خانۀ سالمندان از پدیدههای نوظهوری است که سالهاست برای خود در بین مردم جا باز کرده است. منظرۀ دردناک آسایشگاههای بزرگسالان در جوامع بشری که مرکز پدران و مادران ناتوانی است که از کار افتادهاند و از خانواده طرد شدهاند، بسیار تلخ و تأملبرانگیز است. مردان و زنانی که بعد از یک عمر خدمت و تربیت فرزندان متعدد، در ایامی که نیاز شدیدی به عواطف و کمکهای فرزندان دارند، به کلی رانده میشوند و در آنجا در انتظار مرگ لحظهشماری میکنند و چشم به در دوختهاند که آشنایی از در درآید؛ انتظاری که شاید در سال یک یا دو بار بیشتر تکرار نمیشود. این راه و رسم دنیای مادی و تمدن غرب است. این چالش جهانی درحالی است که در اسلام آیات و احادیث شگفتانگیزی در این زمینه وجود دارد که اهمیت فوقالعادهای به مقام ایشان را به مسلمانان توصیه میکند تا نه تنها در سخن، بلکه در عمل نیز در این باره بکوشند.
اکنون نیاز است که در این باره از قرآن مجید بپرسیم که وقتی پدر و مادر سالخورده شدند و به سن پیری رسیدند و به اصطلاح، از کار افتادند و نیازمند شدند، تکلیف فرزندان چیست؟ الله تعالی چه زیبا میفرماید: «وَقَضَىٰ رَبُّكَ أَلَّا تَعْبُدُوا إِلَّا إِيَّاهُ وَبِالْوَالِدَيْنِ إِحْسَانًا ۚ إِمَّا يَبْلُغَنَّ عِندَكَ الْكِبَرَ أَحَدُهُمَا أَوْ كِلَاهُمَا فَلَا تَقُل لَّهُمَا أُفٍّ وَلَا تَنْهَرْهُمَا وَقُل لَّهُمَا قَوْلًا كَرِيمًا وَاخْفِضْ لَهُمَا جَنَاحَ الذُّلِّ مِنَ الرَّحْمَةِ وَقُل رَّبِّ ارْحَمْهُمَا كَمَا رَبَّيَانِي صَغِيرًا»؛ «پروردگارت فرمان قاطع داده است که جز او را نپرستید، و به پدر و مادر خود نیکی کنید. هرگاه یکی از آنان یا دو نفرشان در کنارت به پیری برسند (چنانچه تو را به ستوه آوردند) به آنان اف مگو و بر آنان پرخاش مکن، و به آنان سخنی نرم و شایسته بگو و برای هر دو از روی مهر و محبت، بال فروتنی فرود آور و بگو: پروردگارا! آنان را به پاس آن که مرا در کودکی تربیت کردند و پرورش دادند مورد رحمت قرار ده.»
طبق این دستور خداوندی بر فرزند واجب است که والدین خود را زیر بالوپر گرفته و از ایشان مراقبت کند و از سپردن آنها به خانۀ سالمندان پرهیز نماید.
ترجيح دادن راحتی و ترک کردن والدين
بعضی از اشخاص که پدر و مادر بیمار دارند، مایلند که به نحوی از زحمت مراقبت از آنها آسوده شوند. در این صورت یا آنها را به خانۀ سالمندان میسپارند، یا در جایی دور از والدین سکونت میگزینند و یا به دنبال چارۀ دیگری هستند. درحالیکه آسودگی و آرامش در کنار والدین لذتبخش است و نیکی کردن به آنان در انسان احساس رضایت و خوشبختی ایجاد میکند.
بعضی از افراد والدین خود را به آسایشگاههای سالمندان میبرند. اینها در واقع همان افرادی هستند که حقوق والدین خود را ضایع کردهاند و وقتی والدین به ایشان نیاز دارند، آنها را رها کرده و به امور خود میپردازند. درحالیکه والدین مایۀ خیر و برکت در زندگی هستند. دعای خیر ایشان است که کارهای بسیار سخت را برای فرزندانشان ساده میکند و گِرههای کور زندگی را به راحتی با دستان رنجور خود باز میکنند. پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوسلم میفرماید: «ثلاث دعوات مستجابات لا شک فیهن: دعوة الوالد، ودعوة المسافر، ودعوة المظلوم»؛ «دعای سه نفر است که حتما قبول میشوند و هیچ شکی در آن نیست: دعای پدر، دعای مسافر، و دعای مظلوم.»
پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوسلم میفرماید: «خاک آلود باد بینیاش؛ خاک آلود باد بینیاش؛ خاک آلود باد بینی کسیکه پدر و مادرش را یا یکی از آنها را در پیری دریابد و به سبب خدمت نکردن آنها به بهشت داخل نشود.»
این حدیث بهخوبی اهمیت جایگاه پدر و مادر و جلب توجه به آنان را نشان میدهد. انسان تا زمانیکه در این دنیاست، باید تلاش کند تا پدر و مادرش را از خود راضی نگه دارد و در خدمت آنان بکوشد تا رضایت پروردگارش را کسب نماید.
خلاصۀ بحث این است که سپردن والدین به خانۀ سالمندان و واگذار کردن امور آنها به متصدیان آنجا با آموزههای قرآن و حدیث همخوانی ندارد و در اسلام چنین چیزی وجود ندارد. ما تا زمانی که زندهایم و نفس میکشیم، موظفیم شخصاً در خدمت پدر و مادر باشیم. این سخن به معنای تخریب و تعطیلی این مکانها نیست؛ بلکه به این معناست که این گونه مراکز تنها به کسانی اختصاص داشته باشد که به دلایلی کاملاً تنها هستند و هیچ کسی را ندارند که از آنها سرپرستی کند.