تعصب، هستۀ فساد آمریکا

نویسنده: ابوعرفان
یکی از بزرگ‌ترین مشکلات اساسی جهان انسانیت که تمامی قوانین و ضوابط و مصوبه‌های نهادها، انجمن‌ها و خصوصاً قوانین کشوری و بین‌المللی را به چالش کشیده است، موضوع «نژادگرایی، تبعیضات قومی، زبانی و حتی رنگ و فرهنگ» است.
جهانی که امروزه تبدیل به یک دهکدۀ کوچک و به هم‌تنیده شده و مردمان آن دم از رشد و ترقی، پیشرفت و تعالی، نوآوری و تمدن می‌زند و در کنار این ادعاها، حتی آسمان را نیز به نوعی تسخیر کرده‌اند و سفر به سیاره‌ها و فضا برای‌شان امری عادی گشته است، در بخش معنویت یا به عبارتی دیگر، در بُعد انسانیت خود سخت دچار بحران و از هم گسستگی است.
به طور مثال کشور آمریکا که در سطح جهان خود را سردمدار حقوق بشر و صلح جهانی می داند، از نخستین روزهای کشف آن و دقیقا در سده های هفده و هجده میلادی معضل تعصب در آن سر برآورد و تبدیل به یک چالش جدی و حاد گشت بین مهاجران ساکن آمریکای امروزین. از آنجایی که آمریکا یک سرزمین تازه کشف شده بود، امواج مهاجرت به سوی آن شدت گرفت، البته هدف این مهاجرت‌ها، نخست رهایی از یوغ ظالمانۀ نظام‌های مستبد و مستکبر حاکم در کشورها بود و سپس یافتن سرزمین مناسبی برای کشاورزی و گذر زندگی که متأسفانه پس از ورود اروپاییان یا همان موج دوم مهاجرت‌ها به آمریکا، درگیری شدیدی بین بومیان سرخ‌پوست و تازه‌واردان درگرفت که می‌توان این نبرد بومی و غیربومی را عنوان طرح انواع تعصب و برده‌داری در آمریکا خواند که تا اوایل نیمه قرن نوزدهم طول کشید و با پایان جنگ بر اثر آزادی بردگان، قضیه شمال و جنوب که اساس آنرا موضوع اقتصادی تشکیل می داد، مطرح گشت که پایه‌گذار مبحث تعصب در چهره نوین آن شده و آتش اختلافات را از نو برافروخت.
عامل اصلی این اختلافات را می‌توان موقعیت حساس و ارزشمند شمال و میلیون‌ها هکتار زمین حاصل‌خیز جنوب دانست که هزاران برده سیاه‌پوست در اوایل قرن نوزدهم در این مزارع مشغول کشت توتون و پنبه بودند و شمالی‌های تجارت‌پیشه و صنعت‌گر، کشاورزان را افراد بدوی و عقب‌مانده و پس‌گرا و موجودات دست و پاگیر می‌پنداشتند و خود را نژاد برتر تصور می‌کردند و این اختلاف شمال صنعتی و جنوب کشاورزی، منجر به جنگ چهارسالۀ خونینی شد که حتی بذر تعصبات خسبیده را آبیاری کرد و سناریو را از سر گرفت.
بدین ترتیب که سرخ‌پوستان شمالیِ صنعت‌گر با از دست دادن ثروت‌شان در دل‌هایشان نفرت سیاه‌پوستان جنوبی که حالا خود را با شمالی‌ها برابر و یکسان می‌دانستند، موج می‌زد و سیاهان جنوب در پی بازیافت و جبران حقوق تضییع شده‌ای خود که سال‌ها بردگی را تحمل کرده بودند نیز هدفمند تلاش می‌کردند و حتی اصلاحیه سیزدهم قانون اساسی آمریکا در سال (1865م) مبنی بر عدم استفاده از انسان‌ها به عنوان برده جز در صورت مجازات شخصی، بازهم نتوانست این معضل را حل و فصل کند.
این وضع سرزمینی بود که از نو بنیاد نهاده شده و اساسات آن مبنی بر تعصبات و نفرت‌ها تأسیس شده بود و کتله‌های بشری که از ملیت‌های مختلفی در آن ساکن گشته بودند، نفرت و برتری‌خواهی نژادی تا اینجای تاریخ، هسته اصلی تفرقه و چنددستگی و چه‌بسا درگیری و نزاع و اصالت و عدم آن محسوب می‌شد.
Share.
Leave A Reply

Exit mobile version