تحسین اگر از حد و مرز اعتدال خارج شود، به چاپلوسی و خارج شدن از حق منجر میشود.
همانطور که خودداری از تحسین نیز -که ریشه در کمرویی یا صفات رذیلهای چون حسد دارد- موجب دلسردی و عدم کارایی افراد میشود.
اعتدال در مصرف و هزینه
مؤمن مؤظف است در حد توان و نیروی خویش به گردش چرخ اقتصادی جامعه مدد رساند و علاوه بر تأمین هزینههای زندگی در رونق و سازندگی زندگی مردم سهیم شود. در اسلام راههای درآمد حلال و مجاز، از راههای حرام و ممنوع مشخص شده و هر کس درآمد مشروعی بهدست آورد، مالک آن میشود و مجاز است طبق نظر عقل وشرع آن را به مصرف برساند. در این میان افراط و تفریط در مصرف و هزینه، امری نامعقول است.
چنانکه قرآن کریم میفرماید: «وَ لا تَنْسَ نَصيبَكَ مِنَ الدُّنْيا»؛ «ولیکن بهرهات را هم از (لذات و نعمتهای حلال) دنیا فراموش مکن.»
اعتدال در روابط اجتماعی
از بغض و حب افراطی نهی شده و در تمام روابط اجتماعی، در دوستی و دشمنیها به اعتدال و میانهروی توصیه شده است؛ نتیجۀ محبت افراطی پشیمانی و نتیجۀ دشمنی افراطی شرمندگی است. انسان عاقل در رفاقت، اعتماد بیش از حد و در شکایت از رفیق دیروز خود، تندروی نمیکند.
سعدی میگوید: «هر آن سرّی که داری با دوست در میان منه، چه دانی که وقتی دشمن گردد، و هر گزندی که توانی به دشمن مرسان که باشد که وقتی دوست شود.».
افراط در امور اجتماعی موجب واکنش در جهت تفریط میشود و بر عکس. همچنان روند سالم جامعه را دچار تزلزل کرده و تا زمانی که راه نیکوی اعتدال میان افراط و تفریط برگزیده نشود، حرکت بهسوی کمال ناممکن خواهد بود.
اعتدال در همۀ زوایای زندگی و اعتقادی جاری است؛ مثلاً در امور اجتماعی نیز براساس تعالیم دینی، حق نداریم در حصاری فروبسته و جدای از مردم بنشینیم و دیگران را فراموش نماییم و نه آنکه چنان بیبندوبار و رها استقلال و اصالت و فرهنگ و مذهب خود را یکسره به کناری بیندازیم و جذب فرهنگهای دیگر شویم و هویت خود را از دست بدهیم، در حیطۀ ارزشهای معنوی نیز نه آنچنان در معنویت فرو برویم که دنیا و مادّیات را ترک کنیم، یا بالعکس نه چنان مجذوب مادیّات شویم که با معنویت بیگانه شویم.
باید به قدر ضرورت از مادیات بهره بگیریم و در معنویات نیز آنقدر پیش برویم که بر زندگی خانوادگی و اجتماعیِ ما اثر منفی نگذارد. در اعتقاد، اخلاق، ورزش، اجتماع، خانواده و خلاصه در همه چیز اعتدال وجود دارد و اگر اعتدال و میانهروی رعایت نشود، قطعاً راه به خطا بردهایم.
بهطور مثال: احترام به والدین بسیار ارزشمند و ستودنی است. اما اگر کسی به اندازهای والدین خود را گرامی بدارد که او را به سمت شرک و دیگرپرستی بخوانند و باز هم از آنان اطاعت کند، به اصل اعتدال پایبند نشده است.
در پایان باید بگوییم: تأمل در آیات قرآن نشان میدهد که تأکید قرآن بر جایگاه اعتدال و تطابق حکم آن با فطرت الهی انسان و نظام خلقت در جوامع دینی اهمیت بسیاری دارد؛ زیرا خروج از اعتدال با انحرافهای گوناگون و باورهای معرفتی مستقیماً ارتباط دارد و زمینهساز آن است. هدف این است که این مسیر شاخصههایی چون حقمحوری، عقلگرایی، خردورزی و پرهیز از خشونت را تبیین کند و مواردی چون ایجاد شر و فساد، اختلاف و تفرقه، تحریف دین، کفر و گمراهی و گرفتاری به عذاب دنیا و آخرت که علت خروج از اعتدال است را برشمارد.