شامیان حضرت عمرو ن عاص را به عنوان داور خویش انتخاب نمودند، رفتار خوارج با عمرو از قدیم معلوم بود و او نخستین هدف حملات ویرانگر و شایعهسازىها در خلافت اسلامى بود؛ همین گروه سبب بركنارى او از استاندارى مصر بود و خوارج با عمرو بیش از ابوموسى دشمنى داشتند؛ بنابر این طبیعى است كه رفتار عمرو از سوى این گروه، مورد اعتراض و تهمت قرار گیرد.
امّا عدالت عمرو و گزینش او از سوى پیامبر (صلیاللهعلیهوسلم) و ابوبكر (رضیاللهعنه) و عثمان (رضیاللهعنه) براى استاندارى مانع از آن است كه هرگونه روایتى را در مورد او بپذیریم.
دلایل پذیرش حكمیت
طرح موضوع حكمیت قرآن از طرف حضرت معاویه بدون تأكید بر تحویل دادن قاتلان حضرت عثمان و یا قصاص آنان، و پذیرش حكمیت توسط حضرت علی بدون تاكید بر اطاعت و بیعت حضرت معاویه و مردم شام با ایشان، اتفاق و تحولی بود كه حوادث جنگ صفین آن را به دو طرف تحمیل كرد؛ چرا كه این جنگ منجر به نابودی تعدادی زیادی از مسلمانان شده بود و این موضعگیری جمعی را در طرفین تقویت كرد كه پایان دادن به نبرد و جلوگیری از كشتار، ضرورتی است كه باید برای حفظ شوكت و قدرت امت اسلامی به آن تن دهند.
حضرت علی (رضیاللهعنه) با توقف جنگ در صفین موافقت كرد و به حكمیت رضایت داد و آن را پیروزی و فتحی به حساب آورد و سپس به كوفه بازگشت در حالیكه به اتحاد مسلمین، برطرف شدن اختلافات، تقویت دولت اسلامی و آغاز مجدد فتوحات اسلامی امیدوار بود.
عوامل متعددی سبب شد كه طرفین به حكمیت و حل نزاع پیش آمده از این طریق بیندیشند، از آن جمله:
1ـ طرح حكمیت در واقع آخرین تلاشی بود كه برای جلوگیری از جنگ و خونریزی در میان مسلمانان صورت میگرفت. تلاشهایی كه به صورت فردی یا گروهی از زمان جنگ جمل آغاز شده بود، به نتیجه نرسیده بود. نامههای زیادی برای این منظور بین طرفین رد و بدل شد. آخرین تلاشی كه از طریق نامه صورت گرفت، نامهای بود كه حضرت معاویه در سختترین شرایط جنگ برای حضرت علی (رضیاللهعنه) فرستاد و از ایشان خواست كه جنگ را متوقف كند و گفت: به گمان من اگر ما و شما میدانستیم كه این جنگ تا این حد ادامه پیدا خواهد كرد، هرگز به آن اقدام نمیكردیم. اگر در این قضیه عقل و تدبیر ما تاكنون درمانده است، باز هم فرصت برای ندامت از گذشته و جبران آینده وجود دارد.