يكي ديگر از صفات مسلمان واقعی راستی و درستی در گفتار و كردار است؛ صداقت و راستی همچون دژی مستحكم انسان مسلمان را از فرو افتادن در گناهان حفاظت میكند، همان گونه كه كذب و كجی دروازههای بسياری از انحرافات مهلك را به روی انسان میگشايد چنان كه رسول اللهe فرمودند:
(يقيناً كه صدق و راستی انسان را به نيكی هدايت میكند و سرانجام نيكیها بهشت است؛ و شخص راستی و درستی را در پيش میگيرد تا به درجهی صديق میرسد.
و هر آيينه دروغ انسان را به فسق و فجور میكشاند و فجور منتهی به دوزخ میگردد و شخصی دروغ را پيشهی خود میسازد تا اين كه در نزد الله در زمرهی دروغگويان مكتوب میگردد)
عروه پسر زبير پسر عوام فقيه مدينه در اين باره میگويد:
«اذا رأيت الرجل يعمل السيئة فاعلم أن لها عنده أخوات. و إذا رأيته يعمل الحسنة فاعلم أن لها عنده أخوات»
(وقتی میبينيد شخصی مرتكب گناهی میشود، بدانيد كه شخص مذكور به گناهان ديگری نيز آلوده است و اگر ديديد بندهيی كار نيكی انجام میدهد، بدانيد كه او اعمال خوب ديگری نيز دارد)
يعنی قانون و سنت الهی در مورد انسان اين است كه وقتی كار نيكی را انجام دهد، توفيق انجام كارهای نيك ديگر را نيز میيابد؛ و اگر عمل زشتي را مرتكب شد، به كارهای بَد ديگر نيز كشيده میشود. اما دروغ كه ضد و مقابل صدق است، زمينه ساز انحرافات بسيار عظيمی است.
تعاليم اسلام /اعم از قرآن و حديث/ صدق را به حيث يكی از صفات كمالی انسان برشمردهاند و در سيرهی عملی رسول اكرمe موارد زيادی به چشم میخورد كه آن حضرت عملاً ياران خود را به صداقت و راستی تشويق و ترغيب نموده از دروغ باز میداشت؛ حی پيامبر اكرمe اجازه نمیداد در مسايل بسيار خورد و ريزه صدق را ناديده انگارند.
(عبدالله پسر عامرt میگويد روزی رسول اللهe در خانهی ما نشسته بود مادرم مرا صدا كرده گفت بيا تا برايت چيزی بدهم. رسول اللهe فرمود: میخواهی برايش چه بدهی؟ مادرم گفت: میخواستم برايش خرما بدهم. رسول اللهe فرمود اگر برايش چيزی نمیداد در نامهی اعمالت يك دروغ ثبت میشد)
معمولاً وقتی سخن از صدق به ميان آيد، اذهان متوجه صدق در گفتار میشود، در حالی كه مفهوم صدق بسيار گستردهتر از راست گفتن است.
نكتهی بسيار مهم در اين زمينه -كه بدبختانه اكثر انسانها از آن غافلاند- مرتب بودن نتايج غيبی بر صفات خوب و بد انسان است؛ در جهان قدرتی وجود ندارد كه بتواند از كار زشت نتيجهی خوب به دست دهد و يا جلوی نتيجهی خوب كار نيك را بگيرد.
صدق يكی از بزرگترين صفات خوب و صداقت يكی از بزرگترين اعمال نيك انسان است كه حتماً نتايج خوبی را به بار میآورد و اگر رعايت نشود منجر به نابسمانیهای زياد میشود.
پيامبر اكرمe اصحاب خود را به خوبی از اين حقايق آگاه ساخته بود، به همين دليل است كه آنها در تعامل با خالق و مخلوق صداقت به نيكوترين وجه رعايت میكردند هرچند در رعايت آن هزينههای بزرگ مادی و خسارتهای هنگفت دنيوی بر آنان تحميل میگرديد. به طور مثال ما در موضوع پيوند اخوتی كه رسول اللهe بين مهاجرين و انصار برقرار كرده بودند به عجايبی برمیخوريم كه اكنون تصور آن برای ما ناممكن مینمايد. چه چيز باعث شده بود كه يك مسلمان انصاری حاضر میشود تمام اموال خود را كه طی چندين سال فراهم آورده با برادر مهاجر خود مساويانه تقسيم كند و از دو همسرش يكی را طلاق دهد تا بعد از سپری شدن عده به نكاح برادر مهاجرش درآيد؟[4] منظورش از اين معامله خود نمايی نبود. او میخواست با كسی كه پيامبرe او را برادر ايمانیاش خوانده، صادقانه معامله كند. اما امروز مسلمانان سعی میكنند حقوق مسلم مادی و معنوی ديگران را به بهانههای گوناگون و حيلههای مختلف زير پا كنند و در عين حال خود را خيرخواه و صادق معرفی نمايند.
زندهگی ما انسانها سراسر قرارداد و معامله است؛ ما از طرفی با خدای خود رابطه داريم و از سويی با مخلوقات پيرامون خود به خصوص انسانها. بنابراين مكلفيت ما اين است كه در رابطهها و قراردادهای خود با خالق و مخلوق جانب صدق را رعايت كنيم و اعتقاد جازم داشته باشيم كه مراعات صدق مشكلات ما را تا حد زيادی كاهش میدهد؛ در حالي كه زير پا كردن قانون صداقت ممكن است ما را به مصيبتهای بزرگ مادی و معنوی روبهرو كند.