امروز ما در عصر ارتباطات زندگی میکنیم. عصری که مشخصهی بارز آن تلاش برای ازدیاد و ترویج باورهای همگانی است. دورانی که با اختراع و گسترش شبکههای ماهوارهای، کامپیوتری و اینترنتی فاصله و امتداد نقاط مختلف کره زمین از میان برداشته شده است. با استفاده از امکانات شبکههای کامپیوتری میشود از یک سمت کره خاکی به سمت دیگر رفت. بههمینخاطر، بسیاری از ابرقدرتها برای رسیدن به اهداف سیاسی، فرهنگی و اجتماعی خودشان دست به دامن رسانهها شدهاند و شعلهروکردن آتش جنگ روانی برای تشویش اذهان عمومی را بهترین وسیله برای خودشان میدادند.
در قرآنکریم نیز به شیوههای جنگ روانی دشمنان صدر اسلام علیه پیامبراکرم صلیاللهعلیهوسلم اشاره شده است. برخی از شیوههای جنگ روانی برانگیختن هیاهو و غوغا، تکرار و ترویج داستانها و اساطیر، ایجاد تطمیع و تفرقه و گسترش شایعات، ادعای فرشتهبودن پیامبراکرم صلیاللهعلیهوسلم و برچسبزدن تهمتهای ناروا به ایشان است.
در جنگ روانی و آنچه امروزه به آن جنگ نرم گفته میشود، دشمن به سراغ سنگرهای معنوی میرود تا بنیانش را منهدم کند. دشمن وقتی در صحنهٔ عمل نتواند کاری کند، برای مأیوسکردن تودهٔ مردم دست به جنگ روانی میزند و در راستای برهمزدن آرامش ذهنیشان کار و تلاش میکند.
جنگ روانی یا همان سلاح نامرئی که بهطور مؤثر توسط قدرتهای بزرگ چه در عرصهٔ بینالمللی (جنگ سرد) چه در صحنههای نبرد نظامی به کار گرفته میشود، در کشورهای جهان سوم کمتر مورد بحث و بررسی قرار گرفته و چیستیاش برملا شده است. درحالیکه همگان روی این نکته که «جنگ روانی یکی از ابزارهای مؤثر تحکیم و تداوم قدرت است» توافق دارند. البته در مورد این مسئله که این ابزار قدرت چگونه ابزاری است و چطور میتوان از آن استفاده کرد، دیدگاههای روشن و منظمی وجود ندارد.
خوشبیانهترین نظر جنگ روانی را ابزاری جادویی میداند که میتواند در جای جنگ فیزیکی بشیند و بدبینانهترین نظر آن را چیزی جز یک مشت حرکات و رفتارهای بیفایده نمیداند که مسئولان و متخصصان تبلیغات و جنگ روانی برای سرگرمی خودشان اختراع کردهاند.
دیر زمانی است که بشر با پدیدهی تأثیرگذاری جنگ روانی و کاربرد آن در صحنههای مختلف زندگی، بهویژهٔ جنگ و سیاست، آشناست. استفاده از فنونی همچون رجزخوانی و بهکارگیری حیلههای نظامی در جنگ یا فریب رقیبان در سیاست تقریباً در تمام متون تاریخی و سیاسی وجود دارد.
ورود وسایل ارتباط جمعی جدید به صحنه و امکان انتقال خبرهای سیاسی و نظامی از طریق رادیو و سپس تلویزیون و ماهواره به مردم سراسر جهان و پیدایش دهکدهی جهانی همراه با اهمیت یافتن مردم بهعنوان عاملان سیاسی در صحنهی سیاست و حکومت کشورهای غربی، بیش از پیش بر نقش تاثیرگذار جنگ روانی بهعنوان یکی از مهمترین اهرمهای قدرت ملی و نظامی افزوده است. در قرن بیستویکم شاید دستیافتنیترین و کمهزینهترین ابزار اعمال قدرت در صحنهی بینالمللی همین کانال اطلاعرسانی و تبلیغات باشد.
تعريف تبليغات
تبليغات باتوجهبه گسترهی وسيع و انواع مختلفی كه دارد، تعريفهای متنوعی دارد. ترنس كوالتر میگويد:
تبليغات یعنی تلاشی عمدی برخی افراد یا گروهها با بهرهگيری از وسايل ارتباطی برای كنترل، شكلدادن يا تغيير نگرش افراد ديگر گروهها. هدفشان این است كه واكنش آنان در یک موقعيت ويژه كه مطلوب تبليغاتچی است، تحتتأثير قرار بگيرد. (هالتی كی جی، 1372).
تعريف جنگ روانی
بسياری از كسانی كه در اين موضوع مطلب نوشته يا حتی از طراحان جنگ روانی بودهاند، تعريف دقيقی از آن ارائه نكردهاند. عدهای آن را منحصر به تبليغات منفی علیه دشمن در زمان جنگ میدانند و عدهای دامن آن را به زمان صلح نيز میكشانند و آن را با عناوينی همچون جنگ سرد و جنگ سياسی معرفی میكنند، اما بايد توجه داشت كه جنگ سياسی يا جنگ سرد میان دولتها واقع میشود، درحالیكه جنگ روانی علیه ملتها انجام میپذيرد و «میتوان آن را در زمان جنگ مكمل جنگ نظامی دانست و در زمان صلح جنگ استراتژيک يا تهاجم فرهنگی ناميد.»
از نظر اسلام همهی امورى که ممنوعیت ارزشى و اخلاقى دارد مذموم و ناپسند است و در جنگ روانى نیز نباید از آن شیوهها استفاده شود؛ ازهمینرو، مبارزه با روشهای غیراسلامی نه تنها مورد تأیید اسلام نیست، بلکه اسلام با آن مبارزه میکند و میکوشد تا در جامعه از چنین روشهایى استفاده نشود. جوامع غربی در مورد جنگ روانی به هیچ اخلاقی پایبند نیستند و شکار توسط آن مثل شکار در جنگل بیقانون میباشد.