نویسنده: ابوجریر
مقدمه
الحمدلله الذی جعل الامة الإسلامیه امة واحداً والصلاة والسلام علی سیدنا أرسل کافة للناس وعلی آله وأصحابه أجمعین أما بعد.
نشنلزم پدیدۀ غربی است که در زبان دری معنی «ملتگرائی» و یا «ملتباوری» را میدهد.
تئوری داروین که به اساس رقابت بین انسانهای قوی و ضعیف بنا نهاده شده بود، سبب گردید تا ملتی متفاوت ایجاد شود که تلاشش بر کسب منابع بیشتر است. درنتیجه، این رقابت بر سر منابع، باعث از بین رفتن صلۀ رحم در بین انسانها گردید. این مفکوره هیچ نوع سودی جز اختلاف، جنگ، وحشت، ناامنی و از بین رفتن قدرتها بر پیروان خویش به بار نیاورد.
اضرار این مفکورة زهرآگین به ظاهر زیبا، تنها به غرب محدود نماند؛ بلکه دامان سرزمینهای اسلامی را نیز فرا گرفت؛ حتی یکی از عوامل عمدۀ سقوط دولت عثمانی نیز قرار گرفت. این مفکورة خطرناک از متحد شدن امت اسلامی و تأسیس یک امپراتوری، که یگانه حلّال تمامی مشکلات امت اسلامی میباشد، جلوگیری نموده است.
بدنۀ مقاله
تعریف نشنلزم: کلمه نشنلزم (nationalism) از کلمة لاتینی (nasic) اخذ گردیده است که در زبان دری به معنی ملیگرایی و ملتباوری یاد میشود.
نشنلزم یک نوع وطنپرستی است که بر اساس تعیین هویت یک گروه از مردم با ملت آنها بنا نهاده شده است.
دو دیدگاه اساسی در رابطۀ با «نشنلزم» وجود دارد.
اول: دیدگاه کهن و یا قدیمی است که «نشنلزم» را بر اساس تکامل انسانیت و تفاوت نژادی و نزدیکی قومی تعریف میکند.
دوم: دیگاه مدرن است که «نشنلزم» را بر اساس تعریف جامعه از نگاه ساختار منطقی تعریف میکند.
تئوری تکاملی (کهن)، اولینبار توسط داروین بهوجود آمد. داروین بر این نظر بود که تاریخ نشان میدهد که زندگی بشر همیشه در حال رقابت بین قوی و ضعیف برای تحت کنترل در آوردن منابع در سرزمین است.
مطابق نظر داروینیها، انسان متمدن، مقتدر، ثروتمند، شایستة برنده شدن در این رقابت است. غیر متمدن بودن، ناتوانی و فقر طبیعت بار زندگی است.
داروین ادعای خویش را توسط مثالِ رقابت بین حیوانات در به دست آوردن مواد خوراکی اثبات میکند؛ او میگوید: «حیوانی در این رقابت برنده خواهد بود که از قد بلند و قدرت زیاد برخوردار باشد. در بین حیوانات زرافه از قد بلند برخودار است؛ بناءً سهم بیشتری را نسبت به سایر حیوانات کسب خواهد نمود، و در بین زرافهها زرافهای که از دیگر زرافهها بلندتر است سهم بیشتر را در اختیار خواهد داشت. ازاینرو، انسانهایی در این رقابت برنده خواهند شد که از توان بیشتری برخورداراند؛ و انسان زمانی از توان بیشتری برخوردار میشود که ثروت بیشتر داشته باشد؛ ثروت بیشتر در اثر داشتن بیشترین حصۀ زمین بهدست خواهد آمد». این نظریهی داروینیها دستآویزی برای حرکتهای نژادپرستی و استعمار طلبی قرار گرفت.
دیدگاه مدرن نشنلزم؛ این دیدگاه ملت را به عنوان یک انجمن از مردم که یک ملت بوده و سیاست مشترک و حقوق مشترک داشته باشند، تعریف میکند که وفاداری به یک پروسجر سیاسی داشته باشند و تحت یک بیرق جمع شوند و تاریخ مشترک داشته باشند.
طبق نظر نشنلزم مدرن، ملت بر اساس نژاد مشترک بنا نشده، بلکه یک نهاد سیاسی است که هدف داخلی آن هویت قومی نیست.
علت پیدایش «نشنلزم»، طوریکه بیان گردید، نشنلزم ریشۀ لاتینی دارد و در غرب به وجود آمده و در همان جا رشد نموده و تمام غربیها را به کام خود فرو برده است.
یکی از عوامل عمدة پیدایش این تفکر را میتوان گفت که تفکر داروینزم است، همانطوری که در بالا ذکر شد، مسئلۀ رقابت در تحت کنترل درآوردن منابع، در سطح زمین، سبب گردید که ملتهای مختلف تلاش نمایند تا به هر طریقی که شده منابع زیادی را به دست آورند که این رقابت باعث جدال در بین اقوام مختلف گردید. مثال آن را میتوان از جنگ اول جهانی نام برد که منجر به کشته شدن میلیونها انسان گردید.
علت دومی پیدایش تفکر نشنلزم ظلم شاهان و فرمانروایی کلیسا بر مردم اروپا میباشد؛ زیرا کلیسا از یک طرف مردم را در تاریکی جهل نگاه داشته و از طرف دیگر، اگر کسی هم پیدا میشد که راجع به مشکلی راهحل بدهد، صاحبان کلیسا وی را به عنوان بدعتکار یا به آتش میکشیدند و یا به دار میآویختند؛ ازاینرو، مردم اروپا دنبال راهحلی میگشتند تا از این قهقرا خود را نجات دهند؛ اما شاهانی که سرپرستی امور مردم را بر عهده داشتند، به جای اینکه به فکر نجات مردم از فقر شوند، تلاش مینمودند که چطور دارایی مردم را تحت عنوان مالیات اخذ نمایند. آنها هر سال بر مبلغ مالیات میافزودند که روزبهروز مردم در فقر فرو میرفتند. بنابراین، در عکسالعمل به این فشارها افکارِ آزادیخواهی، ملتپرستی، منافع ملی و هویت ملی توسط بعضی از متفکرین غربی مثل رسو، هاپس، جان لاک، مانتسکیو وغیره مطرح گردید.