نویسنده: شکران احمدی

سنّت و تاثیر آن در تربیت بشریت

انسان مخلوقی دارای ترکیب پیچیده و تحول‌پذیر است؛ لذا حکمت خداوند اقتضا کرد تا برنامه و منهج پیامبر اسلام صلی‌الله‌علیه‌وسلم تمامی جوانب حیات و زندگی انسان را از جهت طول، عرض و عمق مورد توجه قرار دهد؛ منظور از طول، همان امتداد زمانی و تاریخی است که حیات انسان را از میلاد تا وفات در برمی‌گیرد؛ و مراد از عرض، امتداد افقی است که تمام لحظات زندگی را شامل می‌شود، ‌طوری که در همۀ ساعات زندگی در سایۀ تربیت و هدایت نبوی باشد؛ و هدف از عمق، گسترش سنّت در اعماق زندگی انسان است؛ طوری که جسم، روح و عقل را شامل شود و ظاهر و باطن را متحد و هماهنگ گرداند و گفتار، عمل و نیت را فرا گیرد.
از این جهت، قرآن و سنّت با ویژگی‌ها و ابعاد تربیتی در بخش‌های مختلف و با شیوه‌های متفاوت، فرد و جامعه را در رسیدن به تکامل زمام‌داری کمک می‌کنند؛ مثلا معنویت فرد و جامعه را از طریق عبادت و اندیشۀ آنان را از طریق دانش و معرفت، اقتصادشان را به وسیلۀ کار و سازندگی و تلاش، اخلاق آنان را به وسیلۀ کسب ارزش‌های اخلاقی، جسم و فیزیک آنان را به وسیلۀ ورزش و مسایل اجتماعی را از طریق تعاون و همکاری رشد و بالندگی می‌بخشد.
البته این شیوه‌های ارزش‌مند بر اساس اصول و ارکانی قرار گرفته‌ است که برخی از آن‌ها عبارت اند از:
  1. کسب فضایل و ارزش‌های اخلاقی؛

هیچ انسانی را نمی‌توان یافت که از صید و شکار در دریای بیکرانِ راه و رسم زندگی رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وسلم بی‌نیاز باشد و به سهم خود مرواریدهای گران‌بها را به‌دست نیاورد و آن‎را همچون چراغی فراراه زندگی خویش نیفروزد؛ در این عرصه، پیر و جوان، مستمند و ثروت‌مند، حاکم و محکوم و صلح‌جو و جنگ‎جو، هریک گم‌شدۀ خویش را پیدا می‌کند.
اولین پایۀ پیش‌برد زندگی سالم این است که انسان مسلمان در راستای کسب فضایل و ارزش‌های اخلاقی همۀ توان خود را به کار گیرد و از رذایل اخلاقی بپرهیزد؛ زیرا رسول اکرم صلی‌الله‌علیه‌وسلم می‌فرمایند: «إنّ اللَّهَ تعالى جَميلٌ يحِبُّ الجَمالَ ويحبُّ مَعالِيَ الأَخْلاقِ ويَكْرَهُ سَفْسافَها» [رواه الطبرانی عن حسین بن علی 981]؛ «خداوند سرچشمۀ زیبایی‌ها است و زیبایی را دوست دارد و ارزش‌های اخلاقی والا و ستوده را دوست می‌دارد و از اخلاق پست و ناپسند ناخشنود می شود».
علما می‌فرمایند: ارزش‌های اخلاقی یا اخلاق خوب و نیکو آن است که سبب تأمین خیر و مصلحت دنیا و آخرت انسان‌ها شود؛ همان‌گونه که رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وسلم آن‏ها را کنار هم قرار داده و فرموده است: «خداوندا، دینم را که سبب عصمت و پاکی امورم می‌باشد، اصلاح کن؛ دنیایم را که در آن زندگی می‌کنم، روبه‌راه بفرما و آخرتم را که وعده‌گاه و محل بازگشت من است، اصلاح کن و زندگی را برایم مایۀ کسب خیر در همۀ امور بفرما و مرگم را وسیله‌ای برای آسودگی از همۀ بدی‌ها بگردان». [رواه مسلم: 3621]؛ در حدیث دیگری می‌فرمایند: «أَكْمَلُ الْمُؤْمِنِينَ إِيمَانًا أَحْسَنُهُمْ خُلُقًا» [سنن أبي داود للسجستاني 4/ 354]؛ «مؤمنانی ایمان‌شان کامل‌تر است که اخلاق‌شان نیکوتر باشد». یعنی آن‌هایی که بالِ محبت‌شان برای همه گسترده است و دیگران را دوست می‌دارند و دوستی را ایجاد می‌کنند.
  1. نیکوکاری و احسان؛

یکی دیگر از محورهای زندگی سعادت‌مندانه در اتباع از سنت‌های پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وسلم آن است که از مسلمانان می‌خواهد تا در انجام‌دادن هیچ کار خیر و مثبت و سازنده‌ای کوتاهی ننمایند. سنت پیامبر گرامی صلی‌الله‌علیه‌وسلم از انسان مسلمان، ابرهای پرباری را می‌آفریند که باران رحمت و خیر و برکت خویش را مدام بر مردم می‌باراند و هیچ‌کس را از جود و سخاوت و خیر خویش محروم نمی‌گرداند. از ابوذر رضی‌الله‌عنه روایت شده است: «تبسمك في وجه أخيك لك صدقة؛ وأمرك بالمعروف ونهيك عن المنكر صدقة وإرشادك الرجل في أرض الضلال لك صدقة؛ وبصرك للرجل الرديء البصر لك صدقة؛ وإماطتك الحجر والشوكة والعظم عن الطريق لك صدقة.» [سنن الترمذي: 4/ 339]؛ «لبخند شما به روی دوستت، همچون صدقه است؛ امر به معروف و نهی از منکر و رهنمایی انسان گم‌شده و برداشتن موانع از سر راه مردم، همانند صدقه است». مهم‌تر از همه این است که در حدیث صحیح روایت شده است: «قیام به نیکوکاری بر همۀ اعضای بدن، مانند: زبان، دست، پا و… واجب است و زکات سلامتی آن‎ها به‌شمار می‌آید». [بخاری: 3/187]
پیامبر اسلام صلی‌الله‌علیه‌وسلم در مدینۀ منوره معاهده‌ای با یهود نوشت به‌نام «منشور مدینه» که در آن این متن آمده است: «اگر یکی از مسلمانان قطع‌نظر از قوم، طایفه و عشیره زیربار قرض، دیه و یا فدیه واقع شود بر تمامی مسلمانان واجب است که  در راستای حل مشکلات و رفع گرفتاری او کمر همت ببندند و مشکل او را رفع نمایند یا دیه واجب‌شده بر او را پرداخت کنند».
ابوهریره رضی‌اللهعنه از پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وسلم روایت می‌کند: «بر هر انسان سالم لازم است با طلوع آفتاب کار خیر و خدمتی را انجام بدهد؛ همانند آشتی‌دادن دو نفر، کمک‌کردن به کسی بر سوارشدن بر مرکبش و یاری‌دادن کسی برای نهادن بار به وسیلۀ حمل و نقل، سخن خوب و سنجیده، هر گامی که برای ادای نماز برداشته می‌شود و برداشتن اشیاء مزاحم از سر راه مردم، همه صدقه و نیکوکاری به‌شمار می‌آیند». [متفق علیه]
بدین ترتیب هر انسان مسلمان به‌صورت عضوی سازنده و مفید در پیکر اجتماع در می‌آید و در مقابل برداشتن سهم خود از جامعه خدمتی را هم به آنان ارایه می‌دهد و در مقابل بهره‌برداری از آن،  بهره و  فایده‌ای را هم برای آنان فراهم می‌نماید و خود را عضوی از جامعه و جامعه را متعلق به خودش می‌داند و پایبندی به آداب و مقررات اجتماعی؛ تأمین جامعة سالم یکی دیگر از مظاهر رشد و رفتار متمدنانه که سنت رسول‌الله صلی‌الله‌علیه‌وسلم مردم را به پیروی و التزام به آن فرا خوانده، مراعات مقررات و آداب اجتماعی است؛ همه می‌دانیم که زندگی بشر در اجتماع شکل می‌گیرد و بشر یک موجود اجتماعی می‎باشد؛ در این زندگی اجتماعی قطعاً برخورد تضاد و منافع پیش می‌آید؛ پس برای سروسامان دادن به این زندگی اجتماعی و دسترسی به مصالح زندگی فردی و جمعی  به گونه‌ای که خواسته‌های برحق همه، فراخور هرکس تأمین گردد و برای  آزادی‌ها، حدود و مرزهای مشخص و شایسته وجود داشته باشد، تا همه افراد بشر بتوانند با هم و در کنار هم با محبت، برادری، صفا و صمیمیت، سعادت‌مندانه زندگی کنند.
از این جهت نقش تربیت سازنده و مفید در جامعه بسیار لازم است. بی‌گمان تنها خداوند است که می‌تواند چنین برنامه، نظام و روش تربیتی جامع‌ و مانع را برای بشریت ارایه نماید. بر کسی پوشیده نیست که بشر قبل‌ از بعثت حضرت رسول صلی‌الله‌علیه‌وسلم با این روش و منش اجتماعی آشنا نبود و خود را ملزم به مراعات قوانین و مقررات اجتماعی و سیاسی نمی‌دانست؛ اما با ظهور اسلام و بعثت گرامی آن‌حضرت صلی‌الله‌علیه‌وسلم روابط اجتماعی آن دچار تحول و دگرگونی شد و در تمامی امور زندگی اعم از کوچک و بزرگ قانون و مقررات را آموختند.
به‌طور مثال می‌توان به برخی از مقرراتی که حضرت رسول گرامی صلی‌الله‌علیه‌وسلم برای داشتن یک جامعة ایده‌آل بدان رهنمایی نموده اشاره کرد:
  1. هیچ‌کسی حق ندارد بدون اجازه وارد منزل دیگران شود؛ گرچه منزل خویشاوندان او باشد.
  2. همچنین برای سلام و احوال‌پرسی، این آداب را به مسلمانان آموخته است: کوچک‌ترها بر بزرگ‌ترها، افرادی که تعداد آنان کم‌تر است به افرادی که تعداد آنان بیشتر است، سواره بر پیاده و عابر بر ایستاده باید سلام بکند.
  3. همچنین آن‎ها را رهنمایی فرمود که حقوق دیگران را محترم شمارند و در امور مربوط به معاملات و خرید و فروش، ازدواج و شکایات و تمامی روابط اجتماعی دیگر عرف و عادات رایج را مراعات نمایند.
  4. لازم است همة مردم به قول و قرار و تعهدات خود پایبند بمانند، تا امور آن‎ها سروسامان یابد و دچار ناهنجاری‌های مختلف نشوند، در روایتی آمده است: «مراعات کردن شروط و تعهدات بر مسلمانان واجب و لازم است. همة مسلمانان بر ادارة هر چه بهتر و تحقق نظم و نظام در جامعه با یکدیگر همکاری نمایند، به گونه‌ای که هریک از آن‌ها به مسئولیت خود عمل نموده و حقوق خویش را به دست بیاورند».
  5. یکی از آدابی که پیامبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌وسلم به آن دستور داده است: «هرگاه سه نفر به سفر بروند باید یکی را امیر و سرپرست خود قرار دهند». امام خطابی رحمه‌الله در بیان حکمت این دستور رسول‌الله صلی‌الله‌علیه‌وسلم، می‌فرماید: به این علت رسول خدا به این کار امر فرموده است که مسلمانان با یکدیگر هماهنگ باشند و دچار پراکندگی رأی و در نتیجه گرفتار تفرقه نگردند و زمینة مشکلات را بر خود فراهم ننمایند.
  6. مسلمانان در عرصة مسجد و نماز جمعه و جماعات دستور داده شده‌اند تا برادری و زندگی جمعی و اجتماعی و اهمیت رهبری و بهترین روش فرمان‌برداری و مراعات نظم و احترام به قوانین و مقررات اجتماعی را فراهم آورند، سنت‌های رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وسلم در نماز جمعه و جماعت و مراعات کردن مقررات و آداب که یک صنف تربیتی عملی است، اهل ایمان را به پایبندی بر نظم و مقررات عادت می‌دهد؛ بر همین اساس، نماز جماعت تصویر و تبلوری است از جامعه و اجتماعی که اسلام خواستار پدیدآوردن آن در واقعیت زندگی مردم است؛ جامعه‌ای راه یافته، منظم، محکم، متحد، هماهنگ، بدون کجی و کاستی، به‌دور از نابسامانی و هرج‌ومرج و تفرقه، جامعه‌ای که در آن دانشمندان و اندیشمندان در پیشاپیش تصمیم گیری‌ها و ادارۀ آن جامعه قرار داده می‌شوند و حق هر صاحب‌حق به او واگذار می‌گردد.

نتیجه

از این مطالب به این نتیجه می‌رسیم که: سنّت‌های آن‌حضرت صلی‌الله‌علیه‌وسلم تنها راه رسیدن جهانیان به ساحل سلامتی و امنیت هستند و تنها مسیر استوار در میان راه‌های متعدد و روش‌های منحرف می‌باشد و سنّت‌ها دریچه‌ای از نور هستند که هر کس با خلوص قلب و نیت پاک دنبال هدایت باشد، سنّت نبوی به سرعت خواستۀ او را اجابت می‌کند و هدفش را تحقق می‌بخشد، با نگاهی گذرا به زندگی و تاریخ متبعان سنّت این امر به‌وضوح مشاهده خواهد شد که وجود آنان با سنّت عجین گشته بود و هیچ  لحظه‌ای نمی‌خواستند از اتباع سنّت عقب بمانند؛ ازاین‌ جهت توانستند در جهان تحول و انقلاب به‌وجود بیاورند و انسان‌ها را از جهل و ضلالات نجات بدهند، آن جامعه و تمدنی که بذر سنّت را در کشت‌زار وجود خود بکارد و به آبیاری آن بپردازد، در مدت‌زمان اندکی این بذر به ثمر خواهد نشست و تأثیرات و ثمرات فراوان و شیرینی در زندگی فرد و اجتماع خواهد گذاشت.
Share.
Leave A Reply

Exit mobile version