نویسنده: شکران احمدی
حضرت عمروبن عاص  (رضی‌الله‌عنه) به حضرت معاويه  (رضی‌الله‌عنه) مى‌پيوندد
حضرت عمرو بن عاص رضى‌‏الله‌‏عنه كسى بود كه مصر را فتح كرد و در قلمرو اسلام داخل نمود. وقتى آشوب‌گران حضرت عثمان رضى‌‏الله‏‌عنه را مورد محاصره قرار دادند، حضرت عمرو بن عاص در مدينه بود، عمل‌كرد آشوب‌گران او را وادار كرد كه مدينه را ترك گويد. به همين سبب او به همراه دو فرزندش عبداللّه‏ و محمد به بيت المقدس رفت و از همانجا روند اوضاع را زير نظر گرفت. اخبار تمام رويدادها از شهادت حضرت عثمان گرفته تا بيعت حضرت على، مسئله خون‌خواهى حضرت عثمان و جنگ جمل و شهادت طلحه و زبير مرتباً به وى مى‏‌رسيد. بالاخره وقتى كه مطلع شد كه حضرت على كرّم‌‏اللّه‌‏وجهه تصميم دارد به سرزمين شام حمله كند و حضرت امير معاويه براى دفاع خود را آماده مى‏‌نمايد، و منطق حضرت امير معاويه اين است كه حضرت على توسط شورشيان به عنوان خليفه انتخاب شده است در صورتي‌كه همين شورشيان حضرت عثمان را به‌شهادت رسانده‏اند؛ همچنین هنگام انتخاب ايشان اصحاب بزرگ رسول‌‏اكرم صلى‌‏الله‏‌عليه‌‏و‏سلم خارج از مدينه بوده‏‌اند و از آنها در انتخاب خليفه نظرخواهى نشده است؛ علاوه بر اين، حضرت على رضى‌‏الله‌‏عنه قاتلان عثمان را جزء لشكر خود قرار داده است. و از طرفی دیگر حضرت على رضى‏الله‏عنه معتقد است که امير معاويه از لحاظ قرابت با رسول‌‏اكرم صلى‌‏الله‏‌عليه‌‏و‏سلم و سابق الاسلام بودن هرگز نمى‏‌تواند با وی برابرى كند، به هر حال هر يكى از طرفين براى موضع خود دلايلى بيان مى‌‏كند؛ با توجّه به اين شرایط، عمرو بن عاص رضى‌‏الله‌‏عنه نمى‏‌خواست بى‏‌طرف باقى بماند. لذا از دو فرزندش مشورت خواست كه چه كار كند؛ فرزندش عبداللّه‏ بن عمرو رضى‌‏الله‏‌عنه به پدرش چنين گفت: «پدرجان! رسول‏‌اكرم صلى‏‌الله‌‏عليه‌‏و‏سلم، ابوبكر صدّيق، عمر فاروق و عثمان ذى‌النورين تا آخر از شما راضى بودند، پس مناسب اين است كه شما بى‏‌طرفى خود را حفظ كنيد و سكوت و انزوا را ترجيح دهيد تا اين‌كه مردم بر يك فرد اتفاق ‏نظر نمايند.
امّا فرزند ديگرش محمد بن عمرو گفت: پدر جان! شما از معتمدين عرب‌ها و افراد ذى نفوذ و صاحب نظر هستيد. اگر شما در اين قضيه دخالت نكنيد، بحران چگونه حل خواهد شد؟ عمرو بن عاص رضى‌‏الله‌‏عنه پس از اين‌كه مشورت‏ هر دو فرزندش را گوش كرد. گفت: بهبودى و صلاح دين در مشورت عبداللّه‏ است و امّا بهبودى و صلاح دنيا در مشورت محمد است.
سرانجام بعد از فكر و انديشه، بيت المقدس را به قصد دمشق ترك گفت. و نزد امير معاويه رضى‏‌الله‏‌عنه رفت، حضرت معاويه مقدم عمرو بن عاص را مغتنم شمرد. عمرو بن عاص به امير معاويه گفت: انتقام خون خليفه مظلوم لازم است و خواسته شما در اين خصوص برحق است.
امير معاويه نخست با عمرو بن عاص محتاطانه برخورد كرد، امّا سرانجام به وى اعتماد نمود و او را عضو مهم حكومت و مشاور و وزير خود قرار داد.
عمرو بن عاص به امير معاويه مشورت داد كه نبايد پيراهن خون آلود خليفه مظلوم و انگشتان قطع شده حضرت نائله روزانه به نمايش گذاشته شود، چرا كه در اين صورت احساسات مردم به‌تدريج كاهش مى‌يابد. اين كار بايد فقط گاهى اوقات صورت بگيرد. امير معاويه پيشنهاد عمرو رضى‌‏الله‌عنه را قبول كرد. عمرو بن عاص براى امير معاويه (رضى‌‏اللّه‌‏عنهما) و مردم شام موقعيت حضرت على را چنين تحليل كرد كه نيروهاى حضرت على رضى‏‌الله‌‏عنه بعد از جنگ جمل ضعيف شده‌‏اند زيرا حدود نه تا ده هزار نفر از اهل بصره در جنگ جمل كشته شده‌‏اند.
بقيه اهل بصره كه با حضرت على بيعت كرده‏‌اند، نمى‌‏توانند با اهل كوفه ارتباط صميمانه داشته باشند، از اين جهت قطعاً در جنگ همدلى و حماسه قابل ذكرى نشان نخواهند داد. در واقع اين تحليل حضرت عمرو بن عاص اشتباه نبود، از سوى ديگر گروه سبائى نيز از اين واقعيت بى‌‏خبر نبود.
ادامه دارد…
بخش قبلی
Share.
Leave A Reply

Exit mobile version