نویسنده: عبدالحمید گرگیج
شاید بسیاری از بندگان مؤمن و متدین در پی کسب مقام قرب الهی و رسیدن به سرمنزل مقصود باشند، اما هرچه می‌کوشند موفقیتی حاصل نمی‌کنند!
به‌اتفاق همهٔ دانشوران و عارفان، یکی‌از راه‌های حصول قربِ الهی، هم‌نشین خوب یا رفیق و مصاحبِ نیک است. در متون روایی، ادبی و عرفانی این نکته خیلی برجسته‌است‌، اما دوست خدا یا رفیق نیک که بتواند با انفاس کیمیاگرانه‌اش، گِل وجود آدمی را تبدیل به زر کند چگونه یافت می‌شود و راهِ بازشناسی آن چیست؟
در این باره شیخ‌ عبدالحق محدث دهلوی رحمه‌الله در ص ۱۵۳_۱۵۲ از مکتوبات خود می‌نویسد:
اکنون سخن دربارهٔ مردشناسی و ولی‌یابی به‌میان آمد که راه شناخت دوستان الهی چیست، و چه قانونی برای بازشناسی آنان هست؟
«فَواللهِ ذلكَ أمرٌ عظیمٌ وَإنّهُ یَسیرٌ علی مَن یَسّرَهُ الله»؛ سوگند به خداوند که شناخت اولیا، کاری بس دشوار است، مگر بر کسی که خدای متعال آن را برایش آسان گرداند.
گروهی از فقیهان و متکلمان رحمهم‌الله که به‌راه سلامت رفته‌اند، در تعریف «ولی» گفته‌اند : «الوَلِيُّ هُوَ العارِفُ بِاللهِ عَلی قدرِ الطاقة البَشَريَّةِ، مُواظباً علی الطاعاتِ غَیرَ مُنْهَمِكٍ في الشَّهوات»؛ ولی، کسی‌ست که به‌قدر توان بشری، معرفت خدا را حاصل کرده باشد. بر طاعات پایبند باشد و غرقِ در شَهَوات نباشد.
این‌جا اگر قید «معرفتِ الهی» نبود، شناخت «ولی» به‌غایت آسان بود، اما بازشناسیِ مقدار این معرفت و اندازهٔ این نسبتِ معنوی از صورت ظاهری، و جدانمودنِ حقیقت معنی از دعوِی/ادعا چگونه ممکن است؟! این‌جا طالب/جوینده خون در جگر است!
می‌گویند: همین مواظبت بر طاعات و اجتناب از شهوات که قرین حضور قلب و استقامت باشد، علامت معرفت و معیار شناخت است…
اکنون راهِ استفاده از این نسبت و اقتباس از این نور چیست؟ اگر مجرّد شناخت کفایت می‌کرد، خدای متعال: ]جَحَدوا بِها وَاستَیقَنَتْها أنفُسُهُم [«نمل:۱۴»؛ با آن‌كه دل‌هايشان بدان يقين داشت، از روى ظلم و تكبر آن را انكار كردند، نمی‌فرمود.
باری، راه‌ورسم استفاده منحصر است به آن‌که خدای متعال تو را با یکی‌از دوستانش آشنا کند و الفت بخشد و دلِ تو را با قلبِ وی که فرودگاهِ نورِ الهی‌ست، مقابل و محاذی سازد تا فروغی از آن نور در این‌جا افتد، و هرقدر که این تقابل و محاذات، دوام یابد و به‌موافقت و اتباع بینجامد، ترقی معنوی افزون‌تر می‌گردد…
امیدواریم که خدای متعال ما را به‌سوی یکی‌از دوستانش رهنمون شود.
پیرِ ما شیخ مُحی‌الدین ابومحمد عبدالقادر جیلانی رضی‌الله‌عنه می‌فرماید که:
«نیمه‌شب برخیز، وضو تازه بساز و دورکعت نماز بگذار و به‌سجده رو و اِلحاح/زاری کن و فریاد به‌درگاه مولاتعالی برآر و این دعا برخوان وباید که عامهٔ دعای تو در تمامی اوقات همین باشد_: «یا رَبِّ، یا رَبِّ! دُلَّنِي عَلی عَبْدٍ مِنْ عِبادكَ المُقَرَّبِینَ، یَدُلُّنِي إليكَ وَیُعَلِّمُنِي طَرِیقَ الوُصُوْلِ إليك»؛ پروردگارا، پروردگارا! مرا بهسوی بندهای از بندگان مقرَّبَت رهنمون شو تا مرا بهکویت راه نماید و راهورسم رسیدن به آستانت را به من یاد دهد.
اگر این دعا با همین شیوه که فرموده‌اند، دوام و استمرار یابد، شاید که گوهرِ مقصود به‌دست آید و نقابِ حجاب از چهرهٔ مراد بگشاید. و به‌درستی و راستی که این دعا به تجربه مقبول افتاده و تحقق پیوسته است، والحمد لله».
Share.
Leave A Reply

Exit mobile version