مدخل: در این روزها، اسلامستیزان و مخالفان برای تشکیک و شبههافگنی در دین اسلام و احکام آن از هیچ تلاشی دریغ نمیورزند. آنان برای اینکه دختران و پسران جوان را به سمت بیراهگی ببرند، به شبهات و دستآویزهای گوناگونی چنگ میزنند؛ راهی که میتواند بسیاری از خواهران را نسبت به دین، اعتقادات و باورهایشان بدبین نماید. در این بخش از تحقیق میخواهیم دربارۀ شبهاتی که مربوط به حجاب هستند، بحث کنیم.
شبهاتی پیرامون حجاب
شبهۀ اول: برخی میگویند: عفت دختر جوان، حقیقتی است که در ذاتش نهفته است و پوششی نیست که بر جسمش انداخته شده باشد؛ [یعنی بهزعم این افراد، پوشش در شخصیت زن تأثیر زیادی ندارد].
چه بسا دختران جوانی هستند که ظاهراً از مردان حجاب میگیرند؛ ولی رفتاری نامناسب دارند. چه بسا دختران جوانی هستند که سرهایشان برهنه، زیباییهایشان ظاهر است و بدی به آنها راه ندارد.
پاسخ به شبهه
اگر این مطلب درست باشد، فقط لباس نیست که به صاحبش عفت از دستدادهاش و استقامت گمشدهاش را ارزانی میدارد؛ لیکن، کیست که گمان میکند، خداوند حجاب را مشروع قرار داد تا پاکی را در وجود زن ایجاد کند؟
کیست آنکه گمان میبرد که رعایت حجاب بدین معناست که زنان بیحجاب، فاسق و زناکار هستند. قطعاً خداوند حجاب را برای زنان لازم گردانید تا چشمان مردان را از نگاه کردن به زنان محافظت نماید و حجاب تنها؛ حافظی در مقابل چشمانی که بر آنها میافتد بهحساب نمیآید. [تا آنان از اذیتوآزار احتمالی که در پی این بیحجابی میآید، محفوظ و مصون باشند.]
شبهۀ دوم
میگویند وقتی بین زن و مرد اختلاط بهوجود بیاید، اخلاق هر یکی از آنان درست میشود و بین آن دو به سبب این اختلاط، دوستیهای پاک و بیشائبهای بهوجود میآید که هر یکی از آن دو، به جنس مخالف مایل نمیشود و بهسوی بدی منحرف نمیشوند. ولی وقتیکه پردهای میان آن دو جنس باشد گرایشهای جنسی بین آنها شعلهور شده و هریکی را نسبت به دیگری تحریک میکند و به همین خاطر رسوایی در نفسها و بدی در سرشتها پدید میآید.
پاسخ به شبهه
دکتور محمد سعید رمضان بوطی در پاسخ به این شبهه میگوید: درست است که چنین افرادای [با اختلاط فراوان با زنان]، نشانههای تحریک را از دست میدهند و بعضی از تأثیراتش به سبب طولانی بودن عادت و گسترش زیاد آن از بین میرود، ولی این نزد کسانی است در مرحلۀ طولانی از زمانه وارد عرصۀ آن شده و از فواید آن مستفید شده باشند و بعداً نسبت به آن بیتوجه شده باشند.
پرواضح است که این افراد، بهخاطر بالا رفتن جایگاه و منزلت و به خاطر نجاتشان از فساد و منکر به چنین چیزی روی نیاوردهاند، بلکه اعراض و بیتوجهی و بیمیلی آنان به جنس مخالف به این دلیل است که نسبت به آن بیرغبت گشتهاند و هر روزه از آن بهرهمند شدهاند. [درصورتیکه زنان خود را در پردۀ عفاف و پاکدامنی حفظ کنند و از اختلاط دوری کنند و بههیچوجه با مردان نامحرم، سر صحبت را باز نکنند، جایگاه و ارزش خود زن بالا میرود و مردان برای به دست آوردن آن، راه درست و صحیحی را میپیماید.]
شبهۀ سوم
برخی میگویند قطعاً حجاب، روند پنهانسازی شخصیت زنان را هموار میکند و برخی از زنانی که مرتکب فواحش میشوند در پشت پردۀ حجاب خودشان را مخفی میکنند.
پاسخ به شبهه
قطعاً زن مسلمانی که در این زمان حجاب میگیرد، مورد هجمۀ رسانهها و ادارههای دانشگاهی در برخی از کشورها و گستاخی منافقان در هر جا قرار میگیرد.
این زن در مقابل همۀ این مشکلات فقط به خاطر رضای خداوند صبر میکند و این کار را، زن مؤمن و صادقی انجام میدهد که زیر سایۀ قرآن تربیت شده باشد [و با وجود تبلیغات گستردۀ دشمنان حجاب بازهم حاضر نیست، پا پس بکشد و از آن، متأثر شود]. وقتی زنی فاسق، خواسته باشد با بیتوجهی و با پوشیدن آرم و مظهر عفاف از دید انسانها فرار کند پس گناه حجاب چیست؟
شبهۀ چهارم
گفتند نیروی جنسی در انسان، بزرگ و خطرناک است و حجاب زن، زیباییهای او را میپوشاند. در نتیجه این جوان در مهار کردن غریزۀ جنسی که نزدیک است به شکل تجاوز به عنف و… منفجر شود، باقی میماند. پس راه علاج را در این میدانند که زنان از قید حجاب آزاد باشند تا جوانان از این فشار روحی و روانی که در آن به سر میبرند در آیند.
پاسخ به شبهه
اگر این حرف درست باشد؛ پس آمریکا و اروپا، کشورهایی هستند که در آنجا رویدادهایی مانند تجاوز به زنان، آشوبگری در میان زنان و جنایتهای اخلاقی دیگری صورت میگیرد؛ زیرا در آنجا همه بهطور کامل از آزادی مطلقی برخوردار هستند. پس نتیجۀ این لاابالیگری چه میشود؟ آیا تجاوز به زنان کاهش مییابد؟ آیا زن از این خطر محفوظ میماند؟
جدیدترین آمارها نشان میدهد که در آمریکا در هر 90 ثانیه، تجاوزی به زنان صورت میگیرد و بیش از بیستوپنج هزار زن، سالانه در فرانسه به حیثیت آنها تجاوز میشود. در گزارش سازمان عفو بینالمللی که در سال 2004 میلادی، منتشر شده است آمده است که از هر پنج زن دنیا، یکی در زندگی، قربانی تجاوز یا درصدد تجاوز قرار میگیرد.
شبهۀ پنجم
گفتند که حجاب زن، نصف جامعه را معطل میکند و حجاب زن مانع مشارکت آن همراه مرد در بخشهای سیاسی، فرهنگی و اجتماعی میشود و اولین گام بهسوی هر فعالیت سیاسی یا اجتماعی این است که دختر جوان چهرهاش را ظاهر کند و موانعی را که بین او و بین مرد است از بین ببرد.
همانطوری که اولین راه برای از بین بردن ملکهها و استعدادهای سیاسی و اجتماعی مختلف او این است که خود را زیر پرده و حجاب حبس کند و بین خود و بین مرد مانعی ایجاد کند که آنرا ستر و آداب مینامد.
پاسخ به شبهه
به یقین میتوان گفت که این تلازم خودساخته، بهتان بزرگی است که بر هیچ اساس و دلیلی مبتنی نیست و من (علامه سعید رمضان البوطی) اعتراف میکنم، درحالیکه با چشمان خود مشاهده کردهام، دختران دانشگاهی محجبه با پوشش اسلامی، چنگ زده به حکم خدا، به نهضت علمی و فرهنگی و فعالیت فکری و اجتماعی از سائر همصنفیهای بیقیدوبند خود سبقتگرفتهاند.
حقیقت آن است که در حجاب زن، مشکلی وجود ندارد که او را از انجام وظایفش باز دارد و به او اجازۀ کار کردن را ندهد و او را از فراگیری علم و دانش بازنمیدارد. بسیاری از دخترانی که در دانشگاهها مشغول به تحصیل هستند و لباس محجبانه میپوشند و از آمیزش با مردان پرهیز میکنند، آنها سبقت و پیشتازی را در امتحانات ربودهاند و همه بهطور یکسان مورد احترام و تقدیر اساتید و طلاب قرار میگیرند.
شبهۀ ششم
مخالفین حجاب، ادعا میکنند که آرایش و برهنگی زن، توجه مردان را جلب نمیکند، ضمن اینکه مردان به زنان محجبه، توجه بیشتری دارند؛ زیرا آنها میخواهند، این زن را بشناسند.
پاسخ به شبهه
وقتی آرایش و زیبایی امر عادی بهحساب آید، نگاهها به طرف او معطوف نمیشود…. که چرا این دختر خودش را آرایش کرده و برای چه کسی خودش را آرایش کرده است؟ و چرا هزینۀ این همه عطر و خوشبویی را تحمل میکند و از مدها پیروی میکند؟
حقیقت آن است که بالاترین نسبت کارهای فسق و فجور و لاابالیگری و شهوترانیها و آمیختگی نسبی و جنسی به خروج (از خانهها و ظاهر شدن در انظار مردم) به شکل آرایششده و در ظاهر پوشیده اما لخت و عریان برمیگردد.
البته علت اینکه برخی افراد، زنان محجبه را دنبال میکند و زنان آرایششده را دنبال نمیکند این است که: زنان محجبه به کتابی بسته شده میماند که کسی از محتویات و افکار درون آن خبر ندارد و وقتیکه ما به جلد آن کتاب نظری بیفکنیم از محتویاتش هرگز آگاه نمیشویم.
ولی زن آرایش شده، شبیه کتابی باز است که دستها، صفحاتش را ورق میزند و خطبهخطش از نظرها میگذرد و تا زمانی که رونقش از بین نرود و ورقهایش پارهپاره نشوند او را رها نمیکند؛ بلکه به کتابی قدیمی تبدیل میشود که زیبنده نیست در ویترین کتابخانۀ کوچک گذاشته شود چه رسد که در ویترین کتابخانۀ بزرگ گذاشته شود.
شبهۀ هفتم
اسلامستیزان نیز میگویند آن دختر جوانی که خودش را پشت پرده و حجاب خودش حبس میکند آن دختر، جوانیاش را با حجاب و در واقع میتوان گفت زندگیاش را از خوشبختی ازدواج محروم میکند؛ زیرا پسر جوان به دختری گرایش پیدا میکند که شیفتۀ او شود. بدون تردید جوانان قبل از هر چیز شیفتۀ زیبایی دختران و مواردی که مرتبط به مظاهر شخصیت او باشد، میشوند.
یک جوان چگونه میتواند به دختری اطمینان کند که اسباب دیدن او و اختلاط با او برایش فراهم نشود و چگونه ممکن است این اسباب فراهم شود وقتی دختر خود را پشت برقع و حجاب پنهان کند؟
پاسخ به شبهه
این فریب باطلی است که عکس واقع و حقیقت را بیان میکند؛ فریبی که دعوتگران باطل با وجود علم به آن، آن را میسازند و افکار دختران جوان و مادرانشان با جهل و بیخبری از این فریبها متأثر میشود.
اگر واقعاً اوضاع جامعۀ مان را بررسی کنیم بهوضوح برایمان روشن میشود که توجه به خانوادهها و دختران محجبه، نسبت به خانودههای لاابال و بیقیدوبند که از این تبلیغات متأثر شدهاند و فریب آن را خورده دو برابر بیشتر است.
بلکه عموماً ازدواج در خانوادههای متدین نسبت به خانوادههای دیگر بیشتر است. [یعنی میل و گرایش مردم به زنان محجبه، پاکدامن و نجیب بسیار بیشتر از رغبت به زنان بیحجاب و بیمبالات است؛ زیرا آنان میدانند که این زن قرار است در آینده، مربی یک نسل کامل شود، وقتی خودش در تربیت، پرورش، ایمان و باورش مشکل داشته باشد؛ چگونه میتواند یک نسل را بهخوبی تربیت کند و از عهدۀ آنان بربیاید.]