نویسنده: استاد مفتی عبداللطیف حفظه الله
اهتمام و اعتماد اسلاف امت به نماز و نوافل
با نگاهی هر چند گذرا به سیرة نامداران و صالحان تاریخ اسلام درمییابیم كه سعی و تلاش آنان نیز در راستای تقرب به خدای عزّوجلّ به وسیله طاعات و عبادات نفلی در درجۀ بسیار بالایی قرار داشته است. آنان نیز به فرایض اكتفا نمیكردند و همواره روح و روان خویش را با شراب طهور معرفت و آب گوارای عبادات نفلی صفا میبخشیدند و برای ادای نوافل خستگیها را به جان میخریدند. حتی برخی از آنان چنان با نماز و نوافل مأنوس بودند كه از عدم امكان عبادت كردن در قبر و پس از مرگ ناراحت بودند.
از ثابت بنانی (رحمهالله) روایت شده است كه میگفت: پروردگارا اگر برای كسی اجازه نماز خواندن در قبر میدهی پس مرا اجازه ده.(9)
علامه ندوی مینویسد: برای یك مسلمان لازم است كه نماز را مؤنس و معین و مددگار خویش بپندارد؛ هر گاه برای او مشكلی پیش آمد، فكر و پریشانیای لاحق گشت و یا با مصیبتی و امتحانی دچار شد، فوراً دروازه خداوند كریم را بكوبد و تا وقتی كه به مرادش نرسیده این دروازه را رها نكند. حال صحابه كرام و تابعین در امر نماز این چنین بود. آنان بر نمازشان اعتمادی فوقالعاده داشتند، افزونتر از اعتماد سرباز به شمشیرش و اعتماد توانگر بر داراییاش و اعتماد كودك بر آه و گریهاش كه به آسانی شفقت مادر را به سوی خویش متوجه میكند. و این امر طبیعت ثانوی آنان شده بود كه بدون هر گونه تكلف و تصنع و خودنمایی بروز میكرد. هر گاه خوف و یا اضطرابی آنان را فرا میگرفت، یا در میدان جنگ با لشكری تمام عیار مواجه میشدند، یا در فتح و پیروزی تأخیر میافتاد، فوراً به نماز میایستادند و خویشتن را در دامان رحمتهای الهی میانداختند و طلب گشایش و فتح و پیروزی میكردند.(10)
حضرات صحابه رضیاللهعنهم چنان به نوافل اشتغال داشتند كه به «رهبان اللیل و فرسان النهار» شهرت یافتند. زیرا آنان این گفتار آنحضرت صلیالله علیه وسلم را شنیده بودند كه به یكی از یاران خود فرمودند: «یا فلان لاتكثر النوم باللیل فإن كثرة النوم باللیل یدع صاحبه فقیراً یوم القیامة»(11)؛ ای فلان! تمام شب را با خواب سپری مكن، زیرا خواب زیاد در شب صاحبش را در روز رستاخیز نادار و بیتوشه رها میكند.
دربارۀ حضرت عمر رضیاللهعنه روایت شده است كه در نماز شب آیههایی از قرآن مجید را تلاوت كرده و چنان میگریست كه از شدت خوف الله تعالی بر زمین میافتاد و بیمار میشد و مردم به عیادت ایشان میآمدند.(12)
امام ذهبی با سند خود از قاسم بن معن روایت كرده است كه امام ابوحنیفه در نماز شب بار بار این آیه را تلاوت میكرد: «بل الساعة موعدهم و الساعة أدهی و أمر»(13)، و میگریست و تا بامداد به دعا و نیایش مشغول بود.(14)
همچنین دربارۀ امام ابوحنیفه در روایات موثق و مستند(15) آمده است كه حدود چهل سال نماز صبح را با وضوی نماز عشا ادا میكرد و تمام شب را به تفكر و طاعت و عبادت میگذراند.
خداوند عزّوجلّ دربارۀ صحابه و یاران آنحضرت صلیاللهعلیه و سلم فرموده است: «تتجافی جنوبهم عن المضاجع یدعون ربهم خوفاً و طمعاً و مما رزقناهم ینفقون فلا تعلم نفس ما أخفی لهم من قرة أعین جزاءً بما كانوا یعملون»(16)؛ پهلوهایشان از بسترها جدا میشود (و به نیایش شبانه برمیخیزند و) پروردگارشان را با بیم و امید میخوانند و از آنچه روزیشان كردهایم انفاق و بخشش میكنند. پس هیچ كس نمیداند كه از آنچه مایۀ روشنی چشمهاست چه چیزی برای آنان نهان داشته شده است كه به [پاس] آنچه میكردند [پاداش یافتند].
همچنین ابنكثیر و ذهبی با اسانید صحیح روایت كردهاند كه امام احمدبنحنبل، امام اهلسنت و جماعت، در شبانهروز سیصد ركعت نماز میخواند.(17) در مورد امام ابویوسف كه قاضیالقضات دوران خود بود نیز چنین روایت شده است.
حضرت سعید بن مسیب در سكرات موت میفرمود: به خدا سوگند مدت چهل سال است كه هنگام اذان مؤذن در مسجد رسول صلیالله علیه وسلم حاضر بودهام.
حضرت جنید بغدادی را كسی پس از وفات در خواب دید و از ایشان پرسید: چه خبر ای ابوالقاسم؟ فرمود: «طاحت تلك العبارات و فنیت تلك الإشارات و ما نفعنا إلا ركیعات ركعناها فی جوف اللیل»(18)؛ تمامی عبارات و گفتارها از بین رفتند، اشارات و كوششهای دقیق علمی نیز بر باد فنا شدند و به ما نفعی نرساند مگر همان نمازها و ركوعهایی كه در دل شب به ادای آن توفیق یافتیم.
در احوال شیخالاسلام ابنتیمیه آمده است كه هر گاه در فهم مطلبی با مشكل مواجه میشد، به محلهای دور افتاده و مسجدی گمنام میرفت و در آنجا به نماز مشغول میگشت و در سجدههای طولانی چنین دعا میكرد: «یا معلم ابراهیم علمنی». و بر این امر شادمان بود كه فقیر این دروازه است و این هنر را نسل اندر نسل به ارث برده است. گاه در دعا و مناجات خود این شعر را میخواند: أنا المكدی أنا المكدی/ و هكذا كان أبی و جدی [من سائل دروازۀ اویم/ و پدر و جدم نیز چنین بودهاند].(19)
مجاهدان و بزرگمردان تاریخ اسلام نیز در احیای شبها و ادای نوافل سخت كوشا بوده و با عالم قدسی انسی ویژه داشتند.
دربارۀ تیپو سلطان آمده است كه با وجود مشغولیت در جنگها و معركهها پس از بلوغ هیچ نمازی از ایشان قضا نشده بود و همواره چه در میدان جنگ و چه در وضعیت عادی تلاوت بعد از نماز فجر را هرگز رها نكرده و همواره با وضو بود.(20)
شیخ وقت خود خواجه قطبالدین بختیار كاكی قبل از وفات وصیت كرد كه نماز جنازۀ مرا كسی بخواند كه همواره عفیف بوده، سنتهای قبل از نماز عصر هیچگاه از او فوت نشده باشد و همواره در نماز جماعت تكبیر اولی را دریافته باشد. هنگام نماز جنازه وقتی این وصیت خواجه قطبالدین اعلان شد، شاه بزرگوار و مشهور سلطان شمسالدین التمش نیز این اعلان را شنید، مقداری ساكت ماند تا شخص دیگری با این ویژگیها سعادت ادای نماز بر جنازۀ خواجه را حاصل كند، اما وقتی هیچ كس جلو نیامد، سلطان شمسالدین التمش ناچار جلو رفت و گفت: تمنای من آن بود كه كسی از حال من آگاه نشود اما ظاهراً در برابر حكم خواجه چارهای نیست. لذا جلو رفت و نماز جنازه را ادا كرد.(21)
نمونههایی از عبادات نفلی
عبادات نفلی به آن دسته از عبادات گفته میشود كه در حد فرایض و واجبات نیستند، اما در كتاب و سنت ثواب بیشماری برای آنها ذكر گردیده و به انجام آنها ترغیب و تشویق فراوانی شده است. مانند نمازهای نفلی، روزههای نفلی، صدقات نفلی و عبادات دیگری كه جنبۀ فرضیت و وجوب ندارند.
در اینجا به عنوان نمونه به پارهای از عبادات نفلی اشاره میشود:
1ـ نماز تهجد/ نماز شب: نماز نافلهای كه در پایان شب قبل از دمیدن سپیدۀ صبح خوانده میشود و ترغیب و تشویق بیشماری درباره آن آمده است.
2ـ سنتهای غیرمؤكده: نمازهایی كه قبل و یا بعد از نمازهای فرضی خوانده میشوند؛ مانند چهار ركعت سنت غیرمؤكده قبل از فرض عصر.
3ـ تحیةالوضوء: دو ركعت نمازی كه پس از وضو گرفتن به عنوان تحیةالوضوء خوانده میشود.
4ـ تحیةالمسجد: پس از ورود به مسجد ركعاتی نفلی به عنوان تحیةالمسجد خوانده میشود.
5ـ نماز إشراق: نماز نفلیای كه اندكی پس از طلوع خورشید خوانده میشود و ثواب زیادی دارد.
6ـ نماز چاشت: نماز نفلیای كه چند ساعت پس از طلوع آفتاب تا قبل از وقت ظهر خوانده میشود.
7ـ نماز حاجت: نمازی كه آدمی به منظور برآورده شدن حاجت و نیاز خود میخواند و با ادای دو ركعت یا بیشتر حاجت و نیاز خویش را نزد پروردگار مهربان و غفور مطرح كرده و برای برآورده شدن آن دعا میكند.
8 ـ نماز استخاره: وقتی كسی میخواهد كار مهمی انجام دهد، یا از میان چند كار و یا چند گزینه در امر ازدواج یا هر امر خیر دیگر، آنچه را كه به خیر و صلاحش است انتخاب كند، مستحب است كه دو ركعت نماز به نیت استخاره خوانده و سپس دعای استخاره را بخواند و از خدای عزّوجلّ بخواهد كه او را در انتخاب درست و انجام هر چه بهتر كارش كمك و راهنمایی كند.
9ـ نماز خسوف و كسوف: نمازی كه به هنگام ماه گرفتگی و خورشید گرفتگی خوانده میشود.
10ـ شش ركعت نماز نفل كه پس از نماز مغرب خوانده میشود و دارای ثواب فراوانی است.
11ـ روزههای نفلی: مانند روزه گرفتن روز عرفه، روزه گرفتن شش روز پس از رمضان در ماه شوال، روزههای روز دوشنبه و پنجشنبه، روزۀ روزههای تاسوعا و عاشورا و یا دهم و یازدهم محرم، روزۀ سه روز میانی هر ماه و … .
12ـ صدقات نافله: حضرت رسول اكرم صلیالله علیه وسلم در این باره فرمودند: «إنّ فی المال حقاً سوی الزكاة»؛ در مال علاوه از زكات فرضی، حقوق نفلیای وجود دارد كه ادای آن پسندیده است.
وظیفۀ دعوتگران و مصلحان
تاریخ امت اسلامی گواه است، آنان كه در اندیشۀ صلاح و اصلاح امت بودهاند، خود شهسوار عرصۀ عبادت و بندگی بوده و قلب و جانشان همواره از آب گوارای سلسبیل معرفت الهی سیراب میشده است. و كسی موفقیت و درخشندگی بیشتری داشته كه از سهم افزونتری در محراب انابت و عبادت نصیب برده و راهرو جانفدای راه تقوا و پرهیزگاری بوده است.
بنابراین دعوتگران، علما و مصلحان امت كه خواهان خدمت به جامعه اسلامی و امت اسلامی هستند باید همواره سیرت اسلاف امت و رادمردان مكتب اسلام را چراغ راه خویش قرار دهند و نباید كارهای دیگر دینی از قبیل درس و تدریس، دعوت و تبلیغ، تحقیق و پژوهش و یا اشتغال به امور عامالمنفعه، از عنایت به عبادات و نوافل مانع آنان شود. بلكه زندگی اصحاب كرام رضیاللهعنهم كه ستارگان هدایت و اسوههای ایمان و اعتقاد بودند همواره پیش روی ما باشد؛ آنان اگر در میدان جهاد بودند، یا به امر دعوت و اصلاح و تعلیم و تعلم مشغول بودند، و یا اگر به كسب و كاری اشتغال داشتند، همواره عبادتگزارانی فروتن و زاهدانی شب زندهدار بودند، و این راه را راه وصول الیالله و طریق مستقیم رسیدن به حق و حقیقت میپنداشتند.
پس بر هر مؤمن و مسلمانی لازم است كه در راستای عبادت پروردگار و اهتمام به نوافل قدمی راسخ و بلند داشته باشد تا زندگی او از نور و معنویت سرشار گردد.
1ـ مفتی محمدشفیع عثمانی، تفسیر معارفالقرآن، ج 8، ص: 773 ـ 772، ادارة المعارف كراچی.
2ـ رواه مسلم و ابوداود و النسایی.
3ـ اكمال الشیم، ابن عطاءالله اسكندری، ص: 238، اداره اسلامیات لاهور.
4ـ بخاری: 2/1185، باب التواضع؛ و مسند احمد و الطبرانی فی المعجم الاوسط.
5ـ سیدابوالحسنعلی ندوی، اركان اربعه، ص:123 ـ 121، مجلس نشریات اسلام كراچی.
6ـ رواه مسلم فی الصلوة.
7ـ اركان اربعه، ص: 112.
8ـ رواه الترمذی و النسایی.
9ـ ابنجوزی، المدهش، 2/509.
10ـ اركان اربعه، ص: 115.
11ـ امام ابوحامد غزالی، المنقذ من الضلال، ص:163، رسالة ایها الولد المحب، المكتبة العصریه، بیروت.
12ـ ابنجوزی، مناقب امیرالمؤمنین عمربنخطاب، ص:197، دار مكتبة الهلال.
13ـ قمر: 46.
14ـ شمسالدین ذهبی، سیر اعلام النبلا، 6/535، دارالفكر.
15ـ موفق مكی، مناقب الامام ابیحنیفه، ص: 212، دارالكتاب العربی. علامه جلالالدین سیوطی، تبییضالصحیفه، ص: 105، ادارة القرآن كراچی. ابنحجر هیتمی مكی، الخیرات الحسان، ص: 84، ایچایمسعید كراچی.
16ـ سجده: 16.
17ـ دكتر عائض بن عبدالله القرنی، و جاءت سكرة الموت بالحق، ص123، دار ابنحزم.
18ـ المنقذ من الضلال، ص:159.
19ـ ابنقیم جوزیة، مدارج السالكین: 1/296؛ اركان اربعه ص: 116.
20ـ واضح رشید ندوی، سلطان تیپو شهید، ص:67، مجلس تحقیقات و نشریات لكنو.
21ـ ابنالحسن عباسی، كتابون كی درسگاه، ص:93 ، مكتبه عمر فاروق.