کلیسا در موارد متعددی دست به طغیان و سرکشی زد که به موارد ذیل میتوان اشاره کرد:
1- املاک فئودالی
در نظام ارباب-رعیتی یا «فئودالیسم» که متکی بر تسلط بر اراضی و زمینها و اموال بود و هرکس دارای اراضی بیشتری بود، قدرت و سلطۀ بالاتری داشت، کلیسا نیز یکی از بزرگترین مالکان زمین و یکی از بزرگترین سلطهگران املاک در اروپا بود. بهعنوان مثال صومعۀ «فلدا» مالک 15000 قصر کوچک بود. صومعۀ «سانت گال» مالک دو هزار برده بر زمینها بود. یکی از مردان دینی به نام «کوین فیتور» رئیس بیست هزار برده و غلام بالای زمینها بود.
پادشاه خود او رؤسای اسقفها و صومعهها را تعیین میکرد و هرکس نمیتوانست به این مرحله برسد. به اینصورت، کلیسا نیز بخشی از نظام ارباب-رعیتی یا فئودالی شده بود.
2- اوقاف
کلیسا مالک مساحتهای وسیعی از زمینهای زراعتی و کشاورزی با ادعای موقوفهبودن آنها برای کلیسا، بود. کلیسا ادعا میکرد که عواید این زمینها برای ساکنان صومعهها، ساخت کلیساها و مجهزساختن جنگهای صلیبی مصرف میشود؛ اما کلیسا در این کار نیز افراط کرد و میزان زمینهای مملوکۀ آن در بعضی از کشورها به مقداری رسید که نمیشد آن را باور کرد. بهگونهای که در انگلستان یک سوم همۀ زمینها را در ملکیت خود داشت و مالیات بسیار بالایی هم از بقیه میگرفتند.
3- عشرها
کلیسا بر همۀ پیروان خود مالیۀ عشور را الزامی قرار داده بود. با توجه به این مورد، کلیسا یک دهم زمینهای زراعتی و یک دهم در آمد کارگرها و کارمندان غیر از کشاورزان را برای خود تضمین کرده بود.
این الزام بالای همۀ رعیت بود و هیچ کس توانایی رد آن را نداشت. حتی حاکمان نیز از اینکه کلیسا با آنها سر جنگ بگیرند، میترسیدند و گاهی نیز منافع آنها با کلیسا مشترک بود و این عشور، سبب بقای آنها نیز بود. ازاینرو، مقتضای قدرت هر دو طرف یعنی کلیسا و پادشاهان این بود که اوضاع به همین حالت بماند و تغییری ایجاد نشود.
4- مالیات «سال اول»
اوقاف و عشور نتوانست حرص و گرسنگی بالغ کلیسا را سیر کند، بلکه مالیات و عواید مالی دیگری نیز تعیین کردند، مخصوصا در حالات استثنایی مانند جنگهای صلیبی و مراسمهای مقدس و بهوسیلۀ آنها دوش رعیت را بسیار سنگین کرده بودند. وقتی «پاپ حنای» بیست و دوم مسئولیت را بهعهده گرفت، بدعتی جدی را بهوجود آورد که به نام «مالیۀ سال اول» مشهور و معروف بود. این مالیه عبارت بود از عوایدی که سال اول هر یک از وظایف دینی یا فئودال گرفته میشد و بهصورت اجباری به کلیسا داده میشد.
5- هبهها و بخششها
کلیسا از بسیاری از هدایا و بخششهایی که ثروتمندان و فئودالیها درجهت تملق و چاپلوسی و ریا به آن اهدا میکردند، بهره میبرد. گرچه کلیسا این مورد را صراحتا طلب نکرده بود، اما ثروتمندان از حرص و طمع آن با خبر بودند و به همین علت، برای نجات از تحریم و غضب کلیسا چنین هدایایی را اهدا میکردند.
این هدایا غیر از هدایا و بخششهایی بود که در مراسمها و اعیاد ویژه و خاص به کلیسا داده میشد.
6- بکارگیری کارگران بهصورت مجانی
کلیسا از مردم در زمینههای مختلف بهصورت مجانی کار میگرفت و پروژهها و برنامههای خود را مانند بنای کلیسا و ضریحها بر دوش پیروان خود انجام میداد. بر پیروان الزامی بود در یک مدت معینی که معمولاً یک روز در هفته بود، بهصورت مفت برای کلیسا کار کنند. بدینصورت عموم مردم زیر سختگیری و طغیان مالی کلیسا کمرشکن شده بودند و بهدنبال فرصتی میگشتند تا از شر آن رهایی یابند.