
نویسنده: عبیدالله نیمروزی
سیرت ابو حامد امام محمد غزالی رحمهالله
بخش هجدهم
پذیرش هدایا و مقایسه با اصحاب و تابعین
در پاسخ به کسانیکه پذیرش هدایای سلاطین را با استناد به رفتار اصحاب و تابعین توجیه میکنند، امام محمد غزالی رحمهالله بهوضوح بیان میدارد که این قیاس نادرست است. او با مقایسۀ فرشتگان و آهنگران میفرماید: «این قیاس همانند مقایسه فرشتگان با آهنگران است!» چرا که علمای سلف، حتی در صورت پذیرش هدایا، هیچگاه از اصول علمی و دینی خود عدول نکردند و درواقع، برای حفظ اصول خود، حتی در مواقعی که تحت فشار حکومتها قرار میگرفتند، از دخالت در سیاستهای حکومتی خودداری میکردند. درحالیکه در دوران امام غزالی رحمهالله، پذیرش هدایا به معنای همراهی و حمایت از سیاستهای ظالمانۀ حکام تلقی میشد.
حکم شرعی پذیرش هدایا و تحلیل آن
امام غزالی رحمهالله در نهایت، دو حالت مختلف را برای پذیرش هدایای حکام بررسی میکند:
۱. پذیرش هدایا از منابع حلال: درصورتیکه فرد عالم یقین داشته باشد که هدیۀ دریافتی از منبع حلال بهدست آمده است، از نظر فقهی جایز است که آن را بپذیرد. با این حال، امام غزالی رحمهالله تأکید میکند که حتی در این صورت نیز پذیرش این هدایا از نظر اخلاقی و اجتماعی مکروه است. چرا که این عمل ممکن است فرد را به وابستگی به حکومت و سیاستهای آن دچار کند.
۲. پذیرش هدایا از منابع مشکوک یا حرام: اگر هدیهای از منبع مشکوک یا حرام بهدست آمده باشد، امام محمد غزالی رحمهالله آن را حرام میداند و تأکید میکند که چنین هدایایی باید بهطور قطع از سوی علما رد شود.[1]
امام محمد غزالی رحمهالله در مباحث مختلف خود، بهویژه در مسائل اخلاقی و اجتماعی، به شدت از نزدیکی به سلاطین جابر و مستبدان زمان خود پرهیز میکند و این موضوع را بهطور صریح در آثار خود بیان کرده است. در دیدگاه امام محمد غزالی رحمهالله، کنارهگیری از حکام ظالم و بیزاری از افعال و مظالم آنان نه تنها اقدامی ضروری، بلکه واجب و موجب سلامت دینی و اجتماعی فرد است. وی تأکید میکند که انسان نباید با حکام مستبد و ظالم ارتباطی برقرار کند و حتی نباید در جستجوی روشهای تقرب به آنها باشد. بهویژه در شرایطی که حکام در برابر مردم ظلم و فساد گستردهای را اعمال میکنند، این نوع کنارهگیری بهعنوان یک نوع جهاد اجتماعی و دینی ارزیابی میشود.
کنارهگیری از سلاطین: اقدامی واجب و ضروری
امام محمد غزالی رحمهالله در جایی دیگر به وضوح بیان میکند که در شرایط حاکمیت سلاطین ظالم، تنها راه نجات و سلامت دینی انسان، کنارهگیری کامل از آنان است. این کنارهگیری نباید محدود به عدم ارتباط فیزیکی با حکام باشد، بلکه باید بهطور کامل از افعال و مظالم آنان بیزاری جست. امام غزالی رحمهالله تأکید میکند که انسان نباید خواهان طول عمر حکام ظالم باشد و نه تنها نباید آنان را مدح و ستایش کند، بلکه باید در برابر فساد و ظلم آنها با کلمات انتقادی و صریح واکنش نشان دهد. چنین رویهای نه تنها بهعنوان یک اقدام اخلاقی و دینی ضروری است، بلکه بر اساس آموزههای امام غزالی رحمهالله، برای حفظ کرامت انسانی و سلامت جامعه ضروری میباشد.
نارضایتی از حکومتهای جابر و استبدادی
امام غزالی رحمهالله بهویژه در شرایطی که حکام و سلاطین بهطور مطلقالعنان در حکومتهای خود تصرف کردهاند و ظلم و فساد را در جامعه گسترش دادهاند، خواستار نارضایتی صریح از آنان است. در این دوران که زندگی بسیاری از افراد جامعه به شدت تحت تأثیر و مشروط به رضایت حکام قرار دارد، امام محمد غزالی رحمهالله به علما و مردم توصیه میکند که از پذیرش هدایا و عطایا از سوی این حکام خودداری کنند. وی میفرماید که این پذیرش، علامت صریح نارضایتی از حکومت و اظهار تنفر از آنهاست. امام محمد غزالی رحمهالله با توجه به تجربیات خود و مشاهدۀ ظلمهای گسترده در دوران حکومتی سلاطین و وزرای جابر، بر این باور بود که تنها از این طریق میتوان تأثیر منفی حکام را در زندگی و کارهای دینی کاهش داد و به جامعهای سالم و آزاد از فساد دست یافت.
جهاد در برابر ظلم: نقد صریح حکومتها
امام محمد غزالی رحمهالله در بسیاری از مواقع در ملأعام، در برابر حکام زمان خود سخن گفته و انتقادهای خود را بهطور شفاف بیان کرده است. وی هرگز از بیان حقیقت در برابر سلطنتها و حکام خودداری نکرده و بهویژه در حضور آنان، به نقد و بررسی وضعیت سیاسی و اجتماعی پرداخته است. یکی از مهمترین نمونههای این نقد، برخورد امام غزالی رحمهالله با سلطان سنجر، پادشاه سلجوقی است. زمانی که امام غزالی رحمهالله با سلطان سنجر دیدار کرد، بهطور صریح و بیپرده به وضعیت سخت مسلمانان و مشکلات اجتماعی آنان اشاره کرد و گفت: «متاسفم که گردنهای مسلمانان از مصایب و مشقتها دارد میشکند و گردنهای اسبانت از بار طوقهای زرین». این سخنان بهطور واضح حاکی از انتقاد شدید امام غزالی رحمهالله از سیاستهای حکومتی و ظلمهایی بود که تحت سلطنت سلطان سنجر بر مسلمانان وارد میشد.
پایبندی به اصول: نقد و اعتراض به نظامهای ظالمانه
امام محمد غزالی رحمهالله بهخوبی میدانست که برخورد با حکام ظالم تنها از طریق اعتراضات مستقیم و بدون ترس از تبعات آن میتواند نتیجهبخش باشد. وی معتقد بود که علمای دین و مردم مسلمان نباید تحت تأثیر تهدیدات و فشارهای حکومتی، از مواضع اصولی خود عدول کنند. امام غزالی رحمهالله از همین رو همواره در مواجهه با حکام، بهویژه سلاطین جابر، بهطور آشکار از ظلم و فساد آنان انتقاد میکرد و سعی میکرد تا پیامدهای منفی این نوع حکمرانی را برای جامعه روشن کند. در واقع، امام غزالی رحمهالله نهتنها در نوشتهها و تألیفات خود، بلکه در برخوردهای مستقیم خود با حکام نیز همواره از اصول دینی و اجتماعی خود دفاع میکرد و در برابر فساد و ظلم سکوت نمیکرد.
سیاستهای مالیاتی و اعتراض به سیستم حکومتی
یکی از مواردی که امام محمد غزالی رحمهالله بهشدت به آن اعتراض داشت، نظام مالیاتی سلطنتها و درآمدهای حاکمان بود. وی معتقد بود که سیستم مالیاتی حکام بر اساس ظلم و ستم به مردم استوار است و این سیستم موجب فشار مضاعف بر مسلمانان میشود. امام محمد غزالی رحمهالله با اعتراض به این نظام مالیاتی و درآمدهای حاصل از آن، از علما و مردم خواست که در برابر چنین ظلمهایی مقاومت کنند و هرگونه همکاری با حکام در این زمینه را رد کنند.
در نهایت، امام محمد غزالی رحمهالله با نقد صریح سیاستهای حکومتی و پذیرش هیچگونه همکاری با حکام ظالم، بر لزوم مقاومت در برابر ظلم و فساد تأکید میکند و این عمل را نه تنها یک وظیفۀ دینی، بلکه یک جهاد اجتماعی و اخلاقی میداند که در هر زمان و هر شرایطی باید به آن پایبند بود.[2]
در دوران سلطنت سلجوقیان، که فساد و ظلم در بسیاری از نقاط کشور گسترده بود، امام غزالی رحمهالله با درک عمیق از وضعیت اجتماعی و سیاسی زمان خود، به نقد و اصلاحات حکومتی پرداخته و همواره در تلاش بود تا حکام و وزرای آنها را از فساد و ظلم آگاه کند. امام محمد غزالی رحمهالله نهتنها در نوشتههای خود به نقد حکام پرداخته، بلکه در برخوردهای شخصی و مستقیم با حکام وقت نیز شجاعت به خرج داده و اصلاحات اساسی را پیشنهاد میکرد. در این بخش از تاریخ، امام غزالی رحمهالله در نقش یک مصلح اجتماعی و سیاسی، تأثیر فراوانی بر تفکر دینی و اجتماعی زمان خود گذاشت و توانست بسیاری از ظلمها و فسادها را محکوم کند.
ادامه دارد…
[1] . امام محمد غزالی، احیاء علوم الدین، جلد ۲، صفحه ۱۲۳.
[2] . رجال الفکر و الدعوة ج۱ به نقل از مکتوبات امام غزالی رحمهالله.