نویسنده: دکتر فضل احمد احمدی
  1. ادبیات تحقیق

در ادبیات جهانی، کشور کنونی چین تاریخ کهن دارد و در درازنای این تاریخ، دارای ادبیات، هنر، علوم و فنون متعدد است. به سخن دیگر، چین که تاریخی از سه تا شش هزار سال قبل از میلاد مسیح دارد، اولین قدرت سازمان یافته‌ی آن در سال 2205 قبل از میلاد، شکل گرفت، کشف فرهنگ چین یکی از موفقیت‌هایی است که دوره‌ی روشن‌گری اروپا به آن دست داد. «دیدرو» دربارۀ چینی‌ها می‌نویسد: «این اقوام، از لحاظ قدمت تاریخی، هنر، هوش، خرد، سیاست و فلسفه دوستی، از سایر اقوام آسیایی برترند و به گفته‌ی برخی از مؤلفان، در این موارد با روشن‌ترین اقوام اروپا برابری می‌کنند». «ولتر» نیز گفته است: «هیأت این شاهنشاهی بی آن‌که قوانین و رسوم و زبان و حتی مُد جامه‌های مردم آن چندان تغییری کند، چهار هزار سال دوام آورده است، سازمان این شاهنشاهی به راستی، بهترین سازمانی است که جهان به خود دیده است». بعدها وقتی چین از نزدیک شناخته شد، تعریف و توصیف دانشمندان نسبت به آن کاهش نیافت و برخی از محققان عصر ما با فروتنی این ستایش را به اوج رساندند.
با این حال، چین هم‌مانند سایر ملت‌ها دارای یک دوره‌ی بدویت بوده است، دوره‌ی جامعه‌های قبائلی و ابتدائی و خود‌ به ‌خود ادیان چینی در این دوره، ادیان بدوی بوده‌اند، در عین حال، مانند مسائلی که در ادیان، مانند: «توتمیسم»، «تابو»، «مانا»، «فتیشیسم» و «انیمیسم» به عنوان ادیان بدوی در دوره‌ی بدویت مطرح می‌شود، در تمدن چین نیز این موارد صادق است، یعنی این‌که چینی‌های بدوی و ابتدایی در هزار سال تا دو هزار سال پیش از میلاد مسیح، دین روح‌پرستی، فتیش‌پرستی، تابوپرستی و توتم‌پرستی داشته‌اند.
به عبارت دیگر، چینیان باستان، ابتدا روح‌پرست بوده‌اند، یعنی برای همۀ اشیای جهان مادی روح تصور می‌کردند، ارواح نیاکان خود را مؤثر در زندگی و سرنوشت خویش می‌دانستند، سلطان عالم بالا را می‌ستودند و به «تائو»، حاکم بر هستی و کلیه‌ی اشیاء، عقیده داشتند و یا به «تی ین» یا آسمان متوجه بودند، منظور از تائو آفریدگار جهان بود و این نوع توحید بدوی است که در عقاید باستانی چین دیده می‌شود، همچنین وجود خدایان متعدد و عبادت آسمان و موارد دیگر در میان عقاید چینی‌ها قابل ملاحظه است.
عبادت آسمان به عنوان مبدأ نعمت‌ها، پرستش باد و رعد، درخت و کوه، اژدها و مار و… نمونه‌های دیگری از انواع پرستش است، در این دوره خدای افلاک به نام «شانک تی» دارای حاکمیت مطلق بر جهان بود که هر ساله خاقان چین بدوی با تشریفات و مراسم خاص در مذبح آسمان برای او قربانی می‌کرد، خدایان چینی به‌گونه‌ی طولی «هنوته‌ایسم» مورد ستایش و پرستش قرار می‌گرفتند، در عین حال، خدای آسمان و خدای افلاک ساخته‌ی ذهن امپراتوران چین بود تا از این راه  خود را خلیفه‌ی خدای آسمان و فرزند او به مردم معرفی کنند و بر تحکیم قدرت سیاسی خود بیفزایند. آیین چینی به صورت کلی دارای سه مرحلۀ طولی است: 1.آیین قدیم چین که بومیان آن سامان است و پر از خدایان متعدد و مختلف می‌باشد؛ 2. آیین تائو یا تائوئیسم که لائوتسه آن را به ‌صورت خاصی آراست و به جامعه عرضه کرد؛  3. آیین کنفوسیوس. در این مقاله تنها به آیین «کنفوسیوس» به عنوان یکی از ادیان چین که در عصر متمدن شدن به میان آمده است، پرداخته می‌شود؛ البته هر یک از دو مرحله نیز جایگاه ویژه در شناخت ادیان چینی دارد که در جای خود نیاز به تحقیق و تفحص می‌باشد.
همان‌طوری که اشاره شد، ادیان و عقاید عهد قدیم چین از آغاز تا ظهور «لائوتسه» و «کنفوسیوس» که هم‌زمان در حدود قرن ششم قبل از میلاد می‌زیستند، ابتدا بر پرستش ارواح و خدایان فراوان دور می‌زد، مثلا دو خدای مذکر و مؤنث خیلی مشهور بود، خدای مذکر به نام «شانک تی» یاد می‌شد و وظیفه‌ی او کیفر و پاداش افراد در این جهان بود. خدای مؤنث به نام «هاتن» یاد می‌گردید، این دو خدا در واقع خدایان امپراتورهای چین بوده است. اقوام چینی باستان بر این باور بودند که در جهان دو اصل حکومت می‌کند: یکی نر، مثبت یا نور و دیگری ماده یا منفی یا تاریکی، تا زمانی‌که این دو نیروی متضاد با هم هماهنگ هستند، امور جهان بر محور رضایت و خوشی جامعه می‌چرخد، با دگرگونی در تعادل این دو نیرو، جهان نیز با تحولات و دگرگونی‌های خطرناکی مواجه می‌گردد.
در روح‌پرستی که از جمله عقاید مهم باستانی چین بوده است، ارواح نیاکان به یاری فرزندان می‌آمده و در امور زندگی آنان مؤثر بوده است و با رضایت ارواح را به پرستش و نیایش آنان جلب نمود، در پرستش ارواح نیاکان باید ترتیب خاصی رعایت می‌شد، ابتدا اجداد مادری و سپس ارواح نیاکان پدری پرستیده می‌شد، پرستش ارواح نیاکان بعدها تبدیل به پرستش ارواح شوهران برای زنان گردید؛ البته به استثنای شاهان و امپراتورهای چین که خدای آسمان را فرزندی و نمایندگی می‌کردند و مردم مجبور به پرستش و اطاعت از آنان بودند.
هم‌چنین زندگی دینی در چین با «آیین قدیم چین» (Sinisme) آغاز می‌گردد، این دین بدوی به یکی از اشکال «جان دینی» بسیار شباهت دارد که مخصوص رسم و زندگی مردم چین می‌باشد، در واقع این آیین پایه و اساس «دین کنفوسیوس» را می‌گذارد، به سخن دیگر، در نتیجه‌ی تحولات و اصلاحاتی که در آیین قدیم چین به میان آمد، «دین کنفوسیوس» ظهور کرد و عقاید بدوی را به شکل نوین و صورتی تازه‌تر جلوه‌گر ساخت و افکار قدیمی را در لباس جدید در معرض افکار مردم چین قرار داد. با توجه به این مطلب، در ادامه، نخست به بررسی شخصیت کنفوسیوس و سپس به آموزه‌های دینی وی پرداخته می‌شود.
ادامه دارد…
بخش قبلی
Share.
Leave A Reply

Exit mobile version