خداوند متعال میفرماید: «قل يعبادي الذين أسرفوا على أنفسهم لا تقنطوا من رحمة الله إن الله يغفر الذنوب جميعا إنه هو الغفور الرحيم»؛ ( [ای پیامبر، از سوی من] بگو: ای بندگانی که برخود اسراف کردهاید، از رحمت خدا ناامید نشوید. به راستی خداوند همۀ گناهان را میبخشد، بیگمان اوست آمرزگار.)
شیوهی استدلال از این آیه این است: خداوند متعال تمام گناهان را مغفرت میکند، پس این عفو و بخشش عام است و شامل تمام گناهان میشود و هیچ گناهی از آن استثنا نیست مگر آنکه با اجماع ثابت شده باشد.
قال تعالی: «وإن ربك لذو مغفرة للناس على ظلمهم»؛ (و پروردگارت برای مردمان با وجود ستمکار بودنشان آمرزنده است.)
شیوهی دلالت این آیه بر جواز عفو و بخشش این است که خداوند متعال مغفرت را در حالت ظلم ثابت کرده است و این نیز معلوم است که این عفو در حق کافر نیست، پس در پایینتر از آن ثابت شد و لفظ «علی» نیز بر همین چیز دلالت دارد؛ زیرا این لفظ بر حال دلالت دارد، پس مغفرت در حالت ظلم است نه در حالت کفر؛ بناءً این آیه به جز کافر، بهطور عموم معمول به است، پس مرتکب گناه کبیره نیز در همین حکم داخل است.
عفو و بخشش خداوند متعال برای بندگان را که قرآن بیان کرده و امت بر آن اتفاق نموده است فقط در حق مرتکب گناه کبیره قبل از توبه است؛ زیرا گناهان صغیره مطلقا معاف میشوند و کبائر بعد از توبه، همانطوری که خود الله متعال بیان نموده است: «إن تجتبنوا کبائر ما تنهون عنه نکفر عنکم سیئاتکم وندخلکم مدخلا کریما»، (اگر از کبیرههای آنچه از آن نهی شدهاید، دور مانید، گناهان [صغیرۀ]تان را از شما میزداییم و شما را به جایگاهی شایسته [و گرامی] در آوریم.) در جای دیگر میفرماید: «وأقم الصلاة طرفي النهار وزلفا من الليل إن الحسنات يذهبن السيئات ذلك ذكرى للذاكرين»؛ (و در دو سوی روز و در ساعتی چند از شب نماز بگزار. آری نیکیها بدیها را از میان میبرند. این برای پندپذیران، پندی است.)
امت اتفاق دارد بر اینکه الله متعال بندگان را میبخشد و قرآن نیز این مسئله را بیان نموده است. بدون شک اسقاط عقوبت و مجازات مرتکبین گناه صغیره مطلقا و مرتکبین گناه کبیره بعد از توبه واجب است، پس با اسقاط عقوبت آن دوتا عفو و بخشش نیست پس لازم است که سقوط عقوبت و مجازات از مرتکب گناه کبیره قبل از توبه باشد.