خداوند متعال دربارهی یهودیان میفرماید: «إِنَّا قَتَلْنَا الْمَسِیحَ عِیسَى ابْنَ مَرْیمَ رَسُولَ اللَّهِ وَمَا قَتَلُوهُ وَمَا صَلَبُوهُ وَلَكِنْ شُبِّهَ لَهُمْ وَإِنَّ الَّذِینَ اخْتَلَفُوا فِیهِ لَفِی شَكٍّ مِنْهُ مَا لَهُمْ بِهِ مِنْ عِلْمٍ إِلَّا اتِّبَاعَ الظَّنِّ وَمَا قَتَلُوهُ یقِینًا * بَلْ رَفَعَهُ اللَّهُ إِلَیهِ وَكَانَ اللَّهُ عَزِیزًا حَكِیمًا»؛ «و [خداوند بر بنیاسرائیل خشم گرفت] به خاطر اینکه [از روی استهزاء] میگفتند: ما مسیح، عیسی پسر مریم، پیامبر خدا را کشتیم، درحالیکه نه او را کشتند و نه او را به دار آویختند [چنانکه ادعا کرده و در میان مردم شایع کرده بودند] ولیکن دچار اشتباه شدند [و گمان کردند که عیسی را کشته و به دار آویختهاند درحالیکه کسی دیگری را به جای او کشته بودند] و بیگمان کسانیکه دربارهی او اختلاف پیدا کردند، راجع به او در شک و گمانند و هیچ آگاهی از آن ندارند و تنها از ظن و گمان پیروی میکنند و [باید بدانند] که یقیناً او را نکشتهاند؛ بلکه خداوند او را [از دست آنان نجات داد و او را] پیش خود برده است و خداوند بر همه چیز چیره و حکیم است».
بنیاسرائیل خود اعتراف میکردند به اینکه عیسی علیهالسلام را به قتل رساندهاند و این بیانگر اوج وقاحت، بیشرمی و سرکشی آنان است که نه تنها او را تکذیب کردهاند؛ بلکه تلاش کردهاند که او را بکشند و اینکه در اینجا عیسی علیه السلام را فرستادهی خدا نامیدهاند، از روی ایمان و عقیده نبوده است؛ بلکه قصد استهزاء و مسخره داشتهاند.
در مورد تلاش یهودیان جهت کشتن حضرت عیسی علیهالسلام روایت شده است: با وجود اینکه خداوند معجزات زیادی را در اختیار عیسی علیهالسلام قرار داد، ولی یهودیان به او ایمان نیاوردند و وی را وادار کردند که با مادرش (به طور مخفیانه) در شهرهای مختلف به گردش بپردازد و مردم را بهسوی خدا دعوت کند؛ ولی یهودیان به این هم اکتفا نکردند؛ بلکه تمام سعی و تلاش خود را به خرج دادند تا او را به قتل برسانند و در نتیجه، یک مرد یهودی را در مقابل هزینهای هنگفت مأمور کردند که محل عیسی علیهالسلام را برای آنان پیدا کند، او هم دست به کار شد و حضرت عیسی علیهالسلام را تعقیب کرد، تا اینکه جای او را پیدا کرد و به یهودیان نشان داد؛ روایت شده است شخصی که یهودیان به اشتباه به جای حضرت عیسی علیهالسلام کشتند و به دار آویختند، همین شخص مزدور یهودی بوده است.
با توجه به حدیث معراج که امام بخاری آن را روایت کرده و در آن نقل شده است که پیامبر صلیاللهعلیهوسلم در شب معراج حضرت عیسی علیهالسلام را در آسمان دوم دیده است، حضرت عیسی هم اکنون زنده و در آسمان دوم قرار دارد و در آنجا خواهد ماند تا زمانیکه خداوند او را به زمین فرو میفرستد و وی آنطور که در روایات آمده است دجال را به قتل میرساند.
خداوند در آیهی دیگری در مورد به آسمان بردن حضرت عیسی علیهالسلام میفرماید: «إِذْ قَالَ اللَّهُ یا عِیسَى إِنِّی مُتَوَفِّیكَ وَرَافِعُكَ إِلَیّ وَمُطَهِّرُكَ مِنَ الَّذِینَ کفروا»؛ «[به یاد آورید] هنگامی را که خدا فرمود: ای عیسی! من تو را میمیرانم و به سوی خویش میبرم و تو را از [پلیدی] کسانیکه کافر شدهاند پاک میگردانم».
خداوند، عیسی را [به صورت زنده] به آسمان بالا برده است، بدون اینکه او را میرانده یا به خواب برده باشد، این نظریه از ابن عباس رضیاللهعنه هم نقل شده و طبری و ضحاک هم آن را برگزیدهاند.
مفسران، از جمله ضحاک و فراء بر این عقیدهاند که در «إنی متوفیک و رافعک إلی» تقدیم و تأخیر وجود دارد؛ چون واو عطف تنها برای جمع است و موجب ترتیب نمیشود، در اینصورت معنی آیه چنین میشود: «من تو را به سوی خود فرا میبرم و از کافران پاک میگردانم و تو را میمیرانم بعد از آنکه از آسمان فرود آمدی.» همانطور که در آیهی «وَلَوْلَا كَلِمَةٌ سَبَقَتْ مِنْ رَبِّكَ لَكَانَ لِزَامًا وَأَجَلٌ مُسَمًّى» تقدیم و تأخیر روی داده و به معنی «ولولا کلمة سبقت من ربّک وأجل مسمی لکان لزاماً» است.