نویسنده: شکران احمدی
زمانی که در غزوه‌ی احد دندان مبارک پیامبر خدا صلی‌الله‌علیه‌وسلم شهید شد و چهره‌ی نورانی ایشان صدمه دید، در مقابل، نیایش پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وسلم این دعا بود: «اللهم اغفر قومی فإنّهم لایعلمون»؛ «بارالها! قومم را بیامرز؛ زیرا آنان نمی‌دانند».
کوتاه سخن اینکه این‌همه مدارا و انعطاف پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وسلم در برخورد با مخالفین، تسامح و گذشت ایشان نسبت به دشمنانی که 18 سال تمام با ایشان جنگیدند و هر نوع ظلم و ستمی را در حق ایشان روا داشتند، بهترین دلیل بر این است که ایشان، پیامبر صلح و محبت بود و واژه‌ی انتقام در فرهنگ وی نبود.[1]
چنانچه آقای «بارتلی سینت هیلیر خاورشناسِ آلمانی در کتابش «الشرقیون وعقائدهم» می‌نویسد: «پیامبر اسلام به پرستش خدای یگانه فرا می‌خواند و در این دعوت، بسیار شفیق و مهربان بود؛ حتا بر دشمنان ترحم داشت و در شخصیت وی دو ویژگی از سایر ویژگی‌هایش بارزتر بود: یکی اجرای عدالت؛ دوم رحمت و شفقت».[2]
پس، سوال این‌جاست که آیا این مدارا و برخورد مسالمت‌آمیز پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وسلم به معنای تخطی و تجاوز از اصول دین و کوتاه‌آمدن در مقابل اقدامات مخالفان بود؟
در پاسخ می‌توان گفت که: «هیچ‌گاه منظور از مدارا نسبت به مخالفین، زیرپاگذاشتن اصول دین و تعالیم ضروری آن نیست؛ بلکه آسان‌گیری اولاً در اصل پذیرش دین است و ثانیاً در عمل به احکام دین، تا جایی‌که اصول آن حفظ شود؛ اما اگر مخالفت آنان درباره‌ی اصولِ تغییرناپذیر دین یا فتنه‌انگیزی در میان مسلمانان بود، پیامبر اسلام صلی‌الله‌علیه‌وسلم شیوه‌ی مدارا را کنار گذاشته و به شدت با آنان برخورد می‌نمود. همانند به «آتش کشیدن مسجد ضرار» که آن را منافقان به سرکردگی ابوعامر به بهانه‌ی بیماری و عدم‌توانایی حضور در مسجد قبا، ساختند و با حربه‌ی «مذهب علیه مذهب» تصمیم داشتند به جامعه‌ی نوپای مسلمانان ضرر برسانند که پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وسلم به دلیل زیان‌رساندن به مسلمانان، تقویت کفر، ایجاد تفرقه میان مسلمانان و پایگاهی برای محاربان، آن را به آتش کشید».
بلی! اگر بخواهیم ملاکی برای رفتارهای پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وسلم ارائه دهیم، می‌توانیم بگوییم: آن جایی‌که اساس و بنیان دین هدف قرار گیرد و اقدامات مخالفین در مقابل اصول تغییرناپذیر دین اسلام باشد، رفتار پیامبر اسلام صلی‌الله‌علیه‌وسلم توأم باصلابت و انعطاف‌ناپذیر است؛ چرا که ماهیت و فلسفه‌ی دین همان اصول است و با از بین‌رفتن آن‌ها دینی نخواهد ماند و لغزش و بی‌توجهی در این موارد جایگاهی ندارد.
تاریخ به‌خوبی شاهدِ رفتارهای همراه با قاطعیت پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وسلم در حفظِ اهداف و اصول نهضت اسلامی است. اصولی همانند: ظلم‌ستیزی، عدالت، مبارزه با شرک و کفر و ستایش خداوند و در غیر چنین مواردی شیوه‌ی برخورد پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وسلم مملو از شفقت، گذشت، محبت، صلح و مدارا می‌باشد.

نتیجهگیری

قرن ششم هجری از پست‌ترین ادوار تاریخ بود‌. از چندین قرن پیش، انسانیت رو به سقوط و تنزل بود؛ گویا بی‌صبرانه منتظر کسی بود که دستش را بگیرد و از فروافتادنش در گودال جهل و گمراهی و بی‌عدالتی جلوگیری کند. پیامبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌وسلم دارای روحیه‌ی لطیف و قلب مهربان و رئوف بود؛ لذا اصل رحمت و محبت را مبنای دعوت خویش قرار داد و راز موفقیت آن‌حضرت صلی‌الله‌علیه‌وسلم در تسخیر و تألیف قلب‌ها نیز همین محبت و ملایمت فوق‌العاده‌ی ایشان بود.
از جمله هنرهای پیامبر اعظم صلی‌الله‌علیه‌وسلم ارائه‌ی راهکارهایی برای همزیستی مسالمت‌آمیز با غیرمسلمانان بوده است؛ اما پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وسلم به عنوان آورنده‌ی دینی جدید که با منافع طبقات حاکم و مستبد در تعارض بود، همواره مخالفانی داشته است. مخالفان شرایط جدید حاکم بر شبه‌جزیره را می‌توانیم به سه گروه کلی تقسیم کنیم: دشمنی اشراف و مشرکان، دشمنی برخی اقلیت‌های دینی چون یهودیان و دشمنی منافقان.
پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وسلم اصل اولیه‌ی برخورد خویش را با تمام مخالفان، بردباری و ملایمت قرار داده است. مدارا یکی از اصول اخلاقی اسلام است که پیشوایان دین در تعامل با دیگران بر آن تأکید داشته‌اند. پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وسلم و سلف‌صالح در جایی که مدارا موجب آسیب به اساس اسلام یا مصالح جامعه‌ی اسلامی نمی‌شد، همواره در برخورد با مخالفان‌شان با مدارا رفتار می‌کردند.

منابع

  1. ندوی، سید ابوالحسن، علی، «مادا خسر العالم بانحطاط المسلمین»، ترجمۀ عبدالحکیم عثمانی، نشر احسان، تهران: 1393ش.
  2. بخاری، نورالحسن، «مصائب صحابه»، ترجمۀ عبدالرحمن چابهاری، انتشارات صدیقی، زاهدان.
  3. مبارکپوری، صفی الرحمان، «الرحیق المختوم».
  4. ندوی، سید ابو الحسن، «نبی رحمت» ترجمۀ مفتی محمدقاسم قاسمی، انتشارات فاروق اعظم، زاهدان.
  5. حلبی، علی بن برهان الدين، «السیرة النبویة»، دارالمعرفة ــ بيروت، لبنان.
  6. جوزیه، محمد بن أبي بكر ابن قیم، «زاد المعاد»، الناشر: مؤسسة الرسالة، بيروت، لبنان.
  7. نعمانی، شبلی، ندوی، سید سلیمان، «فروغ جاویدان»، ترجمۀ عبدالمجید مرادزهی خاشی ،نشر فاروق اعظم.
  8. الخطیب، محمد حسام الدین، «رسول رحمت ورأفت»، ترجمۀ عبیدالله براهویی، نشر ندوی، زاهدان.
  9. بارتلی، سینت هیلیر، «الشرقیون وعقائدهم».
[1]. رسول رحمت و رأفت: 312.
[2]. الشرقیون وعقائدهم: 38.
بخش قبلی | پایان
Share.
Leave A Reply

Exit mobile version