اجتماعات نصرانیت شورائی است که گاهگاهی این شوراها بخاطر صدور فتواها برگزار میگردد.
چیزی را که بخواهد حلال میسازد و چیزی را که بخواهد، حرام مینماید، از مهمترین آن اجتماعات قرار ذیل میباشد:
1.اجتماع نیقیه ۳۲۵م: در این اجتماع چنین فیصله به عمل آمد که تنها مسیح پروردگار است.
2.اجتماع اول قسطنطنیه ۳۸۱م: دراین اجتماع چنین فیصله نمودند که روح القدس اله و پروردگار است.
3.اجتماع اول افس ۴۳۱م : در این اجتماع گفتند که مسیح دو طبیعت دارد: لاهوتی و ناسوتی.
4.اجتماع خلقیدونیه ۴۵۱م: در این اجتماع گفتند که مسیح دو طبیعت و مشیئت دارد.
5.اجتماع روما۱۸۶۹م: در این اجتماع فیصله نمودند که پاپ معصوم است.
همینطور اجتماعات یکی بعد دیگری برگزار میشد، و تا امروز ادامه دارد، که از اخرین آنان اجتماع روما ۱۸۶۹م و اجتماع اقلیمی ۱۹۶۷م در جاکارتها بود که به هدف همدستی برای مقابله با مسلمانان در تمام محافل و اجتماعات بین المللی، برگزار گردیده بود.
سوم : فرقههای نصرانی
مذهب موحدین: که آنان عبارتند از:
1-پیروان آریوس که میگفت: تنها پدر پروردگار و خدا است، و پسر مخلوق میباشد .
2-بولس شمشاطی ویارانش درانطاکیه: ایشان میگفت: عیسی بنده خدا و فرستاده وی بود و یکی از پیامبران خداوند میباشد.
3-نسطوریون: آنان یاران نسطور میباشد، وی میگفت: مریم مادر یک انسان میباشد و مذهب نسطوریها پایه قول به دو طبیعت برای عیسی(ع) را گذاشت.
مذهب کلیساهای شرقی: ارتودکس که در حقیقت رد عقیده نسطور میباشد میگوید: برای عیسی(ع) یک طبیعت و یک مشیئت میباشد.
مذهب کاتولیک: که آن مذهب دو طبیعت و دو مشیئت است، این مذهب متاثر از مذهب نسطوریه میباشد.
مذهب پروتستانت: کلیسای آنان به نام انجیلیه یاد میشود، زیرا آنان تنها انجیل را پیروی مینمایند، و فهم آن را مخصوص به رجال کلیسا نمیدانند، این مذهب حیثیت انقلابی جدید در مفکوره نصرانیت از حق مغفرت، استحاله، منع نماز بالای جنازه، مقصور بودن وظیفه و سلطه کلیسا به وعظ و ارشاد، و منعاستعمال لغت غیر مفهوم در نماز، از همه اینها انکار میورزند، آن را قبول ندارند.
بعد از برگزاری اجتماع هشتم ۸۷۹ م کلیساها به دو بخش عمده تقسیم شدند:
1-کلیسای غربي لاتینی بطرسیه که رئیس آن پاپ در روما میباشد.
2-کلیسای شرقی یونانی ارتودکس، که رئیس آن بطرک قسطنطنیه میباشد.
چهارم: معتقدات
الوهیت و تثلیث به وجود پروردگار بزرگ خالق عقیده دارند، زیرا در اصل آنان اهل کتاباند، لیکن همراه با وی پسر (عیسی) و روح القدس (جبرئيل) را شریک میسازند، در بیان این مفاهیم و ربط دادن بعضی از آن به بعضی دیگر، که اقانیم ثلاثه مینامند، میان کلیساها تفاوت و اختلاف شدیدی وجود دارد.
روز جزا: معتقداند که در روز آخرت حساب و کتاب به عیسی بنمریم (ع) سپرده خواهد شد، زیرا در ذات وی قدری از جنس بشری وجود دارد که آن وی را در محاسبه مردم در مقابل اعمالشان کمک مینماید.
دار کشیدن: به عقیده آنان عیسی در عوض دیگر مخلوقات به دار کشیده شد و جان سپرد، البته بخاطریکه خداوند از یک طرف بشر را خیلی دوست دارد و از جانب دیگر عادل است به همین خاطر پسر یگانه خود را فدا کرد تا اینکه آدم (ع) را از گناهی که در وقت خوردن از درخت ممنوعه مرتکب شده بود نجات دهد، و عیسی (ع) به رضای کامل خود به دار آویخته شد و توسط آن بر همان خطا و گناه غلبه حاصل نمود و بعد از سه روز در حالیکه بر مرگ او یقین حاصل نموده بودند برخاست و به طرف آسمان رفت.
تقديس و تعظیم صلیب شعار آنان بوده و مورد تقديس اکثرشان قرار دارد، کسی که صلیب را باخود دارد به این معنی است که وی از پیروان عیسی (ع) میباشد.
روزه: روزه عبارت است از نخوردن طعام چرب و طعامیکه از گوشت درست شده باشد و باید خوردن سبزیجات اکتفا شود مدت و کیفیت روزه از نسبت به یک گروه به گروه دیگر شان تفاوت دارد.
نماز: نماز نزد آنان عدد معلومی ندارد ولی بر نماز صبح و شام تاکید مینمایند، و نماز نزد آنان عبارت است از دعاها، تسبیحات و بعضی اشعار، باید گفت که روزه گرفتن و نماز گزاران کار اختیاری است.
تعمید: عبارت است از فرو رفتن در آب و یا پاشیدن آب بنام پدر (الله) پسر (عیسی) روح القدس، برای پاک شدن نفس از گناهها و خطایا.
اعتراف: اعتراف نمودن شخص به تمام گناهانی که مرتکب شده باشد نزد شخصیت دینی، این اعتراف عذاب را از او ساقط میکند چون شخص مذکور گویا بواسطه نماینده از خداوند مغفرت میخواهد.
عشاء ربانی: چنین میپندارند که عیسی (ع) یک شب پیش از دار کشیدنش، حواریون را جمع نموده برای شان شراب و نان توزیع نمود، نان را تکه تکه کرد تا ایشان آنرا بخورند، شراب اشارهای بود به خون عیسی (ع) و نان به جسدش.
استحاله (تبدیلی): کسی که روز نجات بنیاسرائیل و خروجشان از مصر (مصادف است به ۱۴ اپریل) نان بخورد و شراب بنوشد همین نان و شراب در جسموی به منزله آن است که در شکم خود گوشت و خون عیسی را داخل کرده باشد و بدین وسیله تعالیم عیسی را در خود آمیخته است.
گوشت خنزیر را در حالیکه در تورات حرام بود حلال نمودهاند.
ختنه را در حالی که در اصل دینشان وجود داشت حرام نمودهاند.
سودخواری و شراب نوشی را حلال میدانند.
کارهای حرام را درزنا، خوردن حیوان خفه شده، خوردن خون و خوردن آنچه که بنام بتها ذبح شود منحصر نمودهاند.
در دین آنان رهبانیت وجود داشته (دوری از ازدواج) لیکن رهبانیت را مخصوص رجال دین نمودهاند، برای مرد تنها ازدواج نمودن با یک زن را اجازه میدهند، تعداد ازدواج را که در اوائل مسیحیت جائز بود منع مینمایند.
طلاق را تنها در صورت زنا نمودن زوجه برای مرد اجازه میدهند و بعد از آن برای زوجین عروسی نمودن بار دیگر جائز نیست، جدایی و فراقی که توسط موت به میان میآید در این صورت برای کسی که زنده است جائز میباشد بار دیگر ازدواج کند، همچنان در صورتیکه یکی از زوجین نصرانی نباشد نیز جدایی جائز است.
جوانب روحی: نصرانیت در اصل بخاطر تربیه وجدان و رشد جوانب عاطفی آمده بود که به سوی پرهیزگاری و عدم انتقامجویی دعوت مینمود و بر غرق شدن یهودیان در مادیات انکار میکرد، در انجیل چنین آمده است (کسیکه بر رخسار راستت یه سیلی زد تو رخسار دیگرت را برایش پیش کن، کسیکه قطیفهات را گرفت از لباست نیز منعش مکن) لوقا ۲۸/۶، لیکن علیالرغم آن تاریخ نصرانیت پر ز قتل و خونریزی میباشد.
تکاثر درنسل: آنان گروهای نصرانی خود را بر تکاثر نسل تشویق مینمایند. خصوصاً درمناطقی که اکثریت را تشکیل نمیدهند این امر به وجوب میرسد.
کارت مغفرت: آن کارتی است که گناهان قبلی و آینده خریدار خود را مغفرت مینماید و آن مثل سهم شرکتها به فروش میرسد، گاهی برای شخص بنابر همین کارت و نظر به مبلغی که برای کلیسا اعطا نموده چند متر اضافه تر از جنت اختصاص مییابد.
ارتداد و مقابله با آن: کلیسا در مقابل علوم و کشفیات و طرق جدید در فهم کتاب مقدس مبارزه و مقابله نموده تیر خود را در مقابل هرگونه انتقاد رها مینماید و تمام آنهارا بر ارتداد منسوب نموده و در مقابل همه این نظریات به شدت و خشونت مقابله میکند.
ریشه های فکری و اعتقادی
اساس آن تورات است که آنرا عهد قدیم مینامند، و در میان آن روحیه و تعالیم یهودیت انعکاس نموده است، زیرا نصرانیت بخاطر تکمیل یهودیت آمده و خاص نجات دهنده بنیاسرائیل گمراه بود، چنانچه انجيلهایشان میگوید.
امنیوس (ت۲۴۲) بعد از آن که مسیحیت را پذیرفته بود و دوباره ازآن مرتد شده در دین بت پرستی رومانیه داخل گردیده بود، پارهای از افکار و عقاید شرکی رادر نصرانیت داخل کرد.
وقتی رومانیا در دین مسیحیت داخل گردید، با خود تمام ابحاث فلسفی، و فرهنگ و ثقافت شرکی خویش را به مسیحیت نقل داده در آن خلطش نمود، همین بود که مسیحیت مختلط گردید.
مفکوره تثلیث که آن را اجتماع فقیه ۳۲۵م تثبیت و تایید نمود انعکاسی از افلاطونیه جدید بود که اکثر افکار خویش رااز فلسفه شرق گرفته بود.
افلاطون که متوفی سال ۲۷۰ م بود اثر بارزی بالای معتقدات این دین داشت، افلاطون مذکور در اسکندریه شاگردی نمود بعد از آن به هند و فارس سفر کرد، وقتی بازگشت نمود باخود ثقافتها و مفکورههای گوناگون و مختلطی را آورده بود واز آنجمله این گفتههایش بود که میگفت: جهان در تدبیر و حرکتش تابع سه چیز است:
1- پیداکننده ازلی اول
2- عقل که از وی خارج شده است
3- روحی که مصدر بوده و تمام ارواح از آن سرچشمه گرفتهاند.
وی با این نظریه خود تهداب تثلیث را میگذارد، زیرا پیداکننده ازلی همانا خداوند است و عقل عبارت است از پسر (یعنی عیسی علیهالسلام به عقیده انان) و روح همانا روحالقدس میباشد.
نصرانیت از دین میترایسم نیز متاثر گردیده است، این دین تقریبا شش قرن قبل از میلاد در فارس وجود داشته و در تعاليم آن قصهای مشابه قصه عشای ربانی وجود دارد.
در هندویت: تثلیث، اقانیم، دارکشیده شدن به خاطر کفاره گناه، زهد، رهبانیت، دوری از مال بخاطر داخل شدن در ملکوت آسمانها، اینها همه در دین هندو وجود دارد. برای پروردگار نزد آنان سه نام وجود دارد که عبارتاند از (فشنو) یعنی نگهبان، (سیفا) یعنی هلاک کننده، و (براهما) یعنی پيدا کننده، تمام این چیزها بعد از تحريف نصرانیت به آن نقل داده شد.
بودائیه که پنج قرن از نصرانیت قدامت و سابقه داشت نیز بعضی از معتقدات و افکار خود را به نصرانیت نقل داده است، وقتی مقارنه اديان مطالعه و بررسی شود مطابقت عجیبی میان شخصیت بودا و شخصیت عیسی(ع) (طبق تصویر آنان) ظاهر میگردد.
انتشار و جاهای نفوذ:
نصرانیت امروزی در اکثر نقاط و بلاد جهان به نشر رسیده است، ودر این امر آنرا استعمار و تنصیرو مؤسسات بزرگ جهانی که امکانیات فراوان را در دست دارند، کمک نموده است.
مذهب کاتولیکی خیلی زیاد در ایتالیا، بلژیک، فرانسه، اسپانیا، و پرتگال به نشر رسیده است.
کلیسای ارتودکس شرقی اکثر انتشارش در روسیه، بلقان، و یونان میباشد و مقر اصلی آن قسطنطنیه است، و تعدادی از کلیساهای مستقل شرقی نیز تابع همین مذهب است.
و مرکز انتشار وپروتستانی آلمان، لندن، دنمارک، هلند، سویسرا، نروژ و آمریکای شمالی میباشد.