نویسنده: دوکتور نورمحمد محبی
قرآن؛ معجزهای فراتر از زمان
بخش بیستونهم
زوجیت در هستی (تقابل بنیادین و اعجاز علمی قرآن کریم)
تقارن، تقابل و توازن، از بنیادیترین اصول حاکم بر نظام هستیاند؛ و قرآن کریم، کتابی است که با دقتی علمی بیمانند، از این اصول سخن گفته است، یکی از این اصول، قاعدۀ «زوجیت» است؛ مفهومی که در قرآن کریم با تعابیر متعددی آمده، از جمله: «وَمِن كُلِّ شَيۡءٍ خَلَقۡنَا زَوۡجَيۡنِ لَعَلَّكُمۡ تَذَكَّرُونَ» [ذاریات: ۴۹] ترجمه: «ما از هر چيز جفتي را آفريدهايم، تا اين كه شما (عظمت آفريدگار را) ياد كنيد.»
همچنین، در آیهای دیگر آمده است: «سُبۡحَٰنَ ٱلَّذِي خَلَقَ ٱلۡأَزۡوَٰجَ كُلَّهَا مِمَّا تُنۢبِتُ ٱلۡأَرۡضُ وَمِنۡ أَنفُسِهِمۡ وَمِمَّا لَا يَعۡلَمُونَ» [یس: ۳۶] ترجمه: «تسبيح و تقديس خداوندي را سزا است كه همه نرها و مادهها را آفريدهاست، اعم از آنچه از زمين ميرويد، و از خود آنان، و از چيزهائي كه ايشان نميدانند.»
در این بخش، به بررسی ابعاد تفسیری، هستیشناختی و علمی این قاعدۀ قرآنی خواهیم پرداخت.
برداشت تفسیری متقدمین از مفهوم زوجیت
در زمان نزول قرآن، آیۀ: «خَلَقۡنَا زَوۡجَيۡنِ» بهطور عام، نشاندهندۀ ساختار دوتایی و تقابلی اشیاء در خلقت تلقی میشد. مفسران صدر اسلام، همچون «حسن بصری» رحمه الله و «تابعین» دیگر، زوجیت را نهفقط در نر و ماده؛ بلکه در تمام اضداد هستی مانند:
• شب و روز
• آسمان و زمین
• نور و ظلمت
• برّ و بحر
• مرگ و زندگی
تفسیر میکردند، این برداشت، در زمان خود، بیانگر درک عمیقی از هماهنگی و توازن در آفرینش بود؛ و حقیقتًا با نظاممندی و نظم موجود در طبیعت انطباق داشت.
این نگرش، زوجیت را نوعی «توازن ذاتی» در کائنات میدانست که در آن، هر شیء، مکمل یا متقابلی دارد -بهجز ذات اقدس الهی که از هرگونه زوج و شبیه، منزّه و بینیاز است.
نگرش علمی معاصر به زوجیت در خلقت
با پیشرفت علم بشری، بهخصوص در بخشهای فیزیک، زیستشناسی و کیهانشناسی، معنای کلمۀ «زوج» یا «دوگانگی» در آیۀ شریفه ابعاد عمیقتری یافته است؛ بهگونهای که امروزه، اصل زوجیت نهفقط در موجودات زنده؛ بلکه در ذرات بنیادی طبیعت نیز قابل مشاهده و اثبات است.
زوجیت در عالم ذرات
مطابق نظریههای فیزیک ذرات، تمام ماده در جهان از ذرات زیراتمی ساخته شده است، دو عنصر بنیادی که ساختار هر اتم را تشکیل میدهند، عبارتاند از:
• الکترون (بار منفی)
• پروتون (بار مثبت)
این دو، اگرچه «نر» و «ماده» به معنای زیستی نیستند؛ اما بهعنوان «زوج»هایی متقابل با بارهای الکتریکی متضاد، در تعاملی مستمر به سر میبرند. در واقع، زوجیت در این سطح، بهمعنای تضاد و تکمیل است؛ مفهومی که در آیۀ ذاریات نیز قابل استنباط است. علاوه بر این، وجود ذره و پادذره (پوزیترون در برابر الکترون) نیز گواه دیگری بر این نظم زوجی در ذرات کیهانی است.
زوجیت در گیاهان و حیوانات
قرآن کریم در سورۀ یس اشاره میکند: «مِمَّا تُنۢبِتُ ٱلۡأَرۡضُ» («از آنچه زمین میرویاند»
تحقیقات علمی، پس از قرنها، اثبات کرد که گیاهان نیز همانند حیوانات، دارای اندام نر و مادهاند و جریان لقاح در بسیاری از گیاهان از طریق گردهافشانی و تلقیح جنسی انجام میگیرد. این کشف که سابقهای بیش از چند قرن ندارد، در قرآن کریم چهارده قرن پیش بهروشنی بیان شده است.
زوجیت در انسان و جانوران
واضحترین مصداق زوجیت، در انسانها و اغلب گونههای حیوانی است که وجود دو جنس نر و ماده لازمۀ تداوم نسل و تنوع زیستی است؛ اما فراتر از آن، حتی در موجودات زندهای که تولید مثل غیرجنسی دارند (مانند برخی باکتریها یا قارچها)، اشکال پنهانی از تعامل دوگانه یا مکمل مشاهده میشود که در مفاهیم علمی جدید، نوعی زوجیت ژنتیکی به شمار میرود.
زوجیت در آنچه نمیدانیم
جملۀ شگفتآور: «وَمِمَّا لَا يَعۡلَمُونَ» ترجمه: «و از آنچه نمیدانند» در سورۀ یس، نگاهی پیشگویانه دارد که در دل خود، تمام احتمالات ناشناختۀ علمی را در بر میگیرد. امروزه، در بخشهای چون فیزیک کوانتوم، زوجیت بهصورت تقارنهای پنهان یا پارامترهای مکمل (مانند اسپین، بار، ایزواسپین، بار رنگ کوارکها و…) نیز دیده میشود؛ که اغلب انسان هنوز در کشف اسرار آنها عاجز است.
توازن، تقابل، و وحدت در تنوع
زوجیت در قرآن کریم، تنها یک توصیف علمی از ساختار خلقت نیست؛ بلکه دلالت فلسفی نیز دارد. زوجیت در هستی:
• توازن میآفریند (نر و ماده، مثبت و منفی)
• تضاد را معنا میبخشد (نور و ظلمت، خیر و شر)
• و در عین حال، نشانگر وحدت حاکم بر کثرت است؛ زیرا تمام این زوجها، به یک خالق واحد بازمیگردند.
ذات اقدس الهی، در پایان آیه چنین معرفی میکند: «لَعَلَّكُمۡ تَذَكَّرُونَ» [ذاریات:۴۹] ترجمه: «تا اين كه شما (عظمت آفريدگار را) ياد كنيد.» یعنی توجه به ساختار دوگانهی جهان، نهفقط برای فهم علمی؛ بلکه برای بیداری عقل و رجوع به وحدانیت خداوند متعال است.
به عنوان خلاصه باید گفت که قاعدۀ زوجیت، از عمیقترین اصول حاکم بر هستی است؛ اصلی که قرآن کریم با ظرافت تمام، آن را در دو آیۀ روشنگر بیان داشته است. از سطح تفسیر متقدمین تا عمق تبیین علمی نوین، مفهوم زوج، همواره بهعنوان نشانهای از نظم، توازن، و خلاقیت الهی مطرح بوده است.
این اصل، نهتنها در زیستشناسی که در فیزیک، کیهانشناسی و حتی روابط متافیزیکی نیز دیده میشود و قرآن کریم، بهجای آنکه با کلمات محدود و مربوط به عصر خاص سخن بگوید، با زبانی جامع، مفاهیمی فراتاریخی را بیان کرده که با هر دوره از پیشرفت بشری، درک تازهای از آن پدیدار میشود. [1]
ادامه دارد…
بخش قبلی | بخش بعدی