نویسنده: شکران احمدی
جوامع معاصر و برخورد دوگانه و منافقانهای با زن
در ادامۀ بحث نگرشهای معاصر نسبت به زن، این نکته حائز اهمیت است که در دنیای غرب و اروپا و جوامعی که اغلب مدعی دفاع از حقوق زنان و خواستار حضور فعال زن در عرصههای اجتماعی و مشارکت بیقید و بندش در فعالیتهای اجتماعی هستند، ظاهراً از روی شفقت و مهربانی، ترحم و همدردی، خیرخواهی و دلسوزی خواهان بیرون آمدن زن از منزل میباشند و اصرار می ورزند تا زن با آزادی تمام در کوچه و بازار، مراکز تجاری و صنعتی، کشاورزی و دامداری، ادارات و کارهای هنری نظیر فیلم و تئاتر، نمایش، ورزش و بدنسازی و اردوگاهها و قرارگاههای نظامی دوشادوش مرد حرکت کنند و نباید محدودۀ فعالیت زن از مرد جدا باشد.
این مطالبات دلسوزانه و مشفقانه، اگر دقیقاً مورد بررسی قرار گیرد و عملکرد این جوامع و برخوردشان با زن بهصورت اساسی و ریشهای بازبینی شود به برخوردی دوگانه و منافقانه، غیرواقعی و غیرحقیقی، پی خواهیم برد؛ برخوردی که بویی از صداقت و واقعیت در آن وجود ندارد و اساساً تمام این مطالبات که ظاهراً تحت عنوان دفاع و حمایت از زن مطرح می شود، زاییدۀ دو عامل ذیل میباشد:
-
گسترش بیبندوباری، کامجویی و لذتطلبی: مهمترین عاملی است که این جوامع را به دفاع از زن واداشته است و نظریهپردازان این جوامع با انگیزههای شهوانی در راستای مطالبات مردمان عیاش و هرزه، خواستار مشارکت زنان و مردان بیگانه نسبت به یکدیگر در تمام فعالیتهای روزانۀ زندگی هستند.
تردیدی نیست که هدف اصلی آنها از حضور و مشارکت زن در این جوامع، از روی ارج نهادن به مقام زن و ارزش قایل شدن به موقعیت و احترام به جایگاه والای وی نمیباشد؛ بلکه صرفاً اشباع غرایز مردان و سوءِاستفاده از حضور زنان و دستیافتن به نوعی منفعت و لذت شهوانی است. این واقعیتی است غیر قابل انکار و آنچه عملاً در این جوامع اتفاق میافتد، حاکی از این سوءنیت و خباثت باطنی است که به هیچوجه از ترحم و شفقت در آن خبری نیست.
-
زراندوزی و فزون طلبی: در جوامع فوق هر کسی دیوانهوار به فکر ازدیاد سرمایۀ خویش است. در این جوامع ارزشها، معیارهای اخلاقی، فضایل انسانی، جای خود را به فزونطلبی و زراندوزی داده است. کانون خانواده و ارتباط زناشویی صادقانه در کورۀ داغ دنیاطلبی، ذوب شده و مادیات هدف اول و آخر زندگی قرار گرفته است. به همین جهت است که رئیس خانواده در این جوامع تا زمانی که زن و دخترش قادر به کار و درآوردن پول از هر طریق ممکن هستند، حاضر به فراهم نمودن هزینه و نفقۀ آنها نمیباشد. چنین زنان و دخترانی مجبوراند جهت درآوردن نفقه و ضروریات خویش، به کوچه و بازار، کارگاه و مزرعه روی آورند. از طرفی دیگر اغلب متصدیان مشاغل و صاحبان کارگاههای تولیدی و املاک تجاری از نیروی کار زن با دستمزد نازل جهت رونق بازار و جذب مشتری بهره میگیرند.