نویسنده: سید مصلح الدین
نه افغانيم و نه ترك و تتاريم
چمن زاريم و از يك شاخساريم
تميز رنگ و بو بر ما حرام است
كه ما پـرورده يك نو بهاريم «علامه اقبال»
امروزه یکی از بزرگ‌ترین مشکلات جهان اسلام، قوم‌گرایی است که در مرحله حساسی قرار دارد؛ چون اين ویروس كشنده انواع و اشكال مختلفی را به‌خود گرفته و دامنه آن در همه جا گسترش يافته است.
در هر زمان عده‌ای از مردم راه راست را گم کرده و دنبال خواهشات نفسانی رفته و از راه دین مبین اسلام فرسخ‌ها دور شدند، شیطان راهنمای بد و حامی اول آنها بوده و بشریت را به اشکال مختلف از عبادت خالق به پرستش مخلوقات سوق داده است.
انسان‌های شیطان صفت به پیروی از خواهشات نفسانی دست در دست ابلیس داده و از بندگی الله تعالی دست کشیدند، سر تعظیم را بر ای غیر الله خم کردند.
شیطان در این زمان بت‌های جدید به نام «قومیت، منطقه، ملیت و زبان» برای مریدان خویش به ارمغان آورده است، مریدان جاهل بدون اندیشه و فکر آنها را معبود خویش قرار داده‌اند.
آری! هنوز هم نواده‌گان عبدالله بن ابیّ منافق، شعار جاهلیت «ملیت، قومیت، نسب و وطن» را سر می‌دهند و به آنها فخر می­کنند و می‌بالند.
امروزه در جامعه چنان قوم­گرایی و زبان­پرستی به راه افتاده است که هزاران رحمت به زمان جاهلیت.
مفهوم قوم­گرایی: فخر نمودن به قوم و زبان و آنها را از بقیه اقوام و زبان‌ها مقدم و برتر، ملیت و نسب خویش را با عزت و سایر زبان و ملیت‌ها را حقیر شمردن می‌باشد.
در حالی که دین اسلام با قوم‌گرایی و زبان پرستی و تمام شعارهای جاهلیت مخالف است.
پیامبر اسلام (صلی‌الله‌علیه‌وسلم) با بعثت خویش تبعيض و تعصبات قومی، نژادی، وطنی و قبيله‌ای را ریشه کَن نمود؛ چنان‌که صهيب رومی، بلال حبشی، سلمان فارسی و ابوبکر عربی (رضی الله عنهم) را در یک ردیف قرار داد.
قرآن کریم قوم، قبیله و زبان را اصل برای تعامل اجتماعی و شناسایی قرار داده است.
الله تعالی در قرآن می‌فرمایند: [يَا أَيُّهَا النَّاسُ إِنَّا خَلَقْنَاكُمْ مِنْ ذَكَرٍ وَأُنْثَى وَجَعَلْنَاكُمْ شُعُوباً وَقَبَائِلَ لِتَعَارَفُوا إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِنْدَ الله أَتْقَاكُم.] ([1]) ای مردم! ما شما را از يك مرد و يك زن آفريديم و شما را گروه‌ها و قبيله‌ها قرار داديم تا به اين وسيله يكديگر را بشناسيد. گرامی‎ترين شما نزد خدا پزهيزگارترين شماست.
پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وسلم)  قوم گرایی را سرزنش و رد کرده است؛ چنان‌چه می‌‌فرمایند:«لَيْسَ مِنَّا مَنْ دَعَا إِلَى عَصَبِيَّةٍ، وَلَيْسَ مِنَّا مَنْ قَاتَلَ عَلَى عَصَبِيَّةٍ، وَلَيْسَ مِنَّا مَنْ مَاتَ عَلَى عَصَبِيَّةٍ.» ([2])
 آن‌که دعوت به عصبيت نمايد از ما نيست، آن‌که بر عصبيت بجنگد از ما نيست و آن‌که بر عصبيت بميرد از ما نيست.
قَالَ رَسُولُ الله (صلی‌الله‌علیه‌وسلم): «مَنْ بَطَّأَ بِهِ عَمَلُه ُ، لَمْ يُسْرِعْ بِهِ نَسَبُه.»([3])
کسي که عملش او را عقب بيندازد، نسبش نمی‌تواند او را سبقت دهد.
در اسلام قوم گرایی نیست؛ چون اسلام دین با تمدن و برای همه اقوام ملت‌ها است، نه تنها برای یک قوم و ملت.
حضرت رسول الله (صلی‌الله‌علیه‌وسلم) می‌فرمایند: «لافَضلَ لِعَرَبيٍّ على عَجَميٍّ، و لا عَجَميٍّ على عَرَبيٍّ، و لا أحمَرَ على أسوَدَ، و لا أسوَدَ على أحمَرَ، إلاّ بِالتَّقوى.»[4]
هيچ عربى را بر عجمى و هیچ عجمى را بر عربى و هیچ سفیدی را بر  سياهی و هیچ سياهی را بر سفیدی برتری نیست، مگر به تقوا.
در اسلام تبعیض قومی، نژادی و لسانی وجود ندارد در یک غزوه‌ای میان یک مهاجر و انصاری درگیری رخ داد و عبدالله بن ابی منافق که در آن جا بود انصار را برعلیه مهاجرین تحریک کرد، تا جای که هر یکی «واقوما» را سرداده و نزدیک بود درگیری میان مهاجرین و انصار گردد.
در اين هنگام رسول الله (صلی‌الله‌علیه‌وسلم) نزد آنان رفت و گفت: «فَخَرَجَ النَّبِيُّ (صلی‌الله‌علیه‌وسلم)، فَقَالَ: ” مَا بَالُ دَعْوَی أَهْلِ الجَاهِلِيَّةِ؟
چرا دعوت جاهليت سر داده‌ايد، سپس فرمودند: «د َعُوهَا فَإِنَّهَا مُنْتِنَةٌ» اين سخنان را کنار بگذاريد؛ زيرا سخنانی بد بو اند.([5])
اسلام هیچ قومی را بر قومی دیگر و هیچ زبانی را بر زبان دیگر برتری نمی‌دهد، قوم من، وطن من و زبان من همه اینها شعار جاهلیت‌اند.
بر مسلمانان لازم است تا به قرآن و سنت پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وسلم) چنگ زده و از رسم و رواج‌های جاهليت دست بکشند.
مسلمان باید بدون در نظر داشت قوم، قبيله، نژاد و منطقه همه باهم زير پرچم کلمه توحید «لااله الا الله» زندگی کنند؛ زيرا امت اسلامی چون جسد با روح، همه با هم ارتباط دارند.
گر در يمنی چو با منی پيش منی
ور پيش منی چو بی منی، در يمنی
منابع:
[1] ـ الحجرات: 31.
[2] ـ أخرجه أبوداود في سننه /ص956/کتاب الأدب/باب في العصبیة/رقم الحدیث: 5121/مکتبة :دار الفکر للطباعة والنشر والتوزیع /الطبعة الأولی: 1425 هـ ق.
[3] ـ شرح السنة للامام الحسین بن مسعود البغوی/ج1/کتاب: العلم/باب: فضل العلم/رقم الحدیث: 127/مجلد 7/تحقیق محمد عبدالعلیم اسلام الغرباوی/المکتبة التوفیقیة/الطبعة الأولی: 2014م.
[4] ـ الموسوعة الحدیثیة مسند الإمام أحمد بن حنبل/ج38/ص 474/رقم الحدیث: 23489/مجلد 52/تحقیق: شعیب الأرنؤوط وعادل مرشد/الطبعة الرابعة: 1436 هـ ق.
[5] ـ صحیح/أخرجه البخاري في صحیحه /ص864/کتاب: المناقب/باب: ما ینهی عن دعوی الجاهلیة/رقم الحدیث: 3518/تخریج: صدقي جمیل العطار/دار الفکر، بیروت-لبنان /سنة الطبعة:1431-1432 هـ ق.
Share.
Leave A Reply

Exit mobile version