جهم بن صفوان از اهل خراسان است که به سمرقند و ترمذ نسبت داده میشود. دودمان او از کوفه بوده و کنیهاش ابو محرز است. وی یکی از موالی بنی راسب و از قبیلۀ «ازد» میباشد. علم کلام را نزد جعد بن درهم فراگرفت. انسان فصیح و سخنوری بود، حارث بن سریج تمیمی، هنگام قیام خود در خراسان او را بهعنوان کاتب خود برگزید.
تمام علمایی که از ایشان نامبردهاند بر این اتفاق دارند که نام او «جهم» و نام پدرش «صفوان» است، البته برخی در این میان، نام او را «الجهم با الفواللام» نیز گفتهاند که این امر، در زبان عربی، بسیار دیده شده است و با قوانین عربی تضادی ندارد، همانگونه «الحسن والحسین» نیز گفته میشود.
جهم بن صفوان، مردم را برای پیوستن به قیام و شورش حارث بن سریج فرامیخواند و مردم نیز با سخنان او به گروه حارث میپیوستند تا اینکه در سال 128 هجری، اسیر شده و در همان سال به قتل رسید.
جهم بن صفوان اولین متکلمی است که در اوائل تاریخ اسلام پدیدار گشت. او کسی بود که علمای اسلام خطرناک بودن اعتقادات و باورهای او را احساس کردند و بسیاری از علما، در رد او و مذهبش کتاب نوشتند که در این میان میتوان از کتابهای «خلق أفعال العباد والرد علی الجهمیة وأصحاب التعطیل» اثر امام محمد بن إسماعیل البخاری رحمهالله، «بیان تلبیس الجهمیة في تأسیس بدعهم الکلامیة» تألیف ابن تیمیه رحمهالله و «الصواعق المرسلة علی الجهمیة والمعطلة» اثر ابن قیم جوزیه رحمهالله، نام برد.
جهم بن صفوان بیشتر عمر خود را در خراسان سپری کرد؛ خراسان در فارسی به معنای زمین خورشید تابان است. خراسان آن زمان یکی از مشهورترین مراکز اسلام بود که امروزه شامل سرزمینهای ایران، افغانستان و ترکمنستان است.
ذهبی در کتاب «المیزان» دربارۀ جهم بن صفوان چنین مینویسد: «جهم بن صفوان سمرقندی گمراه، بدعتی و سرکردۀ گروه جهمیه است. او در زمان تابعین به هلاکت رسید و تا جاییکه من خبر دارم هیچچیزی روایت نکرده، بلکه باعث ایجاد شر بزرگی [بین مردم] شده است.»
ابو محرز جهم بن صفوان، از موالی بنی راسب است که گاهی با لقب ترمذی و گاهی با لقب سمرقندی شناخته میشود. جهم از زمرۀ متکلمین قرن دوم هجری قمری است که به لشکریان حارث بن سریج که در خراسان علیه بنی امیه میجنگیدند، پیوست. وی در سال 128 هجری قمری در ضمن همان قیامها کشته شد.
علمای بسیاری، اساس و منشأ این گروه و باورهای آنان را به یهود و نصارا نسبت دادهاند. ما در بخش بعدی این تحقیق إنشاءالله، تلاش میکنیم تا شباهتهایی را که بین این گروه و یهود و نصارا وجود دارد، با تفصیل بیان کنیم.