نویسنده: عبیدالله نیمروزی
فرازهای معنوی زندگی علامه ندوی رحمهالله
بر ترازوی اعتدال
اعتدال و توازن، خصلتی پسندیده و نیکو است که انسان را از پیمودن راههای افراط و تفریط و قدم نهادن بر مسیر گمراهی باز میدارد. اعتدال، یک پدیدۀ گرانمایهای است که انسان را به سرمنزل مقصود راهنمایی میکند، بهویژه در شریعت اسلام. چه بسا افراد و متفکرانی که در عین بزرگی و اجلال، از جادۀ مستقیم و راه هموار شریعت لغزیده یا به افراط گرفتار شدهاند و یا در عمق تفریط فرو غلتیدهاند. امام ندوی رحمهالله با بینش عمیق و اندیشۀ والایی که داشت، موازین صحیح و معیارهای ارزندۀ شریعت را هضم کرده و هیچگاه در این مقام از آن تخطی نورزیده است. بلکه هر گفتار، کردار و امری را با ترازوی شریعت ناب میسنجید و بدان جامۀ عمل میپوشانید.
ایشان با توجه به مشکلات جهان اسلام از نظر تکنولوژی و صنعت و نیازهای آن، همواره در اندیشه بودند و شعار ایشان و همفکرانش این بود که باید آمیزهای از قدیم صالح و جدید نافع را برگزینیم؛ نه به قدیم بیاعتنا باشیم و نه دست و پا بسته خود را تقدیم جدید نماییم. با توجه به همین اصل بنیادین، اگر در مدارس دینی به موعظه میپرداخت، از عصر جدید و نیازهای جامعۀ اسلامی به آن سخن میگفت و اگر به مدارس دولتی میرفت، بر ضرورت ایمان و دیانت و عمل به احکام الهی و اسلامی تأکید میکرد. لذا میتوان ایشان را، مؤلفهای از قدیم و جدید به شیوۀ بسیار زیبایی برشمرد.
حضرت شیخالاسلام مفتی محمدتقی عثمانی مینویسد: تأليفات عربی و اردوی مولانا چنان ایمانافروز، فکرانگیز و حاوی معلومات هستند که علاوه بر آنکه دل را از ایمان و یقین سرشار میکنند، مزاج و حقیقت صحیح دین را هم برای انسان واضح میگردانند و انسان را از افراط و تفریط نجات داده بر صراط مستقیم -که یکی از امتیازات دین ماست- قرار میدهند.
بلال عبدالحی حسنی مینویسد: با وجود وسعت فکر و اندیشه، یکی از اوصاف ممتاز ایشان آن بود که بهطور کامل بر صراط مستقیم بودند و با پیروی کامل از روش اسلاف، ذرهای انحراف هم نداشتند. ایشان با رعایت زمانه و حالات، دین را در ساختار بنیادین آن به گونهای عرضه داشتند که بر ابدیت و حقانیت آن، اعتماد کامل حاصل گشت و این اندیشه چنان همهگیر و بنیادی بود که اثر آن بر همۀ جهان اسلام پدید آمد.
در جایی دیگر مینویسد: اعتدال، فطرت و سلامت ذوق، از اوصاف ممتاز حضرت مولانا بود که از اندیشهها و نظریات او گرفته تا خطابهها و تحریر در دعوت و حرکت و حتی در هر اعمال انفرادی و اجتماعی او نمایان است. بنابر همین توازن فکری مولانا ندوی رحمهالله بود که بسیاری از نهضتها و احزاب فکری در این زمینه از مولانا استفاده کردند و اندیشمندان ممتاز جهان عرب نیز به اعتدال فکری و توازن او اعتراف کردند. او در سخنرانیها شدت بیش از حد را نمیپسندید، الفاظ را سنجیده ادا میکرد و اصل مقصد را پیش نظر قرار میداد؛ در تحریر هم، بدون ضرورت، از آوردن الفاظ مترادف پرهیز میکرد و الفاظ را بر حسب حرارت و برودت آن، بنابر ضرورت، استعمال میکرد. حاصل آنکه، تمام زندگی ایشان بیانگر «خير الأمور أوسطها» و تفسیر عملی آن بود.
ادامه دارد…