نویسنده: ابوعائشه

تأثر جهم بن صفوان از سمنیه

سمنیه یک گروه دهری است. جهم بن صفوان یک‌بار با گروهی از سمنیه‌ها مناظره کرد. منقول است که او بعد از همان مناظره از صحبت‌های‌شان متأثر شده و تا چهل روز نماز را ترک کرد. مناظرۀ او با سمنیه، مشهور است که در کتاب‌های زیادی ذکر شده است. در کتاب شرح العقیدة الطحاویة چنین آمده است: «جهم بن صفوان به خاطر شک در پروردگارش، چهل روز نماز را ترک کرد. این ماجرا زمانی رخ داد که او با گروهی از مشرکین که سمنیه نام داشتند و از فلاسفۀ هند بودند مناظره کرد؛ سمنیه، تمام علوم به‌جز از محسوسات را انکار می‌کردند. آنان به جهم بن صفوان گفتند: آیا این پروردگاری که تو عبادت آن را انجام می‌دهی: دیده می‌شود، یا بو می‌شود، یا چشیده می‌شود و یا لمس می‌شود؟ او در پاسخ گفت: خیر. آنان گفتند: پس این پروردگار وجود ندارد. به همین خاطر او چهل روز نمازش را ترک کرد و وقتی‌که قلبش از معبودی که او را عبادت کند، خالی شد، شیطان برایش اعتقاد و باوری آراست که فکر آن را خودش ابداع کرده بود، پس گفت که او وجود مطلق است و تمامی صفات خداوند متعال را نفی کرده و به جعد پیوست.»

تشابه بین جهمیه و بین یهود، نصارا و مشرکین

فرقۀ جهمیه با یهود در تعطیل کردن صفات خداوند متعال، شباهت دارد. گروه معطله و در رأس آنان گروه جهمیه، تعطیل صفات خداوند متعال را از یهود به ارث برده‌اند، به همین دلیل ابن القیم رحمه‌الله دربارۀ صفات الله متعال، باور جهمیه و یهود را با هم ربط داده است. ایشان می‌فرماید:
نون الیهود ولام جهمی هما            فی وحی رب العرش زائدتان
وکذلک الجهمی عطل وصفه           و یهود قد وصفوه بالنقصان
نون یهود و لام جهمیه در وحی رب عرش، زاید هستند، گروه جهمیه، صفات خداوند متعال را از کار انداختند و یهود، خداوند متعال را به نقصان، توصیف کردند؛ یعنی این‌که گروه جهمیه با یهود شباهت دارند؛ جهمیه، صفات خداوند متعال را نفی کردند و یهود، خداوند متعال را به نقصان توصیف کردند و همۀ این موارد به‌نوعی باعث تعطیلی صفات کمال خداوند متعال می‌شود و از همین رهگذر هر دو گروه باهم در نفی صفات علیای خداوند که از کمالات محض است، متفق هستند و برای هر فردی، نمایان می‌گردد که این دو گروه باهم شباهت دارند.
علامه ابن القیم در کتاب «الصواعق المرسلة علی الجهمیة والمعطلة» بعد از این‌که تأویلات یهود و نصارا را بیان می‌کند، چنین می‌نویسد: «اگر در تأویلات این‌ها [تأویلات یهود و نصارا و سبب گمراهی‌شان] بیندیشید، به‌خوبی درمی‌یابید که تأویلات‌شان همانند تأویلات جهمیه، رافضه و معتزله هستند و همۀ‌شان نیز از یک منبع، سرچشمه می‌گیرند.»
صاحب کتاب «مقالات الجهم بن صفوان وأثرها في الفرق الإسلامیة» بعد از بیان شباهت‌هایی که بین جهمیه و بین یهود، نصارا، مشرکین و فلاسفه وجود دارد، چنین نتیجه‌گیری نموده و می‌نویسد: «با تمام آنچه گذشت، مشخص می‌شود که ریشه‌های مبحث تعطیل به‌واسطۀ جهم بن صفوان و شیخش جعد بن درهم به مشرکین که شامل هندوها، سمنیه، صابئه از براهمه، فلاسفه و بدعتی‌های اهل کتاب است، برمی‌گردد.»
یکی دیگر از نشانه‌های این گروه این‌که، سرمنشأ بسیاری از باورهای این گروه از یهود گرفته شده است، این سخن ابن عساکر است، او می‌گوید: «جعد بن درهم [استاد و شیخ جهم بن صفوان که جهم بعداً به پخش و اشاعۀ اعتقادات او پرداخت] این باورهای خود را از ابن سمعان گرفته است. ابن سمعان از ابان و ابان از طالوت و طالوت نیز از لبید بن اعصم یهودی که آن‌حضرت صلی‌الله‌علیه‌وسلم را سحر نمود، فراگرفته است.»
آنان هم‌چنان در نفی صفات و نسبت دادن بعضی از چیزها به خداوند متعال تا حد زیادی با نصارا شباهت دارند که این مباحث در آینده ان‌شاء‌الله، مورد تحقیق و بررسی قرار خواهد گرفت.
ادامه دارد…
بخش قبلی
Share.
Leave A Reply

Exit mobile version