این نوشته به بررسی ماهیت دنیا از دیدگاه قرآن، سنت، صحابه، تابعین و علمای اسلامی میپردازد. این اثر شامل بخشهای متعدد است که با تفصیل، جنبههای مختلف دنیا و ارتباط آن با آخرت را تحلیل میکند.
در بخشهای مختلف این نوشته، دنیا به وسیلهای برای آزمایش انسان معرفی شده است. این اثر به اهمیت زهد، دوری از حرص و تمرکز بر زندگی جاودانۀ آخرت تأکید کرده و دنیا را همچون سرابی توصیف میکند که انسان را فریب میدهد.
این تحقیق همچنین شامل بیانات صحابه و تابعین در مورد دنیا و زهد است و راهکارهایی برای درمان حب دنیا ارائه میدهد. در نهایت، هدف این نوشتار کمک به خوانندگان برای یافتن تعادل در زندگی دنیوی و معنوی و الهام گرفتن برای زندگی بر اساس ارزشهای الهی است.
این اثر، با توجه به غنای منابع و عمق موضوعات، نه تنها برای طلاب و اهل علم، بلکه برای عموم مسلمانان میتواند الهامبخش و راهنما باشد.
مقدمه
دنیا نامی است از سرای ناپایدار و زودگذر که آدمی در آن به زندگی مشغول است، اما باید دانست که هدف آفرینش دنیا تنها زیستن نیست، بلکه دنیا هدف والاتری دارد که قرآن کریم بهوضوح به آن اشاره فرموده است: «وما خلقت الجن والانس الا لیعبدون»؛ یعنی: «و جن و انس را نیافریدم جز برای آنکه مرا بپرستند.»
پس معیار موفقیت و اعتدال انسان در دنیا، تنها در اطاعت از پروردگار متعال نهفته است. هرکه از این معیار خارج شود، بیتردید در مسیر گمراهی و نابودی روحی قدم نهاده و سرنوشت نیک خود را تباه خواهد ساخت. یکی از عوامل اساسی انحراف از مسیر اطاعت، محبت دنیا است؛ چنانکه رسول اکرم صلیاللهعلیهوسلم میفرمایند: «حب الدنیا رأس کل خطیئه»؛ یعنی: «محبت دنیا ریشۀ همۀ گناهان است.»
این حدیث شریف بهروشنی نشان میدهد که استقامت در راه دین و پیمودن مسیر اعتدال، تنها در دوری از محبت دنیا میسر است. مولانا جلالالدین رومی در این باره میفرماید:
حرص چون خورشید را پنهان کند چه عجــب گــر پشت بر برهان کند
این حقیقت از سخنان مسلّم بزرگان دین، رحمهمالله است که محبت دنیا سرچشمۀ تمامی بیماریهای روحی و اخلاقی است؛ مرضی فراگیر که مرد و زن را گرفتار میسازد و به حق “امالامراض” نامیده شده است. از دل همین مرض است که فسادها و جنگها برمیخیزد. اگر در دل انسان حرص و محبت دنیا نباشد، هیچگاه ظلم، غصب مال، اختلافات، و جنگها رخ نمیدهد. بسیاری از اعمال ناپسند، مانند دزدی، چپاول، بیعدالتی، و رعایت نکردن حقوق خداوند و بندگان، ریشه در همین حرص و محبت دنیا دارد.
کسیکه محبت دنیا در قلبش نفوذ کرده باشد، از هیچچیز فروگذار نمیکند و همواره در پی ارضای هواها و تمایلات نفسانی خویش است. او نه از گناه پروا دارد و نه به کار خیر متمایل است؛ زیرا محبت دنیا و محبت آخرت، دو مقولۀ متضاد هستند که هرگز در یک دل جای نمیگیرند. چنانکه سهل ابوالحسن رحمهالله میفرماید: «مثال کسیکه بخواهد دنیا و آخرت را با هم جمع کند، مانند غلامی است که دو ارباب دارد و نمیداند کدامیک را خشنود سازد.»
این نوشته با عنوان «دنیا در آیینهٔ حقیقت» تلاش دارد تا حقیقت دنیا را با تکیه بر آیات قرآن، احادیث نبوی، و اقوال بزرگان دین رحمهمالله آشکار سازد و نشان دهد که چگونه میتوان با دوری از محبت دنیا، مسیر سعادت و رضای الهی را پیمود.
دنیا چیست؟
زندگی انسان از لحظۀ تولد تا مرگ، همراه با تمام آثار، لوازم، و اعتبارات مربوط به آن، دنیا نامیده میشود. حیات در این جهان فرصتی است برای جمعآوری زاد و توشۀ آخرت. اما هنگامی که انسان به امور دنیوی دلبستگی پیدا کند و تمایلات او به این سرای زودگذر متمرکز شود، از آخرت بازمیماند و میان او و پروردگارش پردههای ظلمت حائل میگردد. در این حالت، حقیقت از دیدگان او پنهان میماند و تعلق به دنیا، جایگاه اصلی انسان را مخدوش میکند.
در دیدگاه بسیاری از مردم، دستیابی به لذتها و تمایلات دنیوی بالاترین مرتبۀ خوشبختی محسوب میشود. ازاینرو، تلاش میکنند تا این لذتها را افزایش دهند، بیآنکه به چگونگی دستیابی به آن اهمیت دهند. این نگرش، انسان را به غفلت از حقیقت وجودیاش میکشاند و او را تنها به دنیا و لذتهای آن وابسته میکند. پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوسلم در این باره میفرمایند: «مَنْ أَحَبَّ دُنْيَاهُ أَضَرَّ بِآخِرَتِهِ وَمَنْ أَحَبَّ آخِرَتَهُ أَضَرَّ بِدُنْيَاهُ فَآثِرُوا مَا يَبْقَى عَلَى مَا يَفْنَى»؛ (هرکس دنیا را محبوب خود قرار دهد، آخرتش را زیان خواهد دید، و هرکس آخرت را مطلوب خویش سازد، دنیایش را زیان خواهد داد. پس آنچه ماندگار است، بر آنچه فانی است، ترجیح دهید.)
اما آنانکه دل به خدا سپردهاند، محبت و انس خویش را تنها در عبادت و اطاعت او میجویند و از دنیا جز به اندازۀ ضرورت بهره نمیگیرند؛ زیرا به روشنی میدانند که دنیا و هر آنچه در آن است، فناپذیر است.