نویسنده: رحمت الله رحمانی
حرص حالتی نفسانی است که انسان را به جمع آوری آنچه نیاز ندارد برمی انگیزد، بدون آن که به حدّ و مقدار معینی اکتفا کند. انسان حریص به هر اندازه از مال دنیا بهره مند باشد باز هم به خاطر نداشته هایش احساس فقر می کند و برای رهایی از این احساس خود را به زحمت انداخته و به هر کار ذلت باری تن می دهد. ضعف ایمان و حب دنیا از مهمترین عوامل ایجاد این بیماری روحی به شمار می آید.
گر چه معنى و مفهوم «حرص » اجمالا بر همه روشن است، ولى توجه به مفهوم دقيق آن نكته هاى تازه اى را به ما مى آموزد.
مفهوم حرص
حرص که مفهومی نزدیک به طمع دارد، در لغت به معنای علاقه شدید.([1]) «راغب » در «مفردات » حرص را به معنى شدت تمايل به چيزى مى داند و مى گويد: اين واژه در اصل به معنى فشردن لباس به هنگام شستشو به وسيله كوبيدن چوب مخصوصى بر آن است! «و زیاده روی در آزمندی و میل و اراده است» .([2]) و در اصطلاح در واقع حالت و صفتی نفسانی است که انسان را به جمع آوری آنچه نیاز ندارد برمیانگیزد، بدون آن که به حدّ و مقدار معینی اکتفا کند، چون حریص هرگز به حدی که در آنجا توقف کند، منتهی نمیشود.
مى توان گفت «حرص » است كه سرچشمه «بخل » مى شود، چرا كه حريص مى خواهد همه چيز را براى خود حفظ كند، همچنين حرص است كه گاه سبب جزع و بى تابى مى شود، چرا كه حريص هر گاه بعضى امكانات خود را از دست دهد پريشان حال و مشوش مى شود و بى تابى مى كند.
مساله حرص و دنياپرستى و دلباختگى و دلدادگى نسبت به مواهب مادى از ديدگاه قرآن بسيار خطرناك و نكوهيده و مايه انواع شر و فساد است و به يقين در مسير خودسازى و تكامل اخلاق از بزرگترين موانع محسوب مى شود.
اين نكته قابل توجه است كه حريص غنا و بى نيازى را در برون مى جويد در حالى كه ريشه غنا را بايد در درون جان پيدا كرد، از يكى از دانشمندان سؤال شد حقيقت غنا و بى نيازى چيست؟ در پاسخ گفت: اين است كه آرزوهايت كوتاه باشد و به آنچه خدا به تو داده است راضى شوى.
حرص مذموم وممدوح
واژه «حرص » معمولا بار منفى دارد و هرگاه اطلاق مى شود از آن حرص بر مال، ثروت، مقام و ساير شهوات مادى به ذهن مى رسد، اين به خاطر آن است كه غالبا اين واژه در اين گونه موارد به كار مى رود كه عموما مذموم و نكوهيده است.
ولى گاه اين واژه در مواردى به كار مى رود كه شايسته ستايش است، نه تنها جزء اخلاق رذيله نيست بلكه فضيلتى محسوب مى شود و آن در جايى است كه اين صفت در مورد علاقه شديد به كارهاى خير به كار رود.
خداوند متعالی يكى از فضايل پيامبر اسلام ^ را «حرص بر هدايت مردم و نجات آنها از گمراهى » مى شمرد، مى فرمايد: [لَقَدْ جَاءَكُمْ رَسُولٌ مِنْ أَنْفُسِكُمْ عَزِيزٌ عَلَيْهِ مَا عَنِتُّمْ حريص عليكم بالمؤمنين رؤوف رَحِيمٌ] به يقين رسولى از خود شما به سويتان آمد كه رنجهاى شما بر او سخت است و اصرار بر هدايت شما دارد و نسبت به مؤمنان رئوف و مهربان است ».([3])
در جاى ديگر مى فرمايد: [إِنْ تَحْرِصْ عَلَى هُدَاهُمْ فَإِنَّ الله لَا يَهْدِي مَنْ يُضِلُّ]؛ هر قدر بر هدايت آنها حريص باشى(سودى ندارد چرا كه) خداوند كسى را(كه به خاطر اعمال و صفات زشتش) گمراه ساخته، هدايت نمى كند و آنها ياورانى نخواهند داشت ».([4])
آثار حرص
احساس دائم فقر:
سیری ناپذیری انسان حریص باعث می شود هر اندازه از مال دنیا بهره مند باشد، باز هم به خاطر نداشته هایش احساس فقر کند.
در واقع تا زمانی که خواسته های انسان محدود نشود، احساس غنا و بی نیازی نخواهد داشت.
زحمت ابدی:
اشتیاق بی اندازه انسان حریص باعث می شود تمام عمر خودش را برای کسب منافع بیشتر مادی به زحمت بیندازد و حتی هیچ زمانی فرصت استفاده از آن را نیابد.
ذلیل شدن:
حرص، شخصیت انسان را درهم می شکند و ارزش او را در انظار مردم پایین می آورد.
سرچشمه گناهان:
حرص، از اموری است که سرچشمه بسیاری از گناهان می شود؛ از جمله دروغ، عدم مراعات حلال و حرام، پایمال کردن حقوق مردم و آلوده شدن به انواع ظلم و ستم ها.
طرق درمان حرص
حرص نیز مانند دیگر رذایل اخلاقی انسان را به پستی و انحطاط میکشاند، لذا باید برای نجات یافتن از عواقب شوم آن به درمان این رذیله پرداخت.
مى دانيم هميشه براى درمان اساسى يك بيمارى جسمانى، بايد به سراغ عوامل و ريشه هاى آن برويم، چرا كه بدون ريشه كن شدن آن عوامل، نتايج همچنان باقى و برقرار است و اگر به طور موقت با داروهاى مسكن آثار آن را بپوشانيم باز بعد از مدتى خود را نشان مى دهد.
بيماريهاى اخلاقى نيز به يقين همين گونه است حتما بايد ريشه يابى شود، سپس ريشه ها را بخشكانيم.
همان گونه كه قبلا اشاره شد يكى از ريشه هاى حرص، سوء ظن به خدا و عدم توكل بر اوست.
كسى كه خدا را قادر و رازق مى داند و كليد همه نيكى ها را به مضمون [بِيَدِكَ الْخَيْرُ، إِنَّكَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ]، [5] در دست او مى بيند، حرص در جمع مال و مواهب ديگر مادى نخواهد داشت.
كسى كه ايمان كامل به وعده هاى الهى دارد و پيام [مَا عِنْدَكُمْ يَنْفَدُ وَمَا عِنْدَ اللَّهِ بَاقٍ].([6])…؛ «آنچه نزد شماست فانى مى شود اما آنچه نزد خداست باقى مى ماند» را به گوش جان شنيده و پذيرفته است، به جاى حرص در جمع آورى مال، حرص در انفاق فى سبيل الله دارد.
هنگامى كه پايه هاى ايمان، در وجود انسان متزلزل گردد صفات رذيله بى شمارى به سراغ انسان مى آيد كه يكى از خطرناك ترين آنها حرص است، پس با تقويت پايه هاى ايمان بايد به مقابله با آن برخاست.
يكى ديگر از ريشه هاى حرص، جهل و بى خبرى نسبت به پى آمدهاى آن مى باشد.
اگر انسان بداند حرص، آرامش او را در تمام زندگى بر هم مى زند، حرص مايه رنج و تعب دايمى اوست، حرص شخصيت او را در هم مى كوبد و در انظار خوار و خفيف مى سازد، حرص سبب مى شود كه در عين غنا همچون فقيران زندگى مى كند، او زحمت بكشد و اموالش را براى ديگران ذخيره كند، در قيامت حساب آنها را بايد پس دهد، ولى در دنيا ديگران لذت آن را ببرند.
آرى اگر حريص در اين پيامدها بينديشد قطعا در روح او اثر مى گذارد.
ودر آخر:
1در این مورد انسان باید خوبی و شرافت و عزت نفس و فضیلت و آزادگی را که در قانع بودن نهفته است به یاد آورد و بدی و پستی و تحمل خواری و ذلّت و پیروی از هوای نفس را نیز داشته باشد و ببیند که مال اندوزی چه آفات دنیوی و اخروی دارد و اینکه هر چه جمع کند، روزی گذارده و میرود.
2در زندگی میانه روی کند و درهای مخارج را تا هر جا که ممکن است ببندد و به اندازۀ ضرورت اکتفا کند و اهل و خانواده خود را نیز به این روش عادت دهد، تا اینکه بتواند قانع زندگی کند و صفت پست حرص را در وجودش ریشه کن کند.
منابع
[1] ـ قرشی، سید علی اکبر؛ قاموس قرآن، تهران، دارالکتب الاسلامیه، ۷۸، چاپ هشتم، ج ۱ و ۲، ص ۱۱۹.
[2] ـ راغب اصفهانی، ترجمه مفردات الفاظ قرآن، مترجم غلامرضا خسروی، ج ۱، ص ۴۲۷.
[3] ـ سوره توبه/ آیه 128.
[4] ـ سوره نحل/ آیه 37.
[5] ـ سوره آل عمران/ آیه 26.
[6] ـ سوره نحل/ آیه 96.