نویسنده: مهاجر عزیزی
بررسی تاریخی بعد از اسلام «پوشش چهره»
در این قسمت به بررسی تاریخی بعد از اسلام «پوشش چهره/صورت» میپردازیم که زنان بعد از اسلام چگونه چهره و صورتهای خویش را میپوشاندند. آیا در زمان پیامبر صلیاللهعلیهوسلم زنان صورت خویش را با نقاب/برقع میپوشاندند یا نه؟ و از زمان پیامبر صلاللهعلیهوسلم تا اینک معمول دیگر عصرها و قرنها در این رابطه چگونه بوده است؟
-
پوشش چهره در عصر پیامبر اسلام صلیاللهعلیهوسلم
از روایات و نقلهای زیر دانسته میشود که زنان عصر پیامبر صلیاللهعلیهوسلم روهای خویش را از نامحرمان میپوشاندند و جلباب و برقع را بر سر و چهره میکردهاند:
-
حضرت ام سلمه رضیاللهعنها عمل زنان را در زمان پیامبر صلیاللهعلیهوسلم بعد از نزول آیه اینگونه بیان میفرماید: «لَمَّا نَزَلَتْ «يُدْنِينَ عَلَيْهِنَّ مِنْ جَلَابِيبِهِنَّ» خَرَجَ نِسَاءُ الْأَنْصَارِ كَأَنَّ عَلَى رُءُوسِهِنَّ الْغِرْبَانَ مِنْ الْأَكْسِيَةِ» (زمانیکه آیۀ: «يُدنِينَ عَلَيهِنَّ مِن جَلَٰبِيبِهِنَّ» فرود آمد، زنان انصار هنگام خروج طوری خودشان را میپوشیدند که به مانند کلاغ سیاه بودند.)
-
در صحیح بخاری و سنن ابوداود و دیگر کتب حدیث آمده که رسولالله صلیاللهعلیهوسلم فرمودند: «لاَ تَنْتَقِبُ الْمَرْأَةُ الْمُحْرِمَةُ وَلاَ تَلْبَسُ الْقُفَّازَيْنِ» (زن در حالت احرام نقاب برنگیرد و دستکش نپوشد.) از این گفتۀ پیامبر صلیاللهعلیهوسلم به وضوح معلوم میگردد که زنان مسلمان در عصر نبوی صلیاللهعلیهوسلم غیر از وقت احرام، برقع بر چهره میزدند و چهرههای خود را میپوشاندند؛ مگر بنابر ضرورت چشمها را ظاهر مینمودند. مقصود از این حکم این نیست که مردم چهرههای زنان را در موسم حج ببینند؛ بلکه هدف اصلی آن است که چادر که در حالت عادی جزو لباس بود در حالت احرام جزو احرام نمیشود.
-
حضرت عایشه رضیاللهعنها میفرماید: «كَانَ الرُّكْبَانُ يَمُرُّونَ بِنَا وَنَحْنُ مَعَ رَسُولِاللَّهِ صَلیاللهعلیهوسلم مُحْرِمَاتٌ فَإِذَا حَاذَوْا بِنَا سَدَلَتْ إِحْدَانَا جِلْبَابَهَا مِنْ رَأْسِهَا إِلَى وَجْهِهَا فَإِذَا جَاوَزُونَا كَشَفْنَاهُ» (سواران از پیش ما میگذشتند و ما به همراهی رسول الله صلیاللهعلیهوسلم در حال احرام بودیم، وقتیکه از پیش ما رد میشدند هریک از ما چادرش را از سرش به رویش پائین میانداخت، و زمانیکه از ما میگذشتند نقاب از چهره برمیگرفتیم.)
-
در موطأ امام مالک ذکر شده است که: «عن فاطمة بنت الـمنذر رضیاللهعنها قالت: كنا نخمر وجوهنا ونحن محرمات ونحن مع أسماء بنت أبیبکر الصديق رضیاللهعنها فلا تنكره علينا»؛ (فاطمه بنت منذر گفت: ما درحالیکه با اسماء بنت ابوبکر رضیاللهعنها بوده و احرام داشتیم، رویهای خود را میپوشاندیم و اسماء این وضع را بد ندانست.)
-
مورخ بزرگ، ابنهشام در کتاب خود در قسمت مربوط به علت درگیری و نزاع میان مسلمانان و یهودیان بنیقینقاع به حادثهای اشاره دارد که در آن زن مسلمانی در مغازۀ یک زرگر یهودی به زور نقاب/برقعش کنار زده شد «فجعلوا یردونها علی کشف وجهها» که در این ماجرا درگیری بین مسلمانان و یهودیان مدینه رخ داد.
-
بستانی میگوید: «یکی از پوششهای مهم و رایج زنان عرب در عصر جاهلی و عصر اسلام، نقاب/برقع بوده است. برای نقاب یا پوشش صورت نامهای دیگری نیز در منابع ذکر شده است؛ مثل البرقع، لثام.
-
امکلثوم بنت عقبه زنی بود که در حالت اسلام از مکه به مدینه هجرت میکند. او هجرت خود را حکایت میکند که چگونه از مکه تا مدینه و خانۀ رسول الله صلیاللهعلیهوسلم آمده است. البته نقطۀ استدلال ما آخرین مرحلۀ قصۀشان است که ایشان میگوید من زمانیکه خانۀ رسول الله صلیاللهعلیهوسلم داخل شدم، أمسلمه زن پیامبر اسلام صلیاللهعلیهوسلم را دیدم، در آن حال من نقاب برچهره داشتم و امسلمه من را نشناخت. پس خود را معرفی کردم و نقاب را از چهرۀ خود برگرفتم و پس او برایم گفت: آیا بهسوی الله و رسولش هجرت کردهای؟ گفتم: بله… . از این روایت نیز دقیق معلوم میشود که زنان مسلمان در عصر پیامبر صلیاللهعلیهوسلم برقع بر چهرۀ خود میزدند.