در آن عصری که اروپا در توحش و ظلمت به سر میبرد و هرگونه تفکری توسط دادگاههای تفتیش عقاید سرکوب میشد، مسلمانان در اوج شکوفایی علمی و فرهنگی بودند و بسیاری از اندیشههای نوین و تجربیات علمی خود را به اروپاییان انتقال دادند. در آن زمان، تعداد افرادی که در اروپا خواندن و نوشتن میدانستند، بسیار اندک بود. از سال ۸۰۰ میلادی، تمدن پرشکوه اسلامی تأثیر عمیقی بر جامعهٔ اروپا گذاشت و مسلمانان دستاوردهای بزرگی را به بازار معرفت عرضه کردند.
جان برنال در کتاب «علم در تاریخ» مینویسد: «نسیم تازهای از علم وزیدن گرفت و در پرتو لوای اسلام ترکیبی شکوهمند یافت که از طریق آن، علم و فن به اروپای قرون وسطی راه یافت».
ولتر، دانشمند مسیحی، اعتراف میکند: «در دوران توحش و نادانی پس از سقوط امپراتوری روم، مسیحیان همهچیز از جمله هیئت، شیمی، طب، ریاضیات و دیگر علوم را از مسلمانان آموختند و برای گرفتن علوم متداول آن روزگار بهسوی آنان روی آوردند.»
برتراند راسل، فیلسوف غربی، تأیید میکند: «مسلمانان در مغرب زمین در بیرون آوردن آنان از حالت بربریت مؤثر واقع شدند.»
جورج سارتن در جلد اول کتاب مقدمهای بر تاریخ علم میگوید: «رکود فکری که در نیمهٔ دوم سدهٔ هفتم و نیمهٔ اول سدهٔ هشتم میلادی دستکم در مورد اروپا و خاور نزدیک محسوس بود، عصری از تجدید فعالیت را به دنبال داشت. این امر تا حد زیادی مرهون پیشگامی مسلمانان بود».
هرمان راندل در کتاب سیر تکامل ذهن جدید اظهار میدارد: «در قرون وسطی، مسلمانان نمایندهٔ تفکر علمی و زندگی صنعتی بودند؛ همانگونه که امروزه آلمان را نمایندهٔ چنین تفکری میدانیم».
ویل دورانت در کتاب تاریخ تمدن به نکات جالبی اشاره دارد: «نخستین کارگاه کاغذسازی در قلمرو اسلام به سال ۷۹۴ میلادی (۱۷۸ هجری) در بغداد به دست فضل بن یحیی وزیر هارونالرشید گشوده شد. سپس مسلمانان این صنعت را به سیسیل و اسپانیا بردند و از آنجا به ایتالیا و فرانسه رسید.» وی در جای دیگر مینویسد: «برخی بزرگان اسلام، چون صاحب بن عباد، بهاندازهٔ کل کتابخانههای اروپا کتاب داشتند.»
تنها در کتابخانهٔ بیتالحکمة بغداد چهار میلیون جلد کتاب موجود بود و در اسپانیا، سالانه ۸۰ هزار جلد کتاب تهیه و تألیف میشد. دانشجویانی از انگلستان، فرانسه و دیگر کشورهای اروپایی برای تحصیل به مراکز علمی مسلمانان میآمدند. تأثیر تمدن اسلامی بر غرب تا جایی بود که روی درب کلیسای سنپیر در رم جملهٔ «لا اله الا الله محمد رسولالله» نوشته شده بود.
پروفسور گوستاو لوبون در کتاب تمدن اسلام و عرب مینویسد: «برای ۵۰۰ سال، مدارس اروپا بر اساس کتب و مصنفات مسلمانان دایر بود. همانها بودند که اروپا را از لحاظ علم، عمل و اخلاق تربیت کرده و به مسیر تمدن هدایت کردند».
«پروفسور گیپ» محقق انگلیسی و استاد زبان عربی در دانشگاه آکسفورد مینویسد: «هنگامیکه به گذشته نظر افکنیم میبینیم: علوم و ادبیات شرق به منزلۀ خمیرمایهای (برای غرب) بوده بهطوریکه نفوذ روحیات و افکار شرق روح تاریک قرون گذشتۀ غرب را روشن ساخته و آنها را بهجهان وسیعتری هدایت کرده است».
ویل دورانت در جلد یازدهم تاریخ تمدن اذعان میکند: «دنیای اسلام تأثیرات گوناگونی بر جهان مسیحیت داشت. اروپا از دیار اسلام غذاها، شربتها، داروها، ابزارهای صنعتی، قوانین دریانوردی و بسیاری از رسوم را فرا گرفت.»
دکتر ماکس میرهوف معتقد است: «با ترجمهٔ کتب دانشمندان مسلمان، علوم شرق همچون بارانی بر خاک خشک اروپا بارید و آن را حاصلخیز کرد.»
درحالیکه اسلام، دانشمندان بزرگی را تربیت و به جهان بشریت عرضه کرد، ظلمت اروپایی و جهل کلیسا بر مردم سایه افکنده بود. همزمان با پیشرفت علمی و آزادی اندیشه در جهان اسلام، دادگاههای تفتیش عقاید در اروپا هرگونه تفکر نوین را سرکوب میکردند.
مارسل کاش مینویسد: «در این دوره، ۵ میلیون نفر را به جرم تفکر آزاد یا تخطی از دستورات کلیسا اعدام کردند. تنها طی سالهای ۱۴۸۱ تا ۱۴۹۹، هزاران نفر زندهزنده سوزانده، شقه یا شکنجه شدند.»
با این حال، اسلام با ایجاد تمدن درخشان خود، در دوران تاریک اروپا، نقش مهمی در پیشرفت علمی و فکری این قاره ایفا کرد.