نویسنده: عبیدالله نیمروزی
در معیت وزارت معارف
قرار شد مدت شش روز را در کابل سپری نماییم؛ وزارت معارف با همکاری سفارت عربستان سعودی برنامههای دیدار، نشستها و سخنرانیها را آماده کرده و ارائه داد.
استاد فرهیخته پوهاند غلام محمد نیازی، رئیس دانشکدۀ شرعیات دانشگاه کابل، در این برنامهریزیها و خصوصاً در مورد توجه به مسائل پذیرایی مهمانان، سعی و لطف زیادی نمود.
نخستین سعادت انتخاب استاد عبدالرسول سیاف، استاد دانشکدۀ شرعیات دانشگاه کابل، در این برنامهریزیها و خصوصاً در مورد توجه به مسایل و پذیرایی مهمانان، سعی و لطف زیادی نمود. نخستین سعادت انتخاب استاد عبدالرسول سیاف، استاد دانشکدۀ شرعیات، به عنوان همراه و مترجم هیئت بود. وی برای این مأموریت دقیق و دشوار، از هر لحاظ آماده بود و اینجانب مترجمی تواناتر و مخلصتر از او بر نقل و ترجمه از زبان سخنران به زبان خویش نیافتم. استاد سیاف که فارغ التحصیل دانشکدۀ اصولالدین ازهر است، رابطۀ مستحکمی با دانشگاهیان دارد و به ارشاد اسلامی و تربیت فکری دانشجویان دانشکدهها و دانشگاهها، بر اساس مبانی صحیح اهتمام خاصی میورزد. او برخی کتابهایم را پیش از اینکه مرا ملاقات نماید، خوانده بود و بسیاری از همکارانش به کتابهای استاد سید قطب، استاد مودودی و کاتب سطور علاقمندند و او به ترجمۀ آنها به دو زبان رسمی کشور یعنی فارسی (دری) و پشتو مشتاق میباشد. دو استاد دیگر، دکتر محمد موسی توانا و برهانالدین ربانی در این کار با وی سهیم هستند و برهانالدین ربانی، ترجمهها و نوشتههایی دارد که چاپ و منتشر شده است.
شش روزی که در کابل بسر بردیم، با توجه به اهمیت و وسعت کشور، بسیار محدود بود؛ لیکن از لحاظ برنامهها و کارهای باارزش، بهرۀ کافی به همراه داشت. غرامت و جریمۀ اقامت کوتاه را که بنابر عللی ناگزیر از آن بودیم، با قبول مشغولیتها و کارهای جانکاه و برنامههای پیدرپی تحمل و پرداخت کردیم. گاهی در یک روز چهار و پنج برنامه، از جمله دیدار آموزشگاههای بزرگ و سخنرانی در آنها و ملاقات شخصیتهای بارز و حضور در مهمانیها، کنار هم قرار میگرفت و برخی روزها به خاطر کثرت گشت و گذار و سخنرانی و شب بیداری، با تأخیر و خسته بر میگشتیم؛ اما با استقبال برادران بزرگوار و شور و شوق و اجابت خوب جوانان که روبرو میشدیم، قوت و نشاط میآمد و استراحتی را که فدا میکردیم، جبران میشد.
دیدار از مؤسسههای علمی و مراکز فرهنگی
مدرسۀ امام ابوحنیفه رحمهالله در رأس مدارس علمی و مراکز فرهنگیای که دیدن کردیم، قرار داشت و برای استادان و طلاب آن سخنرانی نمودیم؛ این مدرسه در منطقۀ «بگرامی» (یکی از نواحی کابل) واقع است.
این مدرسه شامل مراحل سهگانۀ ابتدائی، متوسطه و دبیرستان میباشد. مدیر شایستۀ آن استاد محمد سیلانی ما را به صنفها، اتاقها و سالن غذاخوری آن برد و سپس در جمع تعداد زیادی از طلاب و استادان به ایراد سخن پرداختیم. آنها اطمینان دادند که حاضرین با عربی آشنایی دارند و میفهمند؛ لذا احتیاجی به مترجم نبود. دومین مدرسهای که به سراغش رفتیم دارالحفاظ بود. مدیر آن سید محمدیعقوب هاشمی از ما استقبال کرده و مراسم تجلیل باشکوهی برگزار کرد.
سومین آموزشگاهی که از آن دیدار به عمل آوردیم، دارالعلوم کابل بود که مرکز علمی عمده و بزرگترین مدرسۀ دینی در پایتخت است. مطلع شدم که نخست وزیر کنونی، دکتر محمد موسی شفیق، از فارغالتحصیلان این مدرسه میباشد. دارالعلوم از استادان فرهیخته و بزرگان نامداری برخوردار بوده و شیخالحدیث و رئیس استادان آن، شیخ محمدگل است.
در صحن مدرسه جلسۀ بزرگی گرفته شد که اکثر علمای شهر و بسیاری از بزرگان و سرشناسان در آن حضور بهم رساندند؛ هیئت با شور و شوق و خوشآمدگویی زیادی روبهرو شد.
اینجانب و استاد احمد محمد جمال به ایراد سخن پرداختیم. صحبتهای من پیرامون افتخارات خلیفۀ خدا، حضرت ابوبکر صدیق رضیاللهعنه که غیرتمندانه دین را از محرفان و مرتدان حفظ کرد و در تشریح سخن جاودان ایشان که فرمودند «أینقص الدین وأنا حی» بود و در مورد مسئولیت علما در کشورشان نیز مطالبی عرض کردم. در این مراسم با بیتکلفی و بر حسب خواستۀ درونی سخن بر زبان راندیم؛ زیرا فضای علمی و دینی حاکم بود و بیشتر حاضرین زبان عربی را میفهمیدند.
در صدر مؤسسههای بزرگ علمی که سعادت دیدن و سخنرانی برای استادان و دانشجویان آن نصیب گشت، دانشکدۀ شرعیات بود که میزبان حقیقی و مکان عادی اعضای هیئت که منسوب به خانوادههای اهل علم و دیانت بودند و در موضوعات دینی مشغول تحقیق و پژوهش هستند، محسوب میشد. رئیس آن دکتر غلام محمد نیازی از استادان و محققان بزرگی است که فهم عمیقی در دین و مهارت کافی در پژوهشهای اسلامی دارند. این دانشکده ضیافت شامی به منظور آشنایی با برادران و همکاران بزرگوار برپا کرد و به لطف و همت آن بود که مراسم بزرگی با حضور برخی از سفیران، استادان، فرهنگیان و کارمندان عالیرتبه و تعداد بیشماری از دانشجویان در تالار وسیع دانشگاه کابل منعقد گردید.
از لیسۀ دخترانۀ «ملالی» دیدن کردیم که به نام ملالی (یک خانم افغان) که یکی از رهبران جنبش استقلالطلبی بوده است، منسوب میباشد. در این مدرسه جناب استاد احمد محمد جمال در سخنانی دلنشین، جایگاه، حقوق و احترام زن مسلمان را در شریعت اسلامی و جامعه شرح و توضیح داد. در این لیسه که بودیم، احساس میکردیم که انگار در آموزشگاه دخترانهای در یک پایتخت اروپایی یا در مرکزی از مراکز فرهنگ غربی قرار داریم.
بیحجابی آمیخته با حیا و شرمی که از امتیازات ملت افغان بهشمار میرود، عام بود. همراه با وقار و احتیاط، سوالاتی از سخنران پرسیدند و ایشان با شایستگی و زیرکی به آن پاسخ داد. استاد احمد محمد جمال در موضوع حقوق زن مسلمان و بررسی تطبیقی قانون اسلامی و قوانین خارجی تخصص دارد. خانم مدیر، حق تعدد زوجات را اهانتی به زن قلمداد کرده و خواستار صدور فتوایی اجتماعی برای تحریم آن شد؛ اما استاد علل و عواملی را که باعث میشوند اسلام این حق را مباح نگهدارد، تشریح کرد.
به دیدن لیسۀ پسرانهای که «استقلال» نامیده میشود، رفتیم. به جدیدترین شکلی که بیشتر به سبک فرانسوی شبیه بود، ساخته شده است و مدیر آن استاد عبدالهادی نیز در فرانسه تحصیل کرده است. اینجانب در این مدرسه برای دانشآموزان در موضوع «نمونه یا الگو» و تاثیری که در تربیت و ساختن سیرت و اخلاق جوانان دارد سخنرانی نمودم.
ادامه دارد…