نویسنده: دکتور فضل احمد احمدی
5- رابطۀ سیکولاریزم با ایدئولوژیهای عصر مدرن
اندیشههای سیاسی در قرن بیستم به بحث و تحقیق دربارۀ حکومتهای فردی، گروهی، دستهجمعی و بعضاً خودکامه و مردمی میپردازند. در عین حال، اندیشۀ سیاسی خود بخشی از فلسفۀ سیاسی است؛ درحالیکه اندیشۀ سیاسی ضمن بررسی مشکلات جامعه، سعی در پیدا کردن راهحل مشکلات موجود دارد. به همین جهت، فلسفه از ثبات بیشتری برخوردار است، اما اندیشۀ سیاسی متحول و با واقعیات بهناچار دگرگون میشود.
یکی از نکاتی که در تبیین مفهوم سیکولاریزم قابل توجه است، نگاه کلانی است که در این نظریه وجود دارد. سیکولاریزم را نباید با «ایزم»های مشابهی که امروزه در ادبیات فلسفی و اجتماعی دنیا مطرحاند، یکی گرفت. سیکولاریزم، نظریهای بزرگ دربارۀ اخلاق و سعادت بشری است، اما دستورالعمل ویژهای دربارۀ آن نیست. بهاصطلاح، سیکولاریزم ایدئولوژی مشخصی همانند سایر ایدئولوژیهای رایج نیست، در عین حال، با همۀ آنها نسبتی دارد. در یک نگاه کلی، اگر بخواهیم نسبت سیکولاریزم را با ایدئولوژیهای دیگر، همانند لیبرالیزم، کمونیزم و سایر ایزمهای رایج بسنجیم، باید گفته شود که سیکولاریزم چهارچوب معرفتی کلی و در عین حال الزامی است که در عمل میتواند با همۀ این مکاتب، جمع شود.
نتیجهگیری
در پایان میتوان به چند نکتۀ اساسی بهعنوان نتیجهگیری اشاره کرد. نخست اینکه، اصلاحات دینی نه تنها باعث تغییر پیکرۀ مسیحیت در اروپا گردید، بلکه در تقویت مبانی فکری و فلسفی سیکولاریزم نیز مؤثر بود. به عبارتی، ریشۀ سیکولاریزم را میتوان در سقوط اندیشۀ قداست کلیسا و پاپ مشاهده نمود. گسترش سیکولاریزم بهطور عملی با انقلاب فرانسه و تضعیف بنیاد کلیسا همراه بود. مهمترین تأثیر سیکولاریزم، دینزدایی از جامعۀ اروپایی بوده است.
دوم اینکه، اهداف کلی سیکولاریزم عبارتاند از: حذف دین از متن جامعه؛ عطف توجه آدمیان به مسائل بشری؛ جلوگیری از تبدیل دین به امری اجتماعی؛ توجیه رفتارها بر اساس قدرت انسانی نه خدایی؛ خلع ید نیروهای غیبی از جهان مادی و سلب تقدس آنها و مبنا قرار دادن مبانی عقلانی و فایدهگرایی در تصمیمگیریها.
سوم اینکه، هرچند تعدادی بر این نظرند که سیکولاریزم حداقل در سطح ادعا مخالفتی با دین ندارد، اما به نظر میرسد واقعیت آن باشد که مخالفت با دین هدف اصلی سیکولاریزم است و در واقع سیکولاریزم در مخالفت با دین معنی پیدا میکند.
سرانجام اینکه، هرچند سیکولاریزم نیز مانند سایر مکاتب سیاسی/فلسفی در ردیف اندیشۀ سیاسی قرار میگیرد، اما به نظر میرسد، سیکولاریزم بینش کلانتری است که در مورد سعادت بشر و تمام ابعاد زندگی دنیوی آن سخن میزند.
منابع و مآخذ
-
اکبری، زینت، (۱۳۹۹). «سکولاریزم و دینداری»، دو فصلنامۀ پژواک جامعه، سال اول، شماره اول، پاییز و زمستان ۱۳۹۹، صفحات ۷۰ تا ۹۳.
-
بشیریه، حسین، (۱۳۹۲). آموزش دانش سیاسی، مبانی علم سیاست نظری و تأسیسی، چاپ دهم، تهران- ایران، نشر نگاه معاصر.
-
زارعی، آرمان، (۱۳۹۴). «پست سکولاریزم؛ مذهب و حوزه عمومی در اندیشۀ یورگن هابرماس»، پژوهشنامۀ علوم سیاسی، سال دهم، شماره دوم، بهار ۱۳۹۴، صفحات ۷۹ تا ۱۱۱.
-
زارعی و سادات، مجتبی و سید ابراهیم سرپرست، (۱۳۹۹). «کرونا؛ چالش سکولاریزم»، فصلنامه علمی جستارهای سیاسی معاصر، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، سال یازدهم، شماره چهارم، زمستان ۱۳۹۹، صفحات ۲۲۳ تا ۲۴۲.
-
زیویار و دیگران، فرهاد، سید یاسر جبرائیلی و امیر اعتمادی بزرگ، (۱۳۹۶). «بازنمایی تاریخی روند شکلگیری سکولاریزم با تأکید بر نقد امکان سکولاریزم اسلامی»، مجموعه مقالات اولین همایش ملی نقد متون و کتب علوم انسانی سال ۱۳۹۶، صفحات ۲۱۵ تا ۲۳۳.
-
سربخشی، محمد، (۱۳۹۰). «سکولاریزم، دین، اخلاق»، فصلنامه معرفت اخلاقی، سال دوم، شماره چهارم، پایییز ۱۳۹۰، صفحات ۴۹ تا ۷۲.
-
سلیمی، عبدالعزیز، (بی تاریخ). «کارنامۀ سیاه سکولاریزم»، ندای اسلام، سال ششم، شماره ۲۴، صفحات ۵۱ تا ۵۵.
-
شاکرین، فاطمه، (۱۳۸۸). «سکولاریزم و تهاجم فرهنگی»، کتاب نقد، سال یازدهم، شماره ۵۰ و ۵۱، بهار و تابستان ۱۳۸۸، صفحات ۷۳ تا ۱۰۸.
-
صلاحی، ملک یحیی، (۱۳۹۰). اندیشههای سیاسی غرب در قرن بیستم، چاپ پنجم، تهران-ایران، نشر قومس.
-
کریمی، محمد کاظم، (۱۳۹۵). «ساحت اجتماعی سکولاریزم»، فصلنامۀ پژوهشی اسلام و مطالعات اجتماعی، سال سوم، شماره چهارم، بهار ۱۳۹۵، صفحات ۱۵۶ تا ۱۸۶.
-
محمودی، سید علی، (۱۳۹۳). خِرد سیاسی، جستارهایی در آزادی، اخلاق و دموکراسی، چاپ اول، تهران-ایران، نشر نگاه معاصر.
-
میر محمودی، تورج، (۱۴۰۰). «ناسیونالیزم در میان ملل مسلمان و غرب؛ و تأثیر امّت گرایی بر اتحاد جهان اسلام»، فصلنامه پژوهشهای اجتماعی/اسلامی، بهار و تابستان ۱۴۰۰، شماره ۱۲۳، صفحات ۳۱۲ تا ۳۳۸.
-
ناصری و اعتصامی، سعید حاجی و مسعود، (۱۳۹۱). «سکولاریزم ماکیاولی»، فصلنامه سیاست، مجله دانشکده حقوق و علوم سیاسی، دوره ۴۲، شماره ۴، زمستان ۱۳۹۱، صفحات ۲۲۵ تا ۲۴۱.
-
نژاد نجف، فیروز، (۱۳۸۴). «جستاری در باره سکولاریزم»، اشراق؛ فصلنامه فلسفی، عرفانی و ادبی، سال اول، شماره دوم و سوم، بهار و تابستان ۱۳۸۴، صفحات ۲۶۶ تا ۱۷۶.
-
نوکنده، محمد حسین مردانی، (۱۳۹۰). «پیدایش سکولاریزم و نگرش قرآن نسبت به آن»، فصلنامۀ آفاق دین، سال دوم، شماره ۵، تابستان ۱۳۹۰، صفحات ۱۰۷ تا ۱۳۶.
-
هیوود، اندرو، (۱۳۹۱). سیاست، ترجمه: عبدالرحمن عالم، چاپ دوم، نشر نی، تهران- ایران.