نویسنده: عبدالحمید نورزوی
یک شبهه و ازالۀ آن
امر به معروف و نهی از منکر موجب اصلاح جامعه نمیگردد؛ زیرا در امر به معروف و نهی از منکر رضایت و میل افراد درنظر گرفته نمیشود، بلکه برخلاف میل و خواستۀ آنان میباشد؛ لذا موجب اصلاح افراد و برچیدهشدنِ منکرات نمیگردد و اگرچه از کوچه و بازار، مظاهر آن نابود گردد و از علنیشدن آنها جلوگیری به عمل هم آید؛ اما افراد در پنهانی، آنها را با میل و قوتی بیشتر و با علاقۀ بیشتر انجام میدهند و در نتیجه به عوض آنکه از حجم منکرات کاسته شود به آنها افزایش حاصل میشود. به مجرد آنکه موانع برداشته شود، جرمپیشگان با شور و شعب بیسابقهای به انجامدادن آنها روی میآورند و مظاهر آنها نسبت به هر وقت دیگر، در شهرها و قریهها بیشتر ظاهر میگردد.
بناءً وقتیکه امر به معروف و نهی از منکر، جرایم را نابود نمیسازد؛ بلکه پنهان میسازد، فایدۀ آن چیست؟ چون جرم، جرم است و منکر، منکر است، فرقی ندارد چه آشکارا انجام گیرد و چه پنهانی؛ پس فلسفۀ امر به معروف و نهی از منکر چه میتواند باشد؟
پاسخ: جواب این اعتراض این است که امر به معروف و نهی از منکر به دو شکل صورت میگیرد: با زبان و عمل. اصلاحات اساسی و تغیرات بنیادی در افراد و جامعه، توسط تعلیم و تربیه، دعوت و تبلیغ، موعظۀ حسنه، ارشاد و سلوک که اشکال متنوعی از امر به معروف زبانی محسوب میشود، تحقق مییابد و اگر به همین طریق، افراد اصلاح شوند و معروفات را انجام دهند و منکرات و گناهان و جرایم را کنار بگذارند، دیگر نیازی به انکار و تغییر عملی باقی نمیماند و اگر افراد شرور و سرکش به موعظه و نصیحت به راه نیامدند و باز هم به ارتکاب جرایم و گناهان و منکرات بهطور علنی ادامه میدادند، آنجاست که نیاز به انکار عملی پیدا میشود؛ چون منکرات به دو طریق (علنی و پنهانی) انجام میگیرد و اسلام میخواهد که جرایم و معاصی و گناهان، مطلقاً صورت نگیرد؛ نه علنی و نه پنهانی، و نابودی هر دو مطلوب است؛ ولی میان جرایم و منکرات علنی و پنهانی یک نوع تفاوتی هم وجود دارد: منکراتی که علناً انجام میگیرد، علاوه بر آنکه گناه است، علنی بودن آنها به ذات خود نیز گناه دیگری محسوب میشود و بر شدت و قوت گناه اصلی افزوده میشود؛ چنانکه حدیث ذیل بر آن دلالت دارد: «عَنْ أَبِی هُرَیرَةَ رَضِیَاللهعَنه قَالَ: قَالَ رَسُولُ الله: «كُلُّ أُمَّتِی مُعَافًى إِلَّا الْمُجَاهِرِینَ، وَإِنَّ مِنَ الْمُجَاهَرَةِ أَنْ یعْمَلَ الرَّجُلُ بِاللَّیلِ عَمَلًا ثُمَّ یصْبِحَ وَقَدْ سَتَرَهُ اللهُ عَلَیهِ، فَیقُولَ: یا فُلَانُ، عَمِلْتُ الْبَارِحَةَ كَذَا وَكَذَا، وَقَدْ بَاتَ یسْتُرُهُ رَبُّهُ وَیصْبِحُ یكْشِفُ سِتْرَ اللهِ عَنْهُ»؛ «حضرت ابوهریره رضیاللهعنه از رسولالله صلیاللهعلیهوسلم روایت میکند که فرمودند: “هر فرد از امت من (احتمالاً) مورد عفو قرار گیرد، مگر آنانیکه بهطور علنی گناهان را انجام میدهند؛ از جملۀ علنیساختن گناه این است که فردی در شب گناهی را مرتکب شود درحالیکه خداوند پردهپوشی وی را نموده است، اما صبحگاهان میگوید: ای فلان! من دیشب چنین و چنان کردم. شب، خداوند پردهپوشی وی را کرده و در صبح، پردۀ خداوند را از خود میدرد.»
علامه ابنحجر عسقلانی رحمهالله میفرماید: «قَالَ ابن بَطَّالٍ فِیالْجَهْرِ بِالْمَعْصِیةِ اسْتِخْفَافٌ بِحَقِّ اللَّهِ وَرَسُولِهِ وَبِصَالِحِی الْمُؤْمِنِینَ وَفِیهِ ضَرْبٌ مِنَ الْعِنَادِ لَهُمْ وَفِی السِّتْرِ بِهَا السَّلَامَةُ مِنَ الِاسْتِخْفَافِ لِأَنَّ الْمَعَاصِی تُذِلُّ أَهْلَهَا وَمِنْ إِقَامَةِ الْحَدِّ عَلَیهِ إِنْ كَانَ فِیهِ حَدٌّ وَمِنَ التَّعْزِیرِ إِنْ لَمْ یوجِبْ حَدّاً وَإِذَا تَمَحَّضَ حَقُّ اللَّهِ فَهُوَ أَكْرَمُ الْأَكْرَمِینَ وَرَحْمَتُهُ سَبَقَتْ غَضَبَهُ فَلِذَلِكَ إِذَا سَتَرَهُ فِی الدُّنْیا لَمْ یفْضَحْهُ فِی الْآخِرَةِ وَالَّذِی یجَاهِرُ یفُوتُهُ جَمِیعُ ذَلِكَ.»؛ «ابنبطال رحمهالله فرمودند: علنیساختن گناه به حق خدا و پیامبر و مؤمنان نیکوکار، استخفاف میباشد و به آنان یکنوع عناد و ستیزه محسوب میشود و در پنهانی انجامدادن آن، از استخفاف و اقامۀ حد و یا تعزیر، سالم باقی میماند و خالص حق خدا باقی میماند و خداوند، اکرمالأکرمین است و رحمتش بر غضبش پیشی جسته است؛ بنابراین هرگاه در دنیا پردهپوشی او را نمود، شاید در آخرت او را رسوا نسازد، اما کسیکه بهطور علنی مرتکب گناه میشود، تمام این مزیتها را از دست میدهد.»
حاصل سخن اینکه، گناه اگرچه گناه است؛ چه پنهانی انجام گیرد و یا علنی، ولی گناهان علنی، بدیهای ذیل را در پی دارد:
-
استخفاف به حق الله و پیامبر و مؤمنان صالح محسوب میشود.
-
عناد و ستیزهجویی پنداشته میشود.
-
گناهکننده را در انظار دیگران ذلیل، خوار، زبون و رسوا میسازد.
-
زمینۀ اقامۀ حد و تعزیر را بر او فراهم میسازد.
-
گناهان را در جامعه، عادی و بیاهمیت نشان میدهد.
-
موجب اشاعه و تشویق و دعوت دیگران به گناهان میگردد.
بنابراین، شریعت اسلامی در برابر گناهان علنی، بسیار حسّاس است. برای هر مسلمان دستور داده است که برای تغییر و نابودساختن مظاهر آنها، تدابیر جدی را روی دست گیرد و اقدامات عملی را انجام دهد. چنانکه محو اصل گناهان در شریعت مطلوب است، محو علنیبودن آنها نیز مطلب جداگانهای است. اگر موعظه و نصیحت زبانی در جلوگیری از گناهان علنی، ثمربخش نشد، شرع اسلامی استفاده از قوّۀ قهریه را تجویز مینماید.
نتیجه
با توجه به مطالب این نوشته، امر به معروف و نهی از منکر مسئولیتی ارشادگرایانه و خیرخواهانه و وظیفهای است همگانی و تنها به قشر خاصی از مسلمانان محدود نمیشود. همه باید در راه اصلاح جامعه و تحقق خلافت الهی در زمین تلاش کنند و مسلمانان تا زمانی یک امت ممتاز محسوب میشوند که تکتک افراد امت اسلامی دعوت بهسوی نیکیها و مبارزه با فساد را در دستور کار خود قرار دهند و آن روز که این دو وظیفۀ بزرگ الهی به دست فراموشی سپرده شود، نه بهترین امّتاند و نه به سود جامعۀ بشری خواهند بود.
مسلمانان با انجام این کار بزرگ، صفت خیرخواهی نسبت به یکدیگر را در جامعۀ اسلامی بهوجود میآورند که در نتیجه، جنگوجدال از میان برداشته میشود؛ ناموس مسلمان در امان میماند و اموالش حفاظت میشود؛ لذا داعیان باید خود را به صفات نیک بیارایند و این امر مهم دینی را بهنحو احسن انجام دهند؛ مسلمانان را به کار خیر دعوت داده و از کار بد باز دارند؛ احکام الهی را با وضاحت کامل به مؤمنان بازگو کنند و محرمات را به روش خوب بیان نمایند تا مسلمانان احکامات دینیشان را بدانند و عبادت الهی را کماحقه انجام دهند و کامیابی دارین را از آن خود نمایند.
منابع
-
قرآن.
-
حدیث.
-
بدخشانی، مولانا محمدانور بدخشانی، قرآن کریم و ترجمۀ معانی آن به زبان دری، مدینۀ منوره: مجمع الملک فهد لطباعة المصحف الشریف، ۱۴۳۷.
-
خطیبی، مولانا بشیراحمد، ندای منبر، هرات: آفاق، چاپ اول، ۱۳۹۹.
-
زیدان، دکتر عبدالکریم، حقوق و تکالیف زن در اسلام، مترجم: سهیلا رستمی، دانلود از سایت عقیده، ۱۳۸۶.
-
عثیمین، شیخ محمدصالح، میانهروی در دعوت، ۱۳۹۴.
-
فصلنامۀ فروغ دانش اسلامی، نویسندۀ مقاله: مولانا عبدالرحمن معتصمی، شمارۀ ۳۳-۳۴، ۱۴۴۲.
-
فصلنامۀ ندای اسلام، شمارۀ ۶۵-۶۶، ۱۳۹۵.
-
القرنی، دکترعائض، فنون دعوت، مترجم: عبدالقادر ترشابی، نوبت چاپ: اول، دیجیتال، ۱۳۹۴.
-
ماهنامۀ نسیم ایمان، شمارۀ ۱۰، سال۱۳۹۰.
-
مجلۀ آوای هجرت، شمارۀ ۲۶، سال ۱۳۸۹.
-
ندوی، سید ابوالحسن، مولانا الیاس و نهضت دعوت و تبلیغ، مترجم: محمدقاسم قاسمی، ناشر: شیخالاسلام احمد جام، چاپ سوم، ۱۳۹۱.