نویسنده: م. فراهی توجگی

دموکراسی؛ حکومت اقلیت و طرد اکثریت

در حال حاضر، گروه‌های فشار به بخش جدایی‌ناپذیر نظام‌های سیاسی دموکراتیک تبدیل شده‌اند. عوامل اصلی تعیین‌کنندۀ نفوذ و تأثیر این گروه‌ها در جامعه، عبارت‌اند از: فرهنگ سیاسی، ترتیبات نهادی، ماهیت نظام حزبی و سطح دخالت دولت در زندگی اجتماعی و اقتصادی.
این گروه‌ها وظیفۀ سیاست‌سازی و تصمیم‌گیری سیاسی را بر عهده ندارند، بلکه از طریق سازمان‌دهی و پیگیری منافع خود، در پی اثرگذاری بر فرایند سیاست‌گذاری عمومی و تصمیم‌سازان در سطح کلان هستند. این گروه‌ها بر مراحل «شناسایی و تعریف مسئله»، «تدوین سیاست» و «اجرای سیاست» اثرگذارند. آن‌ها تلاش می‌کنند تا مسائل و مشکلاتی را که مرتبط با منافع‌شان است و منافع‌شان را به خطر می‌اندازد، یا مشکلات مهم مرتبط با جامعه را در دستور کار رسمی دولت وارد نمایند تا دولت در دستور کار رسمی برای حل آن مسائل، سیاست جدیدی تصویب کند یا سیاستی را تغییر داده یا خاتمه دهد.
در کشورهای صنعتی جدید، به دلیل نفوذ عمیق عقاید عمومی و گروه‌های مختلف اجتماعی به‌خصوص گروه‌های رسمی، می‌کوشند تا با استفاده از وسایل گوناگون، عقاید عمومی را با عقاید خود هم‌سو و هم‌نوا کنند. به این منظور، مؤسسات مجهز بسیاری که در جامعه‌شناسی به‌عنوان گروه فشار یا گروه تحمیل شناخته می‌شوند، به وجود می‌آیند. از همین‌رو، گروه‌های فشار به‌عنوان ابزاری در دست طبقات حاکم، نقش بسزایی در تغییر و تحریف افکار عمومی دارند و می‌توانند از راه‌های غیرمستقیم و با کمک وسایل گوناگون مثل تصویر، زبان، خط و غیره، تغییراتی در عقاید عمومی ایجاد کنند.
برانگیختگی عواطف عمومی و مهیا ساختن مردم برای پذیرش عقاید معین، از اهداف گروه‌های فشار است. این گروه‌ها همواره با استفاده از شیوه‌های مختلف می‌کوشند تا عقاید عمومی را با مقاصد خود هم‌سو کنند یا عقاید مطلوب خود را بر عامۀ جامعه تحمیل نمایند. به‌عبارت‌دیگر، گروه فشار متشکل از افرادی است که منفعت مشترک دارند و می‌خواهند از آن دفاع کنند. گروه فشار، اغلب در جامعه نقش منفی دارد؛ این گروه‌ها زیر ذره‌بین و نفوذ گروه‌هایی هستند که ظاهراً در جامعه ظهور عینی ندارند، ولی با دخالت‌ها و اعمال نفوذهای نامرئی، به شکل مثبت یا منفی روند امور اجتماعی را مطابق با خواسته‌های خود به حرکت درمی‌آورند و از آن بهره‌برداری می‌کنند.
برخی از روش‌هایی که گروه‌های فشار برای تأثیرگذاری بر سیاست‌ها استفاده می‌کنند، به شرح زیر است:
۱. لابی‌گری با مقامات حکومتی؛
۲. اقدام حقوقی از طریق پیگیری قضایی مقامات حکومتی؛
۳. تشکیل کمپین‌های انتخاباتی برای حمایت یا مخالفت با یک جریان خاص؛
۴. اعتراض به عملکرد اجزای مختلف حکومت با برگزاری تظاهرات؛
۵. استفاده از قدرت صنعتی برای ضربه زدن به اهداف سیاسی متضاد با منافع‌شان؛
۶. برگزاری اجلاس‌های خبری جهت تحت‌فشار قرار دادن قوۀ مجریه و مقننه؛
۷. تهمت زدن به حکومت برای دستیابی به اهداف‌شان.
جان کلام اینکه، گروه‌های فشار یکی از نیروهای اقلیت و فراتر از آن، اقلیتی نهفته و پنهان در یک اقلیت دیگر هستند. این گروه‌ها در مقایسه با مردم نه‌تنها که اقلیت‌اند، بلکه در میان سیستم مربوط به خود نیز نقش اقلیت را ایفا می‌کنند. بسیاری از این گروه‌ها به‌صورت نظری بر اساس اصول دموکراسی عمل می‌کنند، اما در حقیقت، بسیاری از فعالیت‌های‌شان توسط گروه انگشت‌شمار مرکزی انجام می‌شود.
ادامه دارد…
بخش قبلی
Share.
Leave A Reply

Exit mobile version