نویسنده: شیخالاسلام مفتی محمدتقی عثمانی حفظه الله

ترجمه: عبدالحمید گرگیج
شیخ‌الاسلام مفتی محمدتقی عثمانی در کتاب مجالس اصلاحی می‌نویسد:
علامه قرطبی که خدایش ببخشاید در تفسیر این آیهٔ:
]یَاأَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اجْتَنِبُوا كَثِيرًا مِنَ الظَّنِّ إِنَّ بَعْضَ الظَّنِّ إِثْمٌ وَلَا تَجَسَّسُوا وَلَا يَغْتَبْ بَعْضُكُمْ بَعْضًا } [حجرات: {12می‌نویسد:
خداوند درستکار دانا این آیه را بسیار زیبا ترتیب داده است چنانکه نخست می‌فرماید:
1ـ بدگمانی مکنید”؛ یعنی چنان‌چه دربارهٔ شخصی سخنی شنیدید، فوری و بدون تحقیق به او بدگمان نشوید؛ زیرا چنین عملی حرام است و اگر ادامه دادید و بدگمان شدید شما مرتکب حرام شده‌اید؛
۲. اگر آدمی در ایستگاه نخست توقف نکند و به بدگمانی ادامه دهد، نفس او را وادار به جاسوسی می‌کند و خطاب به وی می‌گوید: به من اجازهٔ کنکاش و تتبع بده تا به حقیقت قضیه پی ببرم! که آیا واقعا این شخص مرتکب چنین گناهی شده است یا خیر؟ آیا این عیب‌ها که گفته‌اند درونش هست یا نیست؟ به همین‌روی، قرآن کریم با درایت و حکمت عجیبی به درمان این مرحله می‌پردازد و می‌گوید] :«وَلَا تَجَسَّسُوا[؛ «یعنی اگر شما می‌خواهید دربارهٔ گناه و عیب شخصی تحقیق کنید، شما را اجازة تحقیق نیست؛ زیرا از گناهان آن شخص به شما چه زیانی رسیده است که شما را این گونه به اندیشه و فکر وا داشته است؟
هر چه او می‌کند، خودش پاسخش را به الله تعالی می‌دهد، چه نیازی به تحقیق و بررسی شما است؟ به‌همین رو تجسس هم ممنوع است؛
۳. اگر از تجسس باز نیامدیم مجبور می‌شویم تا از آن شخص غیبت بکنیم؛ چرا که لازمه و چاشنی تجسس غیبت است و  به همین روی خداوند دانا در ادامه می‌فرماید:
«وَلَا يَغْتَبْ بَعْضُكُمْ بَعْضًا»؛ از همدیگر غیبت نکنید.
و تنها راه درمان بدگمانی این است که به عیب‌های خودت مشغول باشی و کاری به عیوب دیگران نداشته باشی…

به فکر عیب‌های خودت باش!

آنچه آدمی را وادار به بدگمانی می‌کند، غفلت از عیب‌های خود و مشغول شدن به عیب‌های دیگران است، بنابر این اگر ما به عیب‌های خومان مشغول باشیم و با خود بیاندیشیم که اگر با همین عیب‌ها نزد الله تعالی حاضر شویم سر انجام ما چه خواهد شد؟ در میدان محشر با من چه معامله‌ایی خواهد شد؟‌ اگر این اندیشه و تصور در انسان زنده بشود، هرگز سوی عیب‌های دیگران نمی‌نگریم.
بهادرشاه ظفر چه زیبا می‌سراید:
تهی جو اپنی بُرایی سی بی‌خبر/ رهی دهوندتی اورون کی عیب و هنر
پری اپنی برایی پر جو نظر/ تو نگاه مین کوئی برا نه‌رها
کسی که از زشتی‌های خود بی خبر بود، لاجرم به عیب و هنر دیگران مشغول شد، کسی که بر بدی‌های خود
نظر کرد، در نگاهش کسی معیوب نماند.
 به فرمودهٔ مولوی در مثنوی:
هر كسى گر عيب خود ديدى ز پيش
كى بُدِى فارغْ خود از اصلاح خويش
غافلند اين خلق از خـــود اى پـــدر
لاجـــرم گـــويند عيب هم‌دگـــر
ونظامی‌گنجوی نیز در این‌باره می‌گوید:
مبين در خود که خود بين را بصر نيست
خدا بين شو که خود ديدن هنر نيست
آن‌گاه که به زشتی‌های خودت نظر افکندی خواهی فهمید که زشت‌ترین انسان‌ها از روی عمل و کردار وگفتار خودت هستی. [و سعدی علیه‌الرحمه نیز می‌گوید:
کسي پيش من در جهان عاقل
که مشغول خود وز جهان غافل است.
مجالس اصلاح و خودسازی1/ 248.
Share.
Leave A Reply

Exit mobile version