دينَه وخلقَه، فزوّجوه إن لاتفعلُوا تَکُن فِتنة في الارضِ وفسادٌ کبير»؛ هر کسيکه نزد شما براي خواستگاري دخترانتان آمد و شما دين و اخلاق او را پسنديديد، او را بپذيريد، وگرنه فتنه و فسادي گسترده در زمين پديد خواهد آمد.
اگر چنانچه ازدواج جوانان خيلي به تأخير بيفتد، بدون ترديد، زمينة بدبختي خود و ديگران را فراهم خواهند کرد و به همين خاطر است که آن حضرت صلیاللهعلیهوسلم تأخير در آن را روا ندانستند و اين تأخير، آنها را به کارهاي نادرست و ناشايست سوق خواهد داد.
لذا بر پدران واولياي بزرگوار لازم است که در اين خصوص بينديشند و از تأخير در دواج فرزندانشان جلوگيري کنند.
ادامه دارد…