نامزدی یا همان وعده ازدواج، توافقی است بین زن و مردی که به همدیگر وعده میدهند تا در آینده با هم ازدواج کنند. عمل خواستگاری قبل از مراسم عقد و اجرای صیغه نکاح صورت میگیرد و چنانچه مورد قبول واقع شود، این فاصله زمانی میان خواستگاری و اجرای مراسم عقد شرعی را «نامزدی» میگویند.
نامزدی وعده به نکاح است و عقد محسوب نمیگردد؛ بنا براین تا عقد نکاح معلوم نگردد، طرفین بیگانه پنداشته میشوند و به آنها بدون جاهاییکه شریعت دیدن آنرا در خواستگاری جایز دانسته، دیدن جاهای دیگر حرام میباشد. اما قابل ذکر است که اگر در دوره نامزدی عقد نکاح با شروط لازمه آن صورت گرفته باشد، اگرچه در عرف مردم آنرا نامزدی پندارند، ولی فقها آنرا عقد صحیح دانسته و آثار فقهی بر آن مرتب میگردد. یعنی از دیدگاه شرعی طرفین زن و شوهر پنداشته میشوند.
اما امروزه در بین مردم و جامعه کنونی ما، برخلاف اصول شرعی، اکثر مردم در دوره نامزدی با دو شیوه متناقض برخورد میکنند:
دستهای از مردم که به آداب و دستورات اسلامی مقید نمیباشند، به دخترشان اجازه میدهند که بدون محرم، هرجا که میخواهد با نامزدش برود و هر کاری که دوست دارد آزادانه انجام دهند، با یکدیگر رابطه رفاقت برقرار نمایند، به خانه یکدیگر آزادانه رفت و آمد نمایند و به سفرهای سه چهار ماهه بروند؛ به این بهانه که قصد آنان از این کار آشنایی با اخلاق، رفتار و طبیعت و اطلاع از فهم و شعور همدیگر است. درحالیکه این ادعایشان، ادعایی بیاصل و اساس و باطل است که اسلام به هیچوجه آنرا نمیپذیرد بلکه بدون هیچ اغماضی آن را حرام میداند و با آن مبارزه میکند. چرا که این عمل با مبادی اصول اخلاق و ارزشها منافات دارد و حیثیت و آبروی زن مسلمان و نظام اسلامی را خدشهدار میکند.
بر انسانهای عاقل و صاحب بصیرت، روشن است که اینگونه اختلاطهای نامشروع بین دختر و پسر در اکثر اوقات، منجر به فجایع اخلاقی و ارتباطات نامشروع میشود، که پیامدهاي بد و ناگواری خواهد داشت. البته که ضرر این کار بیشتر متوجه دختر میشود تا پسر؛ و آبروی دختر را لکّهدار میکند. زیرا اگر پس از این ارتباطات، از ازدواج با دختر منصرف شود، میتواند با بهانههایی از قبیل عدم تفاهم و عدم تجانس اخلاقی، انصراف خود را توجیه کند و قطعاً این کارش عامل شبههانگیز و سبب بدنام شدن دختر خواهد شد و حیثیت دختر بر سر زبانها میافتد که در نهایت امر، کسی دیگری حاضر به ازدواج با او نمیگردد.
در مقابل این گروه بیمبالات، دستهای دیگر از مردم هستند که آداب اسلامی را نادیده میگیرند؛ این گروه افراطی هستند که با پشت پازدن به سنّت رسول خدا صلی الله علیه وسلم در این مورد، نه تنها قبل از عقد به خواستگار دخترشان اجازه رؤیت نامزدش را نمیدهند، بلکه اعلان میدارند که دامادشان تا شب زفاف، اجازه ندارد دخترشان را ببیند.
در این باره شیخ محمد ابوزهره میگوید: «اسلام به روش افراطی برخی از مقدسنماهای متحجر که در خواستگاری از دیدن ممانعت مطلق به عمل میآورند، توجه نکرده است، چرا که با این رویه خواستگار تنها به اوصاف توصیف شده تکیه میکند. چه بسا کسانی که دختر را دیده باشند، نپسندند، در حالی که اگر خود خواستگار او را ببیند، بپسندد. همچنین ممکن است زنانی که عروس را مشاهده کرده باشند او را بپسندند و در نزد داماد از او تعریف و تمجید نمایند، و داماد نیز مورد را زیبا و جالب تصور کند، در حالی که اگر بعداً او را ببیند چه بسا برخلاف تصورش باشد در این صورت کینه و بیزاری در او پدید میآید که همواره در آینده، زندگی زناشویی او را تهدید مینماید و چهبسا اگر در وهلهی اول خواستگاری، دختر را میدید او را میپذیرفت». بر انسانهای فهیم و دانا روشن است که اتخاذ این موقف، و مقید بودن به این آداب تناسبی با شریعت اسلام ندارد و اغلب اوقات زن و شوهر به آرامش نفسی و خوشبختی و سعادت نمیرسند.
پس بر خواستگاران و اولیاء دختران لازم و ضروری است که در موقع خواستگاري و آستانۀ ازدواج به حدود الهی پایبند باشد اگر خواهان حفظ کرامت و ارزش زن هستند و میخواهند خانوادهی سالم و اجتماع از نظر اخلاقی محفوظ بماند.
ترجمه: … «پس اینها حدود الهی است، از آنها تجاوز نکنید. و هر کس از حدود و مرزهای الهی تجاوز کند، بیگمان اینچنین کسانی ستمگرند» سوره بقره آیه (229).
در اینجا ناچاریم حکم اسلام را در مورد حلقهی نامزدی، جهت روشن شدن آن براي جوانانی در آستانه ازدواج ذکر نماییم. انگشتر طلا که به «حلقه نامزدی» مرسوم است استعمال آن براي مردان حرام است، به دو دلیل زیر:
به سبب اینکه آن یک نوع تقلید کورکورانه از بیگانگان و تشابه به آنان است ورسول خدا صلی الله علیه وسلم هم از تقلید و تشبیه کورکورانه نهی کرده است. امام احمد و ابوداوود از ابن عمر رضی الله عنه روایت کردهاند که رسول خدا صلی الله علیه وسلم فرمود: «کسی که خود را به صورت قومی نشان دهد، جزو آن قوم به حساب میآید».
در این فرمایشات رسول خدا صلی الله علیه وسلم فرقی بین زن و مرد نیست و هر دو از تشابه به دیگران نهی شدهاند.
دوم به سبب اینکه پیامبر صلی الله علیه وسلم استعمال طلا را برای مردان تحریم فرموده و مردان را از پوشیدن طلا نهی فرمودهاند. پیامبر صلی الله علیه وسلم میفرمایند: «طلا و ابریشم برای زنان امت من حلال قرار داده شدهاند و برای مردان امت من حرام هستند».
مسلم و ابنحبان از ابنعباس نقل کردهاند که رسول خدا صلی الله علیه وسلم شخصی را دید که انگشتر طلا در دست داشت، حضرت آن را از دستش بیرون آورد و دور انداخت و سپس فرمود: «بعضی از شما عمداً تمایل به پارهای آتش پیدا میکند و آن را در دستش قرار میدهد» (صحیح مسلم ۲۰۹۰). یعنی استفاده از انگشتر طلا برای مردان موجب آتش جهنّم است. بعد از اینکه رسول خدا صلی الله علیه وسلم تشریف برد، به آن مرد گفتند: برو و انگشترت را بردار و به طریقی از آن استفاده کن، آن مرد پاسخ داد: به خدا قسم چیزي که پیامبر صلی الله علیه وسلم آن را دور انداخته، من دیگر آن را برنمیدارم.
اما استعمال انگشتر نقره برای مردان به شکل حلقه خواستگاری، نه تنها جائز بلکه مستحب میباشد. بخاری از ابنعمر روایت میکند که گفت: «پیغمبر صلی الله علیه وسلم یک انگشتر نقره در دست داشت، بعد از وفات پیامبر صلی الله علیه وسلم در دست ابوبکر رضی الله عنه بود و بعد از ابوبکر در دست عمر رضی الله عنه بود و بعد از عمر، عثمان رضی الله عنه آن را در انگشت میکرد تا اینکه در چاهی به نام اریس افتاد و گم شد.».