
نویسنده: دوکتور نورمحمد محبی
قرآن؛ معجزهای فراتر از زمان
بخش سیام
نقش مغز در توجه و عادتپذیری
خداوند متعال در قرآن کریم میفرماید: ﵟوَءَاتَىٰكُم مِّن كُلِّ مَا سَأَلۡتُمُوهُۚ وَإِن تَعُدُّواْ نِعۡمَتَ ٱللَّهِ لَا تُحۡصُوهَآۗﵞ [ ابراهیم: ۳۴] ترجمه: «و به شما داده است هر آنچه كه خواسته باشيد و اگر بخواهيد نعمتهاي خدا را بشماريد (از بس كه زيادند) نميتوانيد آنها را شمارش كنيد.»
در این آیه، بهجای کلمۀ «نعَم» (جمع)، از کلمۀ «نعمة» (مفرد) استفاده شده است تا عظمت نعمت واحدی را نشان دهد؛ یعنی اگر انسان عمر خود را وقف شمارش خیرات یک نعمت کند، از عهدۀ آن برنخواهد آمد و اگر از شمارش آن عاجز باشد، از شکرگزاری آن نیز ناتوانتر خواهد بود.
یکی از بزرگترین نعمتهای الهی، «مغز انسان» است؛ ساختاری پیچیده و حیرتانگیز که خداوند متعال در وجود بشر قرار داده است، در این بخش، دو توانایی مهم مغز را بررسی میکنیم: «توجه» و «عادتپذیری»؛ که هر دو از الطاف پنهان خداوند متعال به انساناند و نبود آنها زندگی را جهنمی میسازد.
توجه: تمرکز آگاهانه بر یک موضوع
توجه، توانایی تمرکز مغز بر یک محرک خاص در میان معلومات بیشمار حسی است، این توانایی باعث میشود انسان بتواند فکر کند، یاد بگیرد و عملکرد مؤثر داشته باشد، دانشمندان این پدیده را «آگاهی انتخابی» یا (Selective Attention) مینامند.
مثال تجربی: اگر دستگاه ضبط صوتی را کنار پنجرهای بگذارید که رو به سَرَک باز میشود و همزمان با یکی از اعضای خانواده دربارۀ موضوعی دقیق و حساس نیم ساعت گفتوگو کنید، سپس از او بپرسید در این مدت در سَرَک چه گذشت، ممکن است بگوید: «چیزی نشنیدم» اما وقتی صدای ضبطشده را پخش میکنید، صداهایی چون فریاد، سروصدا، فروشندگان و صحنههای گوناگون را خواهید شنید.
اینجا چه رُخ داده است؟ صدا به گوش رسیده، پردهٔ صماخ گوش را لرزانده و به مغز منتقل شده است؛ اما مغز آن را نادیده گرفته است. این، همان توانایی مغز برای تمرکز بر یک موضوع و نادیده گرفتن سایر محرکها است.
توجه پایدار
گاهی مغز تمرکز طولانیمدت روی برخی محرکها دارد؛ مانند مادر شیردهی که در میان تمام صداهای بلند تنها با گریۀ طفل خود بیدار میشود، یا رانندهای که با شنیدن صدایی غیرعادی از ماشین موتر خود، بلافاصله متوجه مشکل میشود. این نمونهها، نشاندهندهٔ شکل پیشرفتهتر توجه یعنی «تمرکز دائمی» است.
عادتپذیری: نادیدهگرفتن محرکهای تکراری
برعکس توجه، «عادتپذیری» توانایی مغز در نادیده گرفتن محرکهایی است که تکرار میشوند و اهمیت حیاتی ندارند. بدون این قابلیت، انسان در محیطهای پُرصدا مانند کارخانه، میدانهای هوایی یا کنار سَرَک نمیتوانست زندگی عادی داشته باشد.
نمونهها: کارگری که در کارخانهای پُر از صدای موترها کار میکند، به آن صداها عادت کرده و تنها در صورت توقف غیرمنتظرهٔ موتر بیدار میشود.
کسی که در نزدیکی میدان هوایی زندگی میکند، صدای طیارات را نادیده میگیرد؛ اما در برابر صداهای خاص عکسالعمل نشان میدهد.
مغز انسان از طریق جریانی که هنوز بهطور کامل برای دانشمندان شناخته نشده، این محرکهای تکراری را سرکوب میکند و مانع رسیدن آنها به مرکز توجه میشود. این همان خاصیت «اعتیاد به محرک» یا (Habituation) است.
هماهنگی توجه و عادتپذیری
این دو قابلیت، علیرغم تضاد ظاهری، در کنار هم کار میکنند تا انسان بتواند در دنیای پیچیده و پُر از محرکهای گوناگون، تمرکز کند و ذهن خود را از آشفتگی حفظ نماید.
توجه، مغز را قادر میسازد روی آنچه مهم است تمرکز کند.
عادتپذیری، مغز را از خسته شدن در برابر صداها و معلومات غیرضروری حفظ میکند.
خلاصه این که زندگی بدون این دو توانایی مغز، چیزی جُز آشفتگی، ناتوانی در تمرکز و رنج کشیدن دائمی نمیبود. هر دو، نعمتهایی بینظیر و بخشهایی از همان نعمتیاند که خداوند در سورۀ ابراهیم علیه السلام به آن اشاره کرده است: ﵟوَءَاتَىٰكُم مِّن كُلِّ مَا سَأَلۡتُمُوهُۚ وَإِن تَعُدُّواْ نِعۡمَتَ ٱللَّهِ لَا تُحۡصُوهَآۗﵞ [ابراهیم: ۳۴]
ترجمه: «و به شما داده است هر آنچه كه خواسته باشيد و اگر بخواهيد نعمتهاي خدا را بشماريد (از بس كه زيادند) نميتوانيد آنها را شمارش كنيد.»
مُخچه: مرکز هماهنگی حرکات بدن
مخچه (Cerebellum) بخشی از مغز است که کمتر مورد توجه قرار میگیرد؛ اما نقش آن در زندگی انسان حیاتی و شگفتانگیز است، این بخش کوچک که وزنش حدود ۱۵۰ گرام است، عملکردی بهمراتب فراتر از آنچه تصور میشود دارد.
عملکرد اصلی
دانشمندان از طریق تجربیات متعدد دریافتهاند که مُخچه، مرکز «هماهنگی و انسجام حرکات بدن» است. برخلاف قشر مغز که در فعالیتهای ذهنی نقش دارد، مُخچه وارد تحلیلهای فکری نمیشود؛ بلکه عملکردهای حرکتی مانند ایستادن، راه رفتن، گرفتن اشیا و حفظ تعادل را تنظیم میکند.
مثال: وقتی مغز دستور باز کردن دروازهٔ موتر را میدهد، این مُخچه است که محاسبه میکند چه مقدار نیرو برای این کار لازم است. همانگونه که انجینر معمار طرح ساختمان را تهیه میکند و انجینر عمران محاسبات فنی را انجام میدهد، مُخچه نیز محاسبات دقیق لازم برای اجرای حرکات بدنی را به عهده دارد. ([1])
ادامه دارد…
() موسوعة الإعجاز العلمي في القرآن والسنة، ج ۱، صـ ۱۱۵-۱۱۸.