زمانی که انسان از معنویت غافل و صرفاً در زرقوبرق مادیات و خواهشات مادی میافتد، ماده و صورت، همهچیز او و مقصود علم و هنرش گشته، قدرت کاملۀ خداوند متعال و نظام شگفتانگیز او، از نگاهش پنهان میشود و همۀ عبادات در نظر او رسوم بیجان جلوه میکنند؛ بهویژه مسئلۀ قربانی بهعنوان یک معضل اقتصادی، پیشرویش ظاهر گشته، چنین میپندارد که اگر این مبلغ هنگفت که همهساله خرج قربانی میگردد و غیر از خوردن گوشت به مدت سه روز، هیچ فایدۀ دیگر ندارد، ازاینرو، صَرفِ کارهای رفاهی و تأسیسات عمومی بشود، بهمراتب بهتر خواهد بود؛ ولی انسان حقیقتشناسی که نزد او اصلاح اخلاق و اعمال ملت، بر شکمپروری و برآوردن لذتهای نفسانی آنان مقدم است، بهخوبی میداند که مسئلۀ شکم و نان انسان، زمانی با امن و آرامش حل خواهد شد که انسان، انسان واقعی و بااخلاق انسانی آراسته بشود، وگرنه بنابر راهزنی، فریبکاری، دزدی و جیببری، هیچکس مأمون و مطمئن نخواهد ماند. بهوسیلۀ احتکار، قیمت لوازم زندگی بالا میرود و بهوسیلۀ رشوه، حقوق مردم سلب میگردد. این شخص همانگونه که هزینه نمودن در راه تعلیم و تربیت امت را بر نیازهای دیگر آنها، اهم میداند، هزینه نمودن مال در راستای تهذیب اخلاق انسان را بیشتر اهمیت میدهد.
مشاهده و تجربهها شاهد است که برای تهذیب اخلاق و اصلاح اعمال انسان، هیچ نسخهای برتر از خوف خدا و طلب رضا و خشنودی او وجود ندارد. جذبۀ اطاعت و فرمانبرداری خداوند متعال، جذبهای است که انسان را در تنهایی و خلوت نیز از ارتکاب جرائم بازمیدارد؛ و قربانی در تقویت این جذبه تأثیر به سزایی دارد؛ ازاینرو، رستگاری و بهبود امت و ملت در این نیست که مانع قربانی شده، خواهشات نفسانی جمعکردن مال و حفاظت آنرا فروغ بخشیم، بلکه فلاح و رستگاری حقیقی امت در این است که برای ایجاد جذبۀ قربانی و ایثار، این خرج را با شوق و رغبت بپذیریم.
از درک این واقعیت به این نتیجه میرسیم که هرگز هدف از قربانی، خوردن یا خوراندن گوشت نیست؛ بلکه هدف از آن، تعمیل یک دستور شرعی، احیای سنت ابراهیمی و تحصيل جذبۀ ایثار و قربانی است. خود قرآن کریم حقیقت مذکور را اینگونه واضح نموده است: «لَن يَنَالَ اللهَ لُحُومُهَا وَلَا دِمَاؤُهَا ولكن يَنَالُهُ التَّقْوَى مِنْكُمْ»؛ ترجمه: «گوشت و خون قربانیها به خدا نمیرسد، هان! تقوا؛ یعنی جذبۀ اطاعت شما به او میرسد». منظور اینکه گوشت و پوست قربانی، مقصود شرع نیست، بلکه هدف اصلی قربانی، ایجاد جذبۀ طاعت و بندگی است، به همین دلیل برای امتهای گذشته این گوشت حلال هم نبود، ولی بهطور خاص برای این امت حلال کرده شد.
اشکال دیگر بر مسئلۀ قربانی این است که ظرف مدت سه روز، صدها هزار جانور ذبح کرده میشوند، وقوع این زیان بر اقتصاد ملی، ناگزیر است که جانوران کم شوند و تمام سال مردم با مشکل گوشت مواجه گردند؛ ولی این تصور زمانی بر ذهن انسان مسلط میگردد که از قدرت کاملۀ الهی و نظام محکم و استوار او کاملاً غافل باشد.
نظام قدرت خدا همواره در تمام دنیا بر این است که هرگاه نیاز به یکچیز افزایش بیابد، پیدایش آن چیز نیز افزایش پیدا میکند و چون ضرورت آن کاهش یابد، تولید آن نیز کاهش مییابد. همانطور که اگر شخصی بر چاه رحم کند و از کشیدن آب آن از این ترس که مبادا آبش کم شود، دست بکشد، سوراخهای آن مسدود و از بیرون آمدن آب به مخزن چاه، جلوگیری میگردد و هرچه آب بیشتری از چاه برداشت بشود، به همان اندازه آبش افزایش مییابد. محاسبه کنید که در زمان گذشته بهمراتب بیشتر از زمان حال، قربانی کشته میشد؛ زیرا همانطور که در دیگر احکام دین از قبیل نماز و روزه سستی آمده، در مسئلۀ قربانی سستی بیشتری پیدا شده است. در قرون اولی هر شخص صد صد شتر قربانی مینمود. خود رسولالله صلیاللهعلیهوسلم یکصد شتر قربانی نمود که ۶۳ نفر آن را شخصاً نحر و باقی را به حضرت علی تفویض نمودند. در چنین زمانی هیچگاه شنیده نشد که جانور گیر نمیآید و یا قیمت آن بالا رفته است.
امروزه که مانند نماز، روزه و دیگر عبادات نسبت به قربانی نیز غفلت و سهلانگاری صورت میگیرد، هزاران نفر که شرعاً قربانی بر آنها واجب است، قربانی نمیکنند، قلت جانوران را نتیجۀ قربانی قرار دادن کاملاً بهدور از واقعیت و خلاف آن است.
امروزه در جهان کشورهای زیادی وجود دارد که آبادی مسلمین در آنها برای نام است، نه در آنجا قربانی کشته میشود و نه بر اثر آن، جانوری کم میگردد؛ ولی باوجود آن، گرانی گوشت و حیوانات نسبت به ما بیشتر محسوس و مشاهَد میباشد؛ و اگر کسی میخواهد این آزمایش را انجام دهد که برای یک سال در یک شهر با کشوری قربانی را بند کرده، بنگرد که چه تأثیر خوشگواری در اقتصاد ملی پدید میآید؟ جانور، گوشت شیر و روغن چقدر فراوان و ارزان میگردد؟
انشاءالله هیچ کشور اسلامی حاضر به تجربه کردن این امر نخواهد بود. در کشور هند یا همان «بهارت» که در آن نهتنها در حد قربانی سالانه، کشتن گاو ممنوع است؛ بلکه برای تهیۀ گوشت روزانه مردم نیز این اجازه وجود ندارد، ولی باوجودآن، آیا در هر کوچۀ آن گاوها میگردد؟ جوی شیر روان است و یا روغن ارزان شده است؟ در هندوستان مشترک، زمانی که صدها میلیون نفر از مسلمانان و ارتش انگلیس، روزانه صدها گاو ذبح میکردند و سالانه قربانی نیز انجام میگرفت، قیمت روغن و شیر در این زمان به نسبت آن روز، شاید گرانتر باشد؛ ولی نامی از ارزانی وجود ندارد و طبق قانون طبیعت به خیال ما اگر مصرف گاو به همین شکل کاهش پیدا کند، پس از عرصۀ کوتاه، تولید گاو، خیلی کم خواهد شد.
آیا این مثال پیش روی جهانیان نیست که صدسال پیش، همۀ سفرها بهوسیلۀ اسب انجام میگرفت و همۀ جنگهای دنیا بهوسیلۀ اسب به پایان میرسید و برای ارتش، اسبهای بیشماری وجود داشت، ولی در زمان حاضر، هنگامیکه اسبها جای خود را به ماشینها و هواپیماها دادند، آیا اسب ارزانتر شد؟ یا تعداد آنها کاهش، قیمت آنها افزایش یافت؟
این کارخانۀ قدرت و نظام آن از فهم و ادراک ما انسانها و تجاویز ما فراتر است. کاش مسلمین ناآشنا به حقیقت قربانی بیندیشند و قربانی را نه بهعنوان یک رسم یا تفریح در روز عید، بلکه با عنایت به حقیقت آن، آنها بهعنوان اتباع از سنت ابراهیمی ادا کنند تا بهتدریج قوت در ایمان و عمل و برکات در اخلاص را مشاهده نمایند.
در هر عبادت، علاوه بر پاداش، آثار ویژهای به ودیعت نهاده شده است؛ مثلاً: از نماز، تواضع و فروتنی از زکات، کمی در محبت مال و صفای قلب و از روزه و حج، ترقی در محبت الله جلشأنه حاصل میگردد. به همین صورت، از قربانی در ایمان و اخلاص، قوت و بر اعمال شاقه و سخت، عزم و همت پیدا میشود.