نویسنده: ابورائف

نقش و تخصص مسلمانان بر شاخه‌هایی از علوم طبی

در میان علوم طبی که مسلمانان در آن‌ها به مهارت و تخصص دست یافتند، رشته‌های متعددی وجود دارد که نقشی اساسی در تکامل این دانش داشته‌اند. در بخش‌های قبلی به سه تن از بزرگ‌ترین طبیبان مسلمان و نقش آنان در شکل‌گیری علوم طبی اشاره کردیم. اما گذشته از این افراد برجسته، مسلمانان در شاخه‌های مختلف دیگر نیز ابتکارات و نوآوری‌های شگرفی از خود نشان داده‌اند. یکی از این شاخه‌ها که تأثیر چشمگیری از تلاش‌های آنان پذیرفته، علم جراحی است.

جراحی؛ از شغلی کم‌اهمیت تا علمی بلندمرتبه

جراحی، که روزگاری در ردیف حرفه‌های کم‌ارزش نظیر حجامت، تراشندگی و داغ‌دادن قرار می‌گرفت، توسط مسلمانان از این وضعیت خارج شد و به رشته‌ای علمی و تخصصی بدل گردید. طبیبان مسلمان با اصلاحات اساسی و خلاقانه، این رشته را به سطحی پیشرفته ارتقا دادند و مسیر آن را به کلی تغییر دادند. به همین دلیل، «محمود الحاج قاسم محمد» می‌نویسد:
«تا مدت‌ها علم جراحی در انحصار حجامت‌کنندگان و آرایشگران بود. آنان زیر نظر طبیبانی که دانش خود را از آثار بقراط، پولس اجانیطی و دیگر طبیبان یونان باستان گرفته بودند، به جراحی‌های ساده نظیر داغ‌دادن، رگ‌زدن و بریدن می‌پرداختند؛ اما با ظهور گروهی از متخصصان این فن در میان مسلمانان، گام‌های بلندی در زمینۀ تجدید و ابداع این رشته برداشته شد.»

ابتکارات و پیشرفت‌های مسلمانان در جراحی

مسلمانان در این رشتۀ بلندمرتبه، ابتکارات بسیاری به کار بستند. به‌عنوان نمونه: برای بیهوش‌کردن بیماران از موادی همچون حشیش و افیون استفاده می‌کردند. برای دوختن زخم‌ها، از رودۀ حیوانات بهره می‌بردند. در فرآیندهای طبی، الکل را به کار می‌گرفتند.
از بزرگ‌ترین طبیبان مسلمان که در علم جراحی نقش برجسته‌ای داشتند، می‌توان به افراد زیر اشاره کرد:
  1. ابوالحسن بن زین طبری؛
  2. محمد بن زکریا رازی؛
  3. علی بن موسی مجوسی اهوازی؛
  4. ابوعلی سینا؛
  5. ابوالقاسم زهراوی؛
  6. ابن زهر؛
  7. موسی بن میمون؛
  8. ابن القف.
در میان این نام‌ها، ابوالقاسم زهراوی (معروف به امام علم جراحی) جایگاه ویژه‌ای دارد. وی یکی از بزرگ‌ترین نوابغ علم جراحی در تاریخ اسلام به شمار می‌رود. «احمد عیسی بک» دربارۀ او می‌نویسد: «ابوالقاسم زهراوی در علم جراحی به فنون گوناگونی دست یافت و به‌عنوان پیشتاز این رشته شناخته شد. او جراحی را از سایر زمینه‌های طبی تفکیک کرد و آن را بر مبنای علم کالبدشکافی و تشریح بنا نهاد.»
متأسفانه بسیاری از نوآوری‌های زهراوی و دیگر دانشمندان مسلمان به‌مرور زمان به نام دانشمندان غربی ثبت شده و دستاوردهای آنان به تاریخ اسلام نسبت داده نشده است.
پیش از زهراوی، محمد بن زکریا رازی نخستین طبیبی بود که تفاوت میان جراحی و سایر شاخه‌های طبی را مطرح کرد. او تأکید داشت که جراحان باید به علم تشریح و مکان‌یابی اعضای بدن انسان تسلط داشته باشند. وی این علم را به‌عنوان پیش‌نیازی برای هرگونه اقدام جراحی مطرح کرد و اهمیت آن را در آموزش جراحان گوش‌زد نمود.

نقش مسلمانان در جراحی جمجمه و مغز

یکی از حوزه‌های مهمی که دانشمندان و طبیبان اسلامی در آن تأثیر شگرفی داشته‌اند، جراحی جمجمه و مغز است. از جمله اندیشمندانی که در این زمینه نظرات و دستاوردهای ارزشمندی ارائه داده‌اند، می‌توان به علی بن عباس مجوسی، ابن سینا، زهراوی، نجیب‌الدین سمرقندی و بغدادی اشاره کرد.
علی بن عباس مجوسی، که از طبیبان برجستۀ زرتشتی بود و ارتباط علمی نزدیکی با جامعۀ طبی اسلامی داشت، در آثار خود انواع شکستگی‌های جمجمه را شناسایی و طبقه‌بندی کرده است. او میان شکستگی‌های سطحی، عمیق و تخریب‌کننده تمایز قائل شد و به نوع خاصی از شکستگی‌ها، به‌نام شکستگی‌های مویی استخوان، اشاره کرد. این نوع شکستگی‌ها به‌دلیل جزئی بودن، از دید و حس انسان مخفی می‌ماند.
ابن سینا، فیلسوف و طبیب برجسته، در مورد ساختار جمجمه و ویژگی‌های آن معلومات مهمی ارائه کرده است. او تأکید داشت که استخوان‌های جمجمه برخلاف دیگر استخوان‌های بدن، به‌وسیلۀ مفاصل لیفی به هم متصل هستند و تحرک ندارند. او هم‌چنین توضیح داد که طبیعت استخوان‌های جمجمه به‌گونه‌ای است که قدرت کمتری نسبت به سایر استخوان‌ها تحمل می‌کنند.
ابن سینا در مورد روش‌های درمانی نیز توصیه‌هایی داشت. وی معتقد بود برای بیماران دچار ورم مغزی، باید رگ‌زنی انجام شود تا آب اضافی بدن کاهش یابد. هم‌چنین با استفاده از روش‌های خاصی برای کنترل بیهوشی و بازگشت هوشیاری اشاره کرده است.
ابوالقاسم زهراوی، طبیب و جراح نام‌آور، گام‌های بلندی در جراحی جمجمه برداشت. او ابزارهای متعددی برای انجام این نوع جراحی طراحی و ابداع کرد که برخی از آن‌ها تاکنون مورد استفاده قرار می‌گیرد.
نجیب‌الدین سمرقندی، از طبیبان برجستۀ عصر خود، به استفاده از روش‌هایی برای جلوگیری از گسترش زخم‌های ناشی از ضربه‌های جمجمه اشاره کرده است. وی توصیه می‌کرد پس از رگ‌زنی، با استفاده از تنقیه و آب‌میوه‌های طبیعی، بدن بیمار را تسکین داده و عفونت را از بدن خارج کنند.

نقش مسلمانان در دیگر شاخه‌های جراحی

علاوه بر جراحی مغز و اعصاب، طبیبان مسلمان در بسیاری از شاخه‌های جراحی نیز فعالیت‌های گسترده‌ای داشته و دستاوردهای قابل توجهی ارائه کرده‌اند. از جملۀ این شاخه‌ها می‌توان به موارد زیر اشاره کرد:
  1. جراحی شکم و مجاری ادراری: مسلمانان در این زمینه روش‌های پیشرفته‌ای برای درمان مشکلات داخلی بدن، از جمله ترمیم مجاری ادراری و جراحی سزارین، ارائه کردند.
  2. پانسمان و ترمیم زخم‌ها: آنان روش‌هایی برای دوختن زخم‌ها از داخل بدن ابداع کردند تا جای بخیه در ظاهر قابل مشاهده نباشد.
  3. جراحی حنجره و تنفس: برای بیماران دچار مشکلات تنفسی، لوله‌های ویژه‌ای طراحی کردند که عملکرد تنفس را تسهیل می‌کرد.
  4. جراحی لوزه‌ها: ابوالقاسم زهراوی در این زمینه پیشگام بود و روش‌های جراحی لوزه را بهبود بخشید.
  5. جراحی زیبایی: مسلمانان نخستین کسانی بودند که جراحی زیبایی را پایه‌گذاری کردند. آن‌ها روش‌هایی برای ترمیم و بهبود ظاهر لب، بینی و گوش‌هایی که دچار بریدگی یا نقص بودند، ابداع کردند.
طبیبان مسلمان با تلاش‌های علمی و عملی خود، نقشی بی‌بدیل در ارتقای علم جراحی ایفا کردند. دستاوردهای آنان، از جراحی جمجمه گرفته تا روش‌های نوین در درمان بیماری‌های مختلف، میراثی ارزشمند برای جهان علم به شمار می‌رود. با این حال، بخش بزرگی از این دستاوردها در تاریخ به دیگران نسبت داده شده است. توجه به این حقایق می‌تواند ارج و منزلت تلاش‌های آنان را روشن‌تر سازد.
ادامه دارد…
بخش قبلی
Share.
Leave A Reply

Exit mobile version