نویسنده: ابوعائشه
پیشدرآمد: شناسایی عواملی که مانع تحقق امنیت میشوند، بسیار مهم و حیاتی است؛ زیرا تا زمانی که این عوامل شناسایی نشده و از آن دوری و پرهیز نشود، جامعه هیچگاه به امنیت دست نخواهد یافت. ازهمینرو، این بخش از تحقیق به شناسایی و معرفی این عوامل و همچنین بررسی ضررها و آسیبهای ناشی از ناامنی اختصاص دارد.
موانع و ضررهای عدم تحقق امنیت در جامعه
صلح و امنیت از دغدغههای همیشگی و خواستههای دیرینۀ بشر بوده است. انسانها همواره تلاش خود را برای دستیابی به این آرمان بزرگ به کار گرفتهاند؛ هرچند در رسیدن به آن توفیق چندانی نیافتهاند. تاریخ بشر مملو از جنگ و ستیز است که این ناکامی در تحقق امنیت، به علت وجود موانعی بوده که در مسیر آن قرار گرفته و موجب فقدان امنیت شده است.
در ادامه به برخی از موانع تحقق امنیت و همچنین ضررهای ناشی از عدم تحقق آن میپردازیم:
-
فقر اقتصادی
یکی از مشکلات اساسی که باعث ناامنی در جامعه میشود، فقر یا بهعبارتی، ضعف اقتصادی در یک کشور یا جامعه است. هنگامی که افراد جامعه گرسنه، فقیر و نادار باشند، با مشکلات و سختیهای فراوانی مواجه میشوند که ممکن است آنان را وادار به اقدامات مخرب و ناامنکننده کند.
برای مثال، وقتی انسانها دچار فقر و درماندگی شوند، ممکن است نفس و شیطان آنان را وسوسه کند تا به سرقت اموال دیگران بپردازند یا از راههایی که به امنیت آسیب میزند، نفقۀ زندگی خود را تأمین کنند.
«نیاز مالی یکی از مهمترین نیازهایی است که در وجود انسان قرار دارد. زندگی بدون تأمین این نیاز، با خطرات جدی مواجه میشود. برای برآوردن این نیاز، ابتدا فرد باید با کار و تلاش در پی رفع آن از طریق مشروع باشد. اما اگر با وجود تلاش، بازهم قادر به رفع نیازهای خود نباشد، ممکن است به راههای نامشروع کشیده شود و مرتکب جرایمی مانند سرقت، کلاهبرداری، خیانت در امانت و… شود. بنابراین، فقر یکی از عوامل اصلی از بین رفتن امنیت به شمار میرود.»
-
اعتیاد
اعتیاد و مصرف مواد مخدر یکی دیگر از عواملی است که بسیاری از کشورها و جوامع را با آسیبهای جدی مواجه کرده است. افرادی که گرفتار این بلای خانمانسوز میشوند، غالباً از میان جوانان و نوجواناناند؛ همانهایی که بهعنوان نیروی فعال و ستون فقرات جامعه شناخته میشوند.
وقتی جوانان به اعتیاد روی آورند، بسیاری از فعالیتهای اقتصادی و اجتماعی متوقف شده و مراکز مهم، از جمله مدارس و مؤسسات آموزشی، با مشکلات جدی روبهرو میشوند.
از سوی دیگر، جوانان با بازوان نیرومند خود، عامل تأمین امنیت جامعهاند؛ اما زمانی که به دام اعتیاد گرفتار شوند، جامعه از نیروی سازندۀ خود محروم شده و بهجای امنیت، با آشفتگی و نابسامانی روبهرو میگردد.
-
خشونت خانوادگی
اختلاف و درگیری میان خانوادهها نیز یکی از عواملی است که موجب تنش و نابودی امنیت و آرامش در جامعه میشود. بهویژه در برخی مناطق، گاهی این درگیریها به جنگهای بزرگ و طولانیمدت تبدیل میشود که ممکن است سالها ادامه یابد. برای جلوگیری از چنین حوادثی، لازم است افراد جامعه، بهویژه ریشسفیدان و متنفذان اقوام، به این مسائل توجه بیشتری داشته باشند. آنان باید با نفوذ خود بر افراد جامعه، اهمیت صلح و عواقب زیانبار این جنگهای بنیانبرانداز را به مردم توضیح دهند و آنان را به دوری از چنین رفتارهایی تشویق کنند.
-
فساد و فحشا
از دیگر عواملی که امنیت جامعه را تهدید میکند، فساد، فحشا و بیبندوباری است. افرادی که مرتکب این اعمال ناپسند میشوند، بهسبب غلبهٔ صفات حیوانی بر آنها، توانایی تشخیص منافع و مضرات خود و دیگران را از دست میدهند. این افراد با تجاوز به حریم دیگران، امنیت جامعه را به خطر میاندازند و موجبات نابسامانی اجتماعی را فراهم میآورند.
-
بیاعتمادی
بیاعتمادی نیز از جمله عواملی است که امنیت را به چالش میکشد. این بیاعتمادی میتواند نسبت به مسئولین، افراد جامعه یا حتی نسبت به خود فرد باشد. منشأ این مسئله عوامل متعددی دارد؛ از جمله بیتوجهی، سهلانگاری و نادیده گرفتن حقوق افراد. رواج بیاعتمادی در جامعه، بنیان امنیت را تضعیف کرده و به تزلزل اجتماعی منجر میشود.
-
تبعیض
تبعیض میان افراد جامعه، از دیگر عوامل مخرب امنیت است. وقتی عدالت میان مردم رعایت نشود و گروهی بهسبب وابستگی به دستهای خاص از امتیازات ویژه برخوردار شوند، جامعه دچار مشکلات عدیدهای میگردد. این مسئله میتواند موجب گسترش نارضایتی، تنشهای اجتماعی و در نهایت، زوال امنیت شود.
-
جنایات سازمانیافته
جنایات سازمانیافته از جمله تهدیدات بزرگ علیه امنیت جامعه به شمار میرود. این نوع جنایات، با برنامهریزی دقیق و هدفمند، آرامش جامعه را برهم زده و موجبات آشوب و ناآرامی را فراهم میآورد.
-
مسائل زنان
تعدی به حقوق زنان و نادیده گرفتن حقوق شرعی آنان نیز از عوامل مهمی است که امنیت جامعه را تهدید میکند. البته منظور از حقوق زنان، همان حقوقی است که در چارچوب شریعت اسلامی تعریف شده است. این حقوق، برخلاف تبلیغات غربی، کرامت انسانی زنان را در نظر گرفته و ارزش و جایگاه آنان را به بهترین شکل ممکن تضمین میکند. در مقابل، نگرش غربی به حقوق زنان، بیشتر جنبهٔ ظاهری و تبلیغاتی دارد و در عمل، زنان در جوامع غربی اغلب فاقد ارزش واقعی هستند.
-
بیماریها و اختلالات روانی