نویسنده: «ابوعائشه»
دیدگاه اهل سنّت دربارۀ شفاعت
تمام اهل سنت و جماعت در ثبوت شفاعت شفاعتکنندگان در روز قیامت باهم متفق هستند و هیچ اختلافی بینشان نیست، مخصوصا شفاعت پیامبر صلیاللهعلیهوسلم که خداوند متعال او را بهوسیلۀ آن فضیلت بخشیده و مکرم گردانیده و نعمت و فضل خود را بر او آشکار کرده است و این شفاعت رحمتی است از جانب خداوند متعال به بندگانش.
دیدگاه اهل سنت دربارۀ شفاعت این است: اهل سنّت و جماعت شفاعت را با تمام انواع هشتگانۀ آن که قبلا بیان گردید قبول داشته و آن را اثبات میکنند.
امام ابوحنیفه رحمهالله میفرماید: «شفاعت انبیا علیهمالسلام، حق و ثابت است و شفاعت پیامبرمان جناب محمد صلیاللهعلیهوسلم برای مؤمنان گناهکار و برای کسانیکه مرتکب گناه کبیره و مستوجب عقاب و مجازات گردیدهاند، حق و ثابت است.»
امام احمد بن حنبل رحمهالله میفرماید: «ایمان به شفاعت پیامبر صلیاللهعلیهوسلم برای قومی که از آتش جهنم بعد از این که سوختند و اخگر شدند، سپس دستور داده میشود تا به نهری که در ورودی بهشت است برده شوند همانطوری که در اثر آمده است هر طور بخواهد، ایمان به ایشان و تصدیقش است.»
ابن تیمیه رحمهالله میفرماید: «مذهب صحابه و تابعین این است که رسول الله صلیاللهعلیهوسلم برای اهل کبائر (کسانیکه مرتکب گناهان کبیره شدهاند)، شفاعت میکند و هیچ کسی از اهل ایمان برای همیشه در جهنم باقی نمیماند؛ بلکه کسیکه در قلبش به اندازۀ مثقال یک دانه و مثقال ذرهای از ایمان باشد از آنجا بیرون کرده میشود.»
امام جعفر طحاوی رحمهالله میفرماید: «شفاعت و دعایی که پیامبر اسلام صلیاللهعلیهوسلم آن را برای امت خود (در روز قیامت) ذخیره نموده حق و ثابت است، همانگونه که در احادیث صحیح آمده است.»
شفاعت برای پیامبران و برگزیدگان [خداوند که شامل ملائکه، شهدا و صالحان میشود] در حق کسانیکه مرتکب گناه کبیره شدهاند، ثابت است.
دلایل اهل سنّت
شفاعت عبارت است از طلب خیر برای دیگری و شفاعت [نزد اهل سنت و جماعت] با کتاب، سنت و اجماع سلف صالح ثابت است.
آیات قرآن
الله متعال میفرماید: «واستغفر لذنبک وللمؤمنین والمؤمنات»؛ (و برای گناهت و برای مردان و زنان آمرزش بخواه)؛ و در جای دیگر میفرماید: «فما تنفعهم شفاعة الشافعین»؛ (آنگاه شفاعت شفاعتکنندگان سودی به آنان نمیبخشد).
شیوۀ استدلال از این آیات: روش بیان این آیات در مجموع بر شفاعت دلالت دارد وگرنه نفی فایده و منفعت از کافرین وقت ارادۀ تقبیح حال آنان و تحقیق ناامیدی، هیچ معنایی نداشت؛ زیرا مثل این مقام و جایگاه مقتضی است تا آنان با چیزی وصف شوند که مختص خود آنان باشد نه اینکه آنان و غیر آنان را فرا گیرد.
این آیه دلالت دارد بر اینکه خداوند متعال آنحضرت صلیاللهعلیهوسلم را دستور دادند تا برای همۀ مؤمنین و مؤمنات استغفار نماید و از خداوند متعال برایشان طلب آمرزش کند و کسیکه مرتکب گناه کبیره میشود، مؤمن است، وقتی اینطور است پس ثابت شد که حضرت رسول الله صلیاللهعلیهوسلم برای آنان طلب بخشش نموده است، وقتی مسئله از این قرار است، پس معلوم شد که خداوند متعال آنان را مغفرت کرده است اگر این طور باشد، پس خداوند فقط به آنحضرت صلیاللهعلیهوسلم دستور داده تا دعا کند و اگر خداوند متعال دعایش را رد کند و این محض تحقیر و ایذا است، و این در شأن الله متعال و رسول گرامی او نیست؛ پس ثابت شد که وقتی الله متعال پیامبرش را به استغفار برای تمام گناهکاران دستور داد، دعای او نیز پذیرفته است و این در صورتی است که گناهان آنان را مغفرت کند و این عینا شفاعت است.
علامه رازی رحمهالله دربارۀ آیۀ فوق (فما تنفعهم شفاعۀ الشافعین: آنگاه شفاعت شفاعتکنندگان سودی به آنان نمیبخشد) میفرماید: «اختصاص دادن کافرین به این وصف دلالت دارد بر اینکه حال مؤمنان با حالت آنان تفاوت دارد و این چیز با مفهوم مخالفت دانسته میشود، پس به آنان [مسلمانان]، شفاعت شفاعتکنندگان فایده میرساند.»
ایشان در جای دیگر در ذیل این آیه مینویسد: این قول الله که میفرماید: «فما تنفعهم شفاعة الشافعین»؛ یعنی برای کفار شفاعت هیچ کسی نفعی رسانده نمیتواند و این سخن در معرض تهدید برای آنان ذکر شده است، اگر حال مسلمان نیز چنین باشد، پس در این تهدید، فرقی بین مسلمان و کافر وجود ندارد و اختصاص کافر به این مسئله بیهوده است؛ بنابراین، شفاعت در حق مسلمان است.»
احادیث پیامبر صلیاللهعلیهوسلم
حضرت ابوهریره رضیاللهعنه روایت کرده که آنحضرت صلیاللهعلیهوسلم فرمودند: «هر پیامبر یک دعای مستجاب دارد، پیامبران در دعایشان شتاب کردند و من دعایم را برای شفاعت امت خود در روز قیامت ذخیره کردهام، این دعا انشاءالله، برای هر فردی از امت من که بمیرد و به خداوند شرک نورزد، میرسد.»
شیوۀ استدلال از این حدیث این است: این حدیث به طور صریح بیان میکند که شفاعت پیامبر صلیاللهعلیهوسلم برای هر فردی از امت پیامبر صلیاللهعلیهوسلم که از این دنیا برود و به خداوند متعال شریک نگرفته باشد، میرسد و حکم مرتکب گناه کبیره نیز همین است، پس لازم است که او نیز شامل این شفاعت شود.
پیامبر صلیاللهعلیهوسلم میفرماید: «شفاعتی لأهل الکبائر من أمتی؛ شفاعت من برای کسانیکه از امت من مرتکب گناه کبیره شدهاند».
این دلیل واضح و آشکاری است بر صحت شفاعت و اینکه شفاعت برای کسانیکه از امت سیدنا رسول الله صلیاللهعلیهوسلم مرتکب گناه کبیره شدهاند، نیز ثابت است.
یک شبهه و پاسخ به آن
اگر کسی چنین ادعا کند که دربارۀ اثبات و نفی شفاعت آیات و احادیث متعددی وجود دارد که برخی آن را اثبات میکند و برخی دیگر نیز آن را کاملاً نفی میکند، پس چگونه میتوان شفاعت را ثابت کرد؟
جواب: درست است در هر دو بخش، آیات و احادیث بیشماری وجود دارد؛ ولی امکان جمع بین آنان است، علماء در این باره چنین مینویسد:
«مقصود از دلایلی که شفاعت را نفی میکند، شفاعتی است که به غیر از خداوند متعال خواسته شود، خداوند متعال میفرماید: «قل لله الشفاعة جمعیا» (بگو شفاعت سراسر از آن خداست)؛ اما باید دانست که شفاعت ثابت شده دارای شروطی است [که ما به خاطر دوری از اطالۀ کلام آن را فقط نام میبریم]:
قدرت شفاعتکننده بر شفاعت؛
اسلام کسیکه برایش شفاعت صورت میگیرد؛
اجازه برای شفاعتکننده؛
رضایت از کسیکه برایش شفاعت انجام میگیرد.
۱ دیدگاه
در مضمون معتزله چه کسانی اند، یکبار هم تا آخر مضمون در مورد کلمهٔ معتزله بحث صورت نگرفته است.