يكی از بزرگترين دستاورهای دين مبين اسلام دادن ارزش واقعی به شخصيت انسانی است.
در نبود دين الهی نوعی هرج و مرج و بیبندوباری سراسر زندگی انسان را فرا میگيرد به گونهيی كه فرد به هيچكس حتی به خود اعتماد نمیكند، تا جايی كه ممكن است گزارشات چشم و گوش خود را نادرست انگارد. در غياب دين آسمانی انسان به گمكرده راهی میماند كه در بيابانی هولناك بدون اين كه جهت آبادی را بداند هر لحظه به سوی میدود و دقايقی بعد پشيمان میشود و آخرالامر جز نااميدی چيزی دستگيرش نمیگردد.
انسان با ديانت و كسی كه دعوت پيامبران خدا را لبيك گفته است، نه تنها كه در سرنوشت عمومی خود دچار سرگردانی نمیشود بلكه در هيچ كاری به بنبست نمیخورد. در واقع زندگی انسان با داخل شدن در اسلام معنا پيدا میكند و الا چه فايده از حياتی كه در خوردن و آشاميدن خلاصه گردد؟ و چه فرق است ميان زندگی انسانی كه به خدا و آخرت ايمان ندارد با چهارپايی كه چيزی از آخرت نمیداند و مكلف به ايمان آوردن به روز قيامت نيست؟!
مسلمان واقعی مكلف است تا فضای ماحول خود را پر از اعتماد و اطمينان سازد؛ و اين حالت زمانی به وجود میآيد كه وقتی با كسی پيمان میبندد و يا وعدهيی میسپارد به هيچ صورت خلاف نورزد.
آيا چيزی غير از ايمان به خدا و آخرت میتواند به انسان چنين توانی بدهد؟ آن هم زمانی كه شخص فكر كند كه در شكستن عهد و پيمان نفعی دنيوی نصيب او خواهد شد. بندهی مؤمن بر اساس باوری كه به روز قيامت دارد و میداند كه از عهد و پيمانی كه با ديگران بسته است بايد در روز بازپسين در برابر پروردگار خود پاسخ دهد، راهی جز وفاداری و پايبندی به تعهدات خود در پيش روی خود نمیيابد. الله تبارك و تعالی میفرمايد:
(و به پيمان [خود] وفا كنيد زيرا كه از پيمان پرسش خواهد شد)
در جامعهی انسانی برای ملتزم كردن انسان به قوانين و مقررات دو روش وجود دارد: يكی روشی كه معنويت انسان را بالا میبرد و انسان را از نظر روحی به جای میرساند كه میتواند به سادهگی از منافع دنيوی صرفنظر كند. ديگری روشهای بازدارنده كه انسانها خود در اثر تجارب به آن دست يافتهاند و در جوامع مختلف به گونههای متفاوت از آن استفاده میكنند.
تاريخ بشر و تجارب طولانی نشان داده است كه قدرت روشهای معنوی به مراتب بيشتر از روشهای تجربی است و انسان معنوی خيلی خوبتر و بهتر میتواند به قوانين و مقررات پايبندی نشان دهد به خصوص زمانی كه اين مقررات از طرف منبعی كه به انسان معنويت بخشيده وضع شود.
اما روشهای وضعی و بشری هرچند كاربرد دارد و اگر با دقت به معرض اجرا درآيد میتواند تا حد زيادی التزام به قوانين را تضمين كند، ولی ناگفته پيدا است كه روشهای عاری از معنويت فقط در محدودهی ظواهر میتواند كاربرد داشته باشد نه بيشتر از آن؛ انسانهای تهی از معنويت اگر در شرايطی قرار بگيرند كه روشهای انسانی نتواند آنان را مراقبت كند دست از جنايت نمیكشند؛ به همين دليل است كه در جوامع پيشرفته ميزان جرم و جنايت پايين نيامده است.
از ميان روشهای معنوی، موفقترين روش آن است كه بتواند قناعت مخاطبان خود را حاصل كند. بنابراين از دلايل متعدد روشن میشود كه در زمان حاضر فقط و فقط دين اسلام است كه بهترين روش را جهت ملتزم ساختن انسان به قوانين و مقررات خود دارد؛ چون از يكطرف طرحها و برنامههای خود را با دلايل قاطع و شكستناپذير ارائه میكند و از طرفی با ايجاد مراقبی در درون انسان او را در همهی لحظات شب و روزش از زيرپاكردن قوانين باز میدارد.
مسألهی وفاداری به تعهدات و پيمانها از همين قبيل است؛ يعنی مسلمان واقعی كسی است كه اگر در سطوح مختلف با كسی عهد و پيمانی منعقد نمايد، به هيچ قيمتی حاضر نيست آن را ناديده انگارد.
وفا به عهد و پيمان در آيات قرآن كريم و احاديث پيامبر بزرگوار اسلام مورد تأكيد فراوان قرار گرفته است؛ حتی رسول اللهe مأمور بود تا به تعهداتی كه با سرسختترين دشمنانش منعقد نموده پايبندی نمايد؛ وقتي پيامبرe با مشركان مكه در منطقهی حديبيه صلحنامهيی به امضاء رساند و بعد از مدتی كفار مكه از جانب خود پيمان را نقض كردند، خداوند متعال به پيامبر خود دستور داد كه فقط با كافرانی كه پيمان خود را شكستند میتوانيد درگير شويد، نه آنان كه هنوز به قول و قرار خود استواراند.
(مگر آن مشركانى كه با آنان پيمان بستهايد و چيزى از [تعهدات خود نسبت به] شما فروگذار نكرده و كسى را بر ضد شما پشتيبانى ننمودهاند پس پيمان اينان را تا [پايان] مدتشان تمام كنيد چرا كه خدا پرهيزگاران را دوست دارد)
الله تعالي پايبندی به تعهد را و لو اين كه طرف مقابل كافر باشد علامه و نشانهی پرهيزگاری میخواند؛ لذا ممكن نيست كسی كه به عهد و پيمان خود التزام ندارد پيرو واقعی رسول اللهe به حساب آيد.
عملكرد تابع واقعی رسول اللهe به گونهيی است كه فردای قيامت كسانی كه با او در تعامل بودهاند بهانهی از عدم گرويدن به اسلام نداشته باشند؛ يعنی عمل مسلمان راستين طوری است كه هر كس با ديد باز و غيرمتعصبانه به كارها و فعاليتهايش نگاه كند، به برتری، حقانيت و سلامت آن اعتراف نمايد.
بنابراين مسلمان واقعی بايد همانند رسول الله و ياران دستپروردهاش به تمام تعهداتی كه با ديگران میبندند به صورت جدی ملتزم باقی مانده و به هيچ قيمتی از پايبندی به پيمانهای كه با ديگران بستهاند شانه خالی نكنند.