انعکاس وضعیت زنان در کشورهای غربی و تضییع حقوق انسانی آنها اکثرا مورد بحث قرار ندارد در حالیکه ما بارها گفته ایم که غربی ها آزادی و حقوق زن را نمی خواهند بلکه آزادی و حقوقی رسیدن به زن را میخواهند متاسفانه غربی ها و جنبش های مدعی حقوق زنان از احساساتی بودن زنان سوء استفاده می کنند و با تحریک احساساتشان و خرافات جلوه دادن اوامر الهی و حقوق اسلامی زنان می خواهند به آنها القاء کنند که با رهایی از این اوامر الهی وارد دنیای انسان مدرن شوید و آزاد شوید در حالیکه حقیقت این آزادی ها و دعوای حقوق زن چیز دیگری بوده و جز یک توطئه و دام برای خواهران و مادران ما چیز دیگری نیست چونکه همین مدعيان درجه يک آزادی، زنان معتقد را از داشتن لباسی که مناسب اعتقاد آنها است محروم ميکنند
زنان در جوامع غربی امنیت لازم برای ادامه زندگی را نداشته و مورد حمایت جدی دولتهای غربی نیز نبوده و نیستند و تنها ابزاری برای استفاده مردان به شمار میآیند.
زنان در جوامع غربی در غالب موارد دستمزد کمتری از مردان دارند.
نتیجه آزادي در غرب، تزلزل نهاد خانواده، افزايش فرزندان بيسرپرست و تضعيف خودباوري زنان گردیده است.
افزايش آمار طلاق و فحشا و بيبندوباري در غرب، ارمغان فرهنگي است كه ادعا دارد آزادي بيقيد و شرط مايه پيشرفت است.
در غرب حركتهاي فمينيست، اومانيست، ليبراليست و كمونيست در جهت احقاق حق زن اقداماتي انجام داد كه اين حركتها نه تنها زن را به جايي نرساند بلكه تا حد زيادي از ارزشهاي وجودي و انساني زنان كاست و آنان را به معشوقههايي در دستان مردان هوسباز تبديل نمود. چنانچه آلن بلوم فلیسوف امریکایی اعتراف میکند که هدف اصلی حیازدایی و ترویج بی حیایی است
امروزه در غرب روح و ذهن زنان به نام آزادي، تجدد، ترقي و پيشرفت به بند كشيده شده و دفن ميگردد و از زن به عنوان يك شي يا كالايي بيارزش نام برده ميشود.
جوامع غربي كه داعيه حفظ حقوق بشري را دارند امروزه يكي از پر خشونتترين جوامع عليه زنان به شمار ميروند خشونت عليه دختران در مکاتب و پوهنتون های كشورهاي غربي يكي از مصاديق بارز نقض حقوق اين قشر از جامعه به اصطلاح متمدن است و همچنین بیشترین انواع خشونت وسوءاستفادههاي جنسي، جسمي و رواني بالای زنان در غرب صورت میگیرد.
بر اساس آمار «NISVS» در ایالات متحده، هر ۹۸ ثانیه یک سوء قصد جنسی اتفاق میافتد و از هر پنج زن یک نفر قربانی تجاوز جنسی یا تلاش برای تجاوز میشود و از بین هر ده قربانی تجاوز جنسی یک نفر مرد وجود دارد . جالب توجه این است که اگر این مرد دانشجو باشد احتمال قرار گرفتنش در معرض تجاوز جنسی شش برابر بیشتر است و این یعنی جامعهی دانشگاهی بیشتر در معرض خطر آزار جنسی قرار دارد
اگر به کشورهای اروپایی برویم خواهیم دید این تراژدی همچنان ادامه دارد. برای مثال در فرانسه هیچ راهی برای گریز از آزار جنسی نیست. بر اساس گزارش شبکهی «فرانس ۲۴» ۱۰۰٪ از زنان فرانسه در وسائل حمل و نقل عمومی در معرض آزار جنسی قرار میگیرند.
در آلمان، بر اساس نظرسنجی تهیه شده در موسسهی «YouGov» در سال گذشته، نصف زنان این کشور قربانی آزار جنسی بودهاند. بیشترین نوع این آزار لمس مستقیم بدن زنان به شکل غیر مناسب بوده است.
در بریتانیا آمارها تفاوت چندانی با آلمان ندارد؛ بیش از پنجاه درصد زنان شاغل در این کشور در محل کار گرفتار آزار جنسی اند.
سوئد و دانمارک نیز با دو کشور پیشین تفاوتی ندارند؛ علی رغم سطح بالای رفاه در این دو کشور و آزادی بالای جنسی، این کشورها بالاترین آمارهای آزار جنسی را به خود اختصاص دادهاند. نسبت زنانی که در این دو کشور در معرض آزار جنسی قرار گرفتهاند بین ۸۰ تا ۱۰۰ درصد است، یعنی بر اساس آمار موسسهی «Statista» در برخی مناطق این دو کشور هیچ زنی نیست که آزار جنسی را تجربه نکرده باشد.۹
در نظام های غربی اعم از اروپا و امریکا، زن ابزار توسعه اقتصادي و جذب سرمايه است. برای مثال تمامی صفحات مجلههای غربی از عکس زنان جوان تشکیل شده است حال آنکه همان زن وقتی دوران جوانی را سپری کرد دیگر تصویرش در مجلات و فیلم ها دیده نمیشود چونکه ارزش کالایی خودش را هم از دست داده است
فروپاشي نهاد خانواده، ازدواجهاي غيررسمي و نامشروع، طلاقهاي مكرر و تولد فرزندان نامشروع، نقش خانواده را در غرب به عنوان يك پايگاه مطمئن براي آرامش روحي و رواني از بين برده است و در غرب هیچ زنی را نخواهی یافت که از موارد فوق آسیب ندیده باشد و دارای آرامش روحی و روانی باشد که باعث گردیده کشورهای مختلف اروپایی و امریکایی با معضل خودکشی رو به رو گردند
پوشش و حجابي كه غرب مطرح ميكند براي برقراري روابط نادرست بين زن و مرد است.
آری! آزادی زن و حقوق زن بهانه و حربه ای است برای نابود ساختن همه موجودیت و شخصیت زن که در میان موجودات نظام با عظمت هستی از ارزش و منزلت بزرگی برخوردار است. بدین ترتیب حقوق و آزادی برای زن از طرف غرب جز رویا و توهمی بیش نیست و این سرابی است که از واقعیت تهی است.